بورلا خاتون در اورميه است-بورلاخاتين اورمو`دادير
و يا
چال قيليجين، يئتديم قازان
مهران بهاري
"اهالي اورميه ميتوانند - ترجيحا با توافق مقامات محلي
و يا خود راسا - يكي از شهرهاي شهرستان اورميه با نام جديد فارسي مانند نوشين شهر
را بنام "بورلاخاتين"
و يا
"بورلا" نامگذاري كنند. كوچكترين دليلي براي نامگذاري شهرهاي آزربايجان
به زباني بيگانه آنهم با اسامي بي پايه و تماما بي ربط با هويت، فرهنگ و تاريخ
مردم مانند "نوشين شهر" وجود ندارد".
سؤزوموز
در اخبار آمده بود پروفسور محرم قاسيملي ادبيات شناس
ترك از رسپوبليكاي آزربايجان در سفري به آزربايجان ايران٬ بر اساس قيدهاي سياحان
آدام اولئاريوس و اولياء چلبي٬ موفق به تثبيت محل مزار بورلا خاتين٬ يكي از
شخصيتهاي اساسي داستانهاي كتاب دده قورقوت در اورميه گرديده است. قاسيملي كه از
ديرباز به تدقيق در باره يادگارهاي شاه اثر تركي دده قورقوت اهتمام ميورزد٬ معاون
انستيتوي ادبيات نظامي آزربايجان است.
ملاحظات آدام اولئاريوس در باره قبر بورلاخاتين در
اورميه آزربايجان
آدام اولئاريوس٬ سياح٬ عالم و ديپلومات آلماني اهل
ساكسونيا پروفسوري از دانشگاه لايپزيگ است. او كه از سوي دولت آلمان در تركيب
هيئتي به سال ١٦٣٣ به سفر روسيه٬ آزربايجان و ايران فرستاده شده بود، مشاهدات خود
در اين سفر را در كتابي گرد هم آورده است.
(Adam Olearus, Moscovitische und Persanische
Reiseberschreibung, Hamburg, 1696)
اولئاروس كه در سال ١٦٣٨ در شهر آزربايجاني دربند
(امروز جزء جمهوري خودمختار داغستان روسيه) بوده، از نخستين كساني است كه در باره
قرار داشتن مزارهاي سه شخصيت مهم كتاب دده قورقوت يعني "دده قورقوت"٬
"قازان خان" و "بورلا خاتين" در آزربايجان سخن گفته است.
اولئاريوس در سياحتنامه خود ذكر ميكند كه اهالي ترك آزربايجان داستانهاي دده
قورقوت٬ افسانه هاي رايج در باره جنگهاي اوغوزها و ماجراهاي قهرمانان اغوزنامه
سالور قازان و همسرش بورلاخاتين را براي وي حكايت كرده اند و اضافه ميكند كه قبر
دده قورقوت در نزديكي دربند آزربايجان٬ مزار بورلاخاتين در قلعه اورميه (اورمو
قالاسي) در پيرامون اورميه آزربايجان و مزار قازان خان در پايتخت آزربايجان تبريز
به ساحل رود آجي چاي٬ در سيصد كيلومتري اورميه قرار دارد.
او ميگويد "تركان در دربند داراي
قبرستاني مشهور و خاص خود٬ با قبرهايي بلند به شكل نيمه استوانه اي اند. اهالي در
باره اين قبرها روايت ميكنند كه گويا در زمانهاي قديم كمي پس از دوره محمد
پيغامبر٬ در هندوستان پادشاهي به نام قازان خان وجود داشته است. قازان خان به لحاظ
تباري از ملت اغوز ساكن در تبرستان در ماوراء البرز است. لزگيها پس از جنگي با
قازان خان٬ بر سر قبر چندين هزار تن از بزرگان كشته شده شان٬ نشانهايي به شكل
استوانه گذارده اند. در ساحل دريايي دربند قبرستان ديگري٬ محصور با ديوار موجود است. ايرانيان [فارسها در منابعشان] به اين قبرستان چهل تنان و تركها و
تاتارها "قيرخلار" ميگويند. در اينجا
نيز چهل شاهزاده و انسان مقدس كه در جنگ مذكور كشته شده بودند٬ در چهل عدد قبر كه
بر هر يك علمي نصب شده دفن گرديده اند. قازان خود پس از مرگ٬
در اطراف تبريز در ساحل رود آجي چاي دفن شده است. اكنون نيز ميتوان آن
قبر را در همانجا ديد. در جوار قلعه اورميه نيز مزار همسر وي بورلا خاتين را به من
نشان دادند". اولئاروس از عظمت و بزرگي قبري كه به عنوان قبر دده قورقوت در
دربند آزربايجان به وي نشان داده اند به حيرت در آمده است. اين قبر در درون غاري
حفر شده در صخره كوهي قرار داشته است. (تصويري رسم شده از انبوه بسيار عظيم سنگي
اي به نام قبر دده قورقوت در اين محل٬ توسط آ. ديوايئو به سال ١٨٤٨ در دست است).
اولئاروس در باره قبري كه به عنوان اوزون بويلو بورلاخاتين در اورميه به وي نشان
داده شده نيز افاده مشابهي بكار ميبرد و آنرا بسيار بزرگ و بر مقياس "قيرخ پيللهكان" (چهل پله) توصيف ميكند. قابل توجه است كه امروز
نيز قبوري در آزربايجان كه از طرف مردم٬ اوغوز قبيرلهري (قبرهاي اوغوز) ناميده ميشوند
همه داراي اندازه هائي فوق العاده بزرگ اند.
تركمه-قاراپاپاق آزربايجان و خاطره بورلاخاتون
فولكلورشناسان در مناطق ترك نشين شرق تركيه
بويژه در قارس و پيرامون آن٬ علاوه بر دده قورقوت و ديگر مضامين اوغوزنامه اي٬ به
طور مشخص خاطره و رد زنده بورلاخاتين را در ميان تركمه-قاراپاپاق تثبيت نموده اند.
در ايران تركمه-قاراپاپاق عمدتا در دو استان آزربايجاني آزربايجان غربي (منطقه
سولدوز) و استان مركزي (منطقه بزچالو) ساكن اند.
م. قاسيملي: بورلاخاتين در اورميه آرميده است
پرفسور محرم قاسيملي به همراه ا. روستملي بر اساس
معلومات موجود منابع تاريخي به جستجوي مقبره بورلا خاتين در پيرامون اورميه
پرداخته است. او ميگويد: "مقبره بورلا خاتين
همانطور كه در منابع نشان داده ميشود در قلعه قديمي اورميه قرار دارد.
كوئورديناتهاي اين مزار در تطابق با آنچه آدام اولئاروس ذكر نموده ميباشد. قلعه
اورميه بر سر كوهي به ارتفاع ٢٥٠٠-٢٠٠٠ متر قرار دارد. امروز قسمت اعظم اين
قلعه گلي٬ همچنين مزاري كه در ته قلعه قرار دارد ويران و تخريب شده است. به گفته
آدام اولئاروس حتي در روزگار او نيز بيش از نصف سنگ قبر كه ٥-٦ متر بلندي داشته٬ از
بين رفته بود. احتمالا بر قسمت زيرين اين سنگ مزار سنگين كه بيش از نصف آن تخريب
شده نوشته اي وجود دارد. عظمت مقبره نشانگر آن
است كه در آنجا شخصيتي برجسته٬ اصيلزاده و نامدار مدفون است. در پيرامون قلعه نيز
قبرهايي وجود دارند كه ميتوانند از آن خدمتكاران و يا نگاهبانان قلعه باشند. بورلا
خاتين پيش از قازان خان فوت نموده و قازان خان به شكلي شايسته٬ او را با شكوه تمام
دفن و بر مزار وي مقبره اي برپا نموده است". محرم قاسيملي همچنين چند سال
پيش٬ باز طبق داده هاي منابع قرون وسطائي و از جمله آدام اولئاروس به جستجوي قبر
دده قورقوت در دربند برآمده و توانسته است كه محل آنرا به تقريب مشخص نمايد.
تركيشناس و شرقشناس مشهور بارتولد- ١٩٣٠-١٨٦٩ - براي پيدا نمودن اين قبر به دربند
رفته اما موفق به پيدا كردن آن نشده بود. بنا به گفته آدام اولئاروس قبر دده
قورقوت در درون غاري در يك صخره جاي دارد. قاسيملي ميگويد از آنجائيكه صخره
فروريخته مدخل غار را مسدود نموده موفق به مشاهده خود قبر نگرديده است.
اوزون بويلو بورلاخاتين
موقعيت برابر زن و مرد در تاريخ٬ سنن و فرهنگ تركي؛
زن و دنياي دروني اش با تمام ويژگيها و رنگارنگي اش در كتاب دده قورقوت٬ از مقدمه
كتاب تا آخرين داستان انعكاس خود را در دو مقوله اساسي "زن-مادر-همسر" و
"همرزم-همراه-دوست" باز يافته است. احترام٬ عشق و تقدس مادر مهر خود را
به شكل وجيزه "آنا حاققي-تانري حاققي" (حق مادر-حق خدا) بر تمام
داستانهاي كتاب زده است. ويژگيهاي ديگر خاص
زنان داستانهاي دده قورقوت (جسارت و رشادت٬ شمشير كشيدن بر دشمن پا بپاي مردان و
....) نيز توجه بسياري از محققين خارجي را به خود جلب كرده است. در مقدمه چاپ
انگليسي داستانها در آمريكا گفته ميشود كه "دنياي قهرماني خاص
مردان است. اما در داستانهاي دده قورقوت٬ زنان از اين منظر با مردان برابرند. آنان
به لحاظ موقعيت اجتماعي نيز كاملا با مردان در يك سطح قرار دارند".
بويو اوزون بورلا خاتين يكي از زنان داستانهاي دده
قورقوت٬ زني ترك است. بورلا خاتين - شخصيتي از ديش اوغوز٬ همسر قازان خان از ايچ
اوغوز٬ دختر بايينديرخان و مادر اوروز بهي٬ مانند همسرش از اشراف جامعه است. نام "بورلا" به زبان تركي به معني خوشه انگور است (تصادفا
شهر اورميه آزربايجان نيز به سبب داشتن انگورهاي بسيار نفيس مشهور است). ابوالقاضي
بهادر خان در كتاب شجره تراكمه نام بورلاخاتين را در ميان هفت زن از اوغوزان كه
مدتهاي طولاني حكومت كرده اند شمرده است (نام شش زن ديگر بارچين٬ سالور٬ شاباتي
خاتين٬ كونين گؤركلو٬ كرچه بولادي٬ قوغاتلي خانيم ميباشد). در كتاب دده قورقوت،
بورلا خاتين با صفات دلاوري-رشادت٬ ذكا-فراست٬ مردمي و خلقي بودن٬ عصمت-ناموس و
زيبايي برجسته٬ توصيف و ستوده ميشود. او در ميهماني اي كه براي مردم عادي داده خود
ميگويد به اندازه تپه اي گوشت و به اندازه درياچه اي شراب آماده كرده٬ شكم گرسنگان
را سير٬ بر تن عوران رخت پوشانده و از دست محتاجان گرفته است. بورلاخاتين در عين
حال سلاح برداشته و مانند جنگجوئي بيباك با دشمن ميرزمد. او نخستين كسي است كه به
ياري قازان خان كه براي رها ساختن اوروز اسير رفته ميشتابد و در ميدان جنگ در ميان
دلاوراني كه بيباكانه ميجنگند هموست كه درفش دشمن را با شمشير زده و فرو مي افكند: " اوزون بويلو بورلا خاتين٬ قارا توغون كافيرين قيليجلادي٬ يئره سالدي".
حضور بورلاخاتين در داستانهاي دوم (سالور قازان`ين
ائوي ياغمالانديغي بوي - Salur
Qazan'ın évi yağmalandığı boy) و چهارم (قازان بهي اوغلو اوروز بهي`ين توتساق
اولدوغو بوي - Qazan Beyoğlu Uruz Bey'in
tutsaq olduğu boy) بسيار برجسته است. در اين دو داستان موقعيت زنان ترك در جامعه٬
اشتراك زنان در نبرد در ميدانهاي جنگ٬ وفاداري و عشق زن و شوهر و تم محبت
مادر-فرزند تصوير ميشود. در داستان چهارم بورلاخاتين
با بيباكي و جسارت خود٬ همسر و پسر خويش را از فلاكتي محتوم نجات ميبخشد. به نظر
اينجانب قطعاتي از داستان چهارم كه از زبان بورلاخاتين در سوگ فرزند اسيرش اوروز٬
در نكوهش همسرش قازان خان و .... گفته ميشود از
موثرترين٬ قويترين و زيباترين متون ادبي ادبيات تركي است. در زير به عنوان نمونه
متن اصلي دو پاساژ كوتاه از بورلاخاتين را نقل كرده ام.
صحنه اول- در سوگ فرزند: قازان
خان تنها پسر جوان خود اوروز را در نخستين آزمون-مراسم شكارش همراهي ميكند. اوروز
در حين شكار به اسارت دشمن گرفتار ميآيد. قازان بدون پسر به خانه باز ميگردد.
بورلا خاتين كه به استقبال فرزند و همسرش شتافته اوروز را همراه با قازان
نميبيند منقلب ميشود و در سوگ فرزند ميسرايد:
خان قيزي بويو اوزون بورلا خاتين٬ قازان`ين گلديييني
ائشيتدي. آتدان آيغير، دوهدهن بوغرا، قويوندان قوچ قيرديردي.
"اوغلانجيغيمين ايلك آويدير٬ قانلي اوغوز بهيلهرين.ي تويلاياليم!" دئدي. خان قيزي گؤردو كيم قازان گلير٬ يومورلانيپ يئريندهن اؤرو
دوردو. سامور جوببهسين.ي اهينينه آلدي. قازان`ا قارشي گلدي٬ قاپاق قالديردي.
قازان`ين اوزونه دوغرو باخدي٬ ساغييلان سولونا گؤز گزديردي. اوغلانجيغي٬ اوروز`و
گؤرمهدي. قارا باغري سارسيلدي٬ دوم اورهيي
اوينادي٬ قارا قييما گؤزلهري قان ياش دولدو. قازان`ا سويلاميش٬
گؤرهليم خانيم٬ نه سويلاميش. آييدير:........
اوغول٬ اوغول٬ آي اوغول٬ اورتاجيم اوغول!
قارشي ياتان قاراداغيم يوكسهيي اوغول!
قارانقولوجا گؤزلهريم آيديني اوغول!
سام يئللهري اسمهدهن٬ قازان! قولاغيم چينلار
ساريمساق اوتون يئمهدهن٬ قازان! ايچيم گؤينهر
ساري ايلان سوخمادان٬ آغجا تنيم قالخار شيشهر
قوروموشجا كؤكسومده٬ سوتوم اوينار
يالنيزجا اوغول گؤرونمهز٬ باغريم يانار
يالنيز اوغول خبهرين قازان٬ دئگيل منه!
دئمهز اولور ايسهن٬ يانا گؤيونه٬ قارغارام سنه!
صحنه دوم - جنگجوي نقابدار: قازان
خان براي رها ساختن اوروز روانه جنگ با دشمن شده است. در راه به جنگجويي نقابدار برخورد
ميكند و از وي طلب ياري مينمايد. اين سوار نقابدار كه به ياري قازان شتافته بورلاخاتين
است و قازان او را بازنشناخته است. بورلا خاتين خطاب به
قازان خان ميسرايد:
مگهر خانيم٬ بويو اوزون بورلاخاتين اوغلانجيغيني
آندي. قراري قالمادي. قيرخ اينجه بئللي قيز اوغلانييلا قارا آيغيرين.ي دارتديردي٬
بوتون ميندي٬ قارا قيليجين.ي قوشاندي. "باشيم تاجي قازان گلمهدي" دييه
ايزين.ي ايزلهدي٬ گئتدي. گله گله٬ قازان`ا ياخين گلدي. قازان (بورلاخاتين)
حلاليني تانيمادي....... خاتين آييدير:
قارشيم آلا ايگيت منيم٬ نه منلهرسين؟
گئچميش منيم گونومو٬ نه آنديريرسين؟
قالخيباني يئريندهن دوران قازان!
قاراگؤز (قونور) آتين بئلينه مينهن قازان!
ايلقاييبان قارا داغيم.ي ييخان قازان!
كؤلگهليجه قابا آغاجيم.ي كسهن قازان!
پيچاق آليپ قاناتلاريم.ي قيران قازان!
يالنيزجا اوغلوم اوروز`ا قييان قازان!
آت اوستونده اهيلهنمهييپ٬ يورتان قازان!
سنين بئلين اؤلموش
اوزهنگييه ديرمايان ديزين اؤلموش
خان قيزي حلاليني تانيمايان گؤزون اؤلموش
بونالميشسين٬ سنه نولموش؟
چال قيليجين.ي٬ يئتديم قازان!
بورلا خاتين و آزربايجان
آشكار است كه براي قطعي و دقيقتر شدن فرضيه و ادعاي
قرار داشتن مزار بورلا خاتين در اورميه٬ ميبايست نخست گزارشهايي علمي تهيه و در
معرض ارزيابي جامعه علمي و متخصصين امر قرار داده شود. پس از آن بايد شورايي علمي
متشكل از باستانشناسان و غيره با همكاري دولتين و مقامات علمي دو كشور ايران و
آزربايجان تشكيل و به ادامه سفرهاي علمي٬ كاوشها و حفاريها بپردازند. البته در اين ميان مسئوليت اصلي بر دوش مقامات اداري و علمي استان
آزربايجان غربي خواهد بود. اين زمره ميبايست اين مسئله را به عنوان فرصتي براي
اداي وظيفه ملي خود در قبال خلق و فرهنگ ترك و آزربايجان و تاريخ آن غنيمت شمارند.
به هر تقدير چه مزار بورلا خاتين در اورميه يافت بشود و چه يافت نشود٬ صرف ذكر نام
اين شهر ابديا ترك٬ اين عروس شهرهاي آزربايجان در منابع قرون وسطا به عنوان
آرامگاه بورلاخاتين٬ افتخاري بزرگ براي اورميه است.
"بورلا"
آري٬
"نوشين شهر" خير!
- در رسپوبليكاي آزربايجان و جمهوري تركيه بورلاخاتين همواره
در مركز توجه روشنفكران٬ فرهنگيان، ادبا و هنرمندان قرار داشته است. نبي خزري شاعر
معروف آزربايجاني پيس حماسه اي - شاعرانه اي در دو پرده بنام بورلاخاتين٬ بر اساس
داستان به يغما برده شدن خانه سالور قازان نگاشته است. نمايش بورلا خاتين يكي از
برجسته ترين و محبوبترين نمايشها در تئاتر تركي است و به دفعات در تئاتر آكادميك
دولتي درام آزربايجان به صحنه گذارده شده است. اين نمايش به روسي ترجمه و در تئاتر
درام روس نيز بر صحنه رفته است. بنياد آزدرام با به صحنه در آوردن نمايش بورلاخاتين
در فستيوال بين المللي تئاتر هاي ترك زبان-٢٠٠٠ در اوفا پايتخت باشقيردستان٬ موفق
به دريافت جايزه تورك سوي شد. از اين نمايش در همان سال براي شركت در فستيوال دده
قورقوت در شهر بايبورت (در شرق تركيه) دعوت به عمل آمد. در تركيه نيز سناريويي
نمايشي از بورلا خاتين به شكل راك اوپرا توسط محمهت سويآرسلان نگاشته شده است
(براي خواندن متن اين پيس كه هنوز به صحنه نرفته است به نوشته زير در وئبلاگ دده
قورقوت مراجعه كنيدSİNEMACI
GÖZÜYLE- Dede Korkut )
- نامهاي قهرمانان و شخصيتهاي كتاب دده قورقوت علي رغم
شدت و تشديد سياست فارسسازي خلق ترك در ايران٬ هرگز نبايد از حافظه تاريخي ملت ما
پاك گردند. كتاب دده قورقوت ميبايد كه در
منزل هر ايراني ترك موجود باشد. براي برگرداندن اسامي ملي تركي مانند بورلا خاتين
به ميان مردم٬ آفرينش آثار علمي و هنري گوناگون و كاربرد اين اسامي در آنها، همچنين
استفاده از آنها براي ناميدن كودكان و فرزندان و مراكز اجتماعي و فرهنگي و تجارتي
و ... يكي از تدابير ممكن است.
-همچنين اهالي اورميه ميتوانند -ترجيحا با توافق
مقامات محلي و يا خود راسا - يكي از شهرهاي شهرستان اورميه با نامهاي جديد فارسي
مانند "نوشين شهر" (قند كرخاناسي
سابق٬ شهردار جديد اين شهر خانم تهمينه بلندرفتار است) را بنام
"بورلاخاتين" و يا "بورلا"
نامگذاري
كنند. كوچكترين دليلي براي نامگذاري شهرهاي آزربايجان به زباني بيگانه آنهم با اسامي
غير تركي-غير آزربايجاني بيپايه و تماما بيربط با هويت و فرهنگ و تاريخ مردم مانند
نوشين شهر وجود ندارد.
- بسيار بجا خواهد بود كه در شهرهاي آزربايجان و مطلقا
در شهر اورميه نام يكي از خيابانهاي اصلي شهر را٬ مخصوصا اگر بنا به سياست
فارسسازي داراي نام جديد و غليظ بيگانه فارسي باشد٬ بنام بورلا خاتين نامگذاري
نمود. خلق ترك بويژه در آزربايجان هرگز نميبايست نامگذاريهاي دولتي به زبان قوم
همسايه فارس در سرزمين تاريخي خود را پذيرا شود. در اين موارد مردم و روشنفكران
بايد مصرانه و همچنان نامهاي قبلي اصيل تركي را بكار برند و در صورت تركي نبودن
نام قبلي و يا جديدالتاسيس بودن آن٬ ميبايد راسا نامي متناسب با فرهنگ آزربايجاني
و مطلقا به زبان تركي٬ ترجيحا مربوط به گروههاي تركي تاريخي ساكن در محل و يا
شخصيتهاي آزربايجاني با نام تركي انتخاب نموده بكار برند.
گئرچهيه هو!!!
Sozumuz, a window opening to the life/culture of
the turkish nation of iran/south azerbaijan:
http://sozumuz.blogspot.com/
http://sozumuz-turk-dovletler.blogspot.com/
http://sozumuz.blogspot.com/
http://sozumuz-turk-dovletler.blogspot.com/
No comments:
Post a Comment