"سيليگ"،
افسر تورك خسرو انوشيروان، شاهنشاه ساساني
مئهران باهارلي
در مجله آكتا اوريانتاليا مقاله اي از
يانوس هارماتا بنام "يك افسر تورك شاه ساساني خسرو اول" درج شده است. در
اين مقاله نشان داده مي شود كه قورقان اوچ تپه در رسپوبليكاي آزربايجان مربوط به
يك افسر تورك كه در خدمت خسرو اول و فرمانده گاردهاي قرارگاه عمومي او بود مي
باشد. اين تثبيت به جهت تائيد مكرر حضور عنصر تورك در عاليترين سطوح دستگاه نظامي
دولت ساساني، همچنين باشندگي توركان در آزربايجان پيش از اسلام، حائز اهميت است.
خلاصه مقاله مزبور چنين است:
"دفنگاه
باشكوه كشف شده در قورقان شماره ٣ منطقه اوچ تپه آزربايجان در ٢٠-٢٥ كيلومتري
پائيتاكاران، كنجكاوي شديد و بجائي را در پژوهشهاي باستانشناسي به لحاظ علائق
تاريخي اش برانگيخته است. برخلاف فرضهاي پيشين، كه اين دفنگاه را با نقشي كه خزرها
در جنگ بيزانس-پرس به سال ٦٣٩ بازي كرده اند مرتبط دانسته و آنرا به يك جنگجوي خزر
منسوب مي كند، و يا آنرا دفنگاه يك جنگجوي سابير و يا شايد آوار و يا مدفن يك افسر
پرس مي داند، با تجزيه و تحليل همه يافته هاي ترانس قفقازي و اروپائي شرقي، محقق
بالينت (١٩٩٢) نشان مي دهد كه هيچ عنصري از اين تئوري نمي تواند پذيرفته شود. طبق
مباحثه قانع كننده وي، مي بايد اين دفنگاه را مربوط به قرن ششم ميلادي بدانيم و
شخص به خاك سپرده شده نيز نه مي تواند يك جنگجوي پرس، و يا سابير و يا آوار و خزر
باشد. بلكه مي بايد وي را به عنوان يك فرمانده محلي منطقه قبول نمود كه قوميت وي
بدليل تنوع قومي اين سرزمين نمي تواند تعيين شود. اما در ميان اشياء مهم پيدا شده
در اين گور، يافته اي وجود دارد كه به دليل فقدان ترجمه اي اطمينان دهنده نمي توانست
از سوي بالينت در نتيجه گيريهايش مورد استفاده قرار گيرد. اين يافته مهم يك انگشتر
خاتمدار طلائي است كه بر روي آن نوشته اي به پارسي ميانه به صورت "سيليگ ابر
زنيگان بد" (سيليگ، فرمانده گاردهاي چادر سلطنتي) حكاكي شده است. ... بنا به
اين نوشته حكاكي شده، دفنگاه مذكور به يك اشرافي تورك بنام سيليگ تعلق داشت كه به
خدمت شاهنشاه خسرو اول در آمد و توسط او به فرماندهي گاردهاي قرارگاه عمومي اش
منسوب شد. كارنامگ خسرو اول، دو اسكان طوائف توركيك در ايران، يكي در سال ٥٤٠-٥٤١
و ديگري ٥٦٨ ميلادي را ذكر مي كند. به احتمال زياد حين اسكان دوم است كه فرمانده
تورك، سيليگ به خدمت نظامي شاه پارسي در آمده است".
A Turk Officer of the Sāsānian King
Xusrō I, János Harmatta
A Turk Officer of the Sāsānian King
Xusrō I, Journal Acta Orientalia,
Issue
Volume 55, Numbers 1-3, September 2002, Pages 153-159
چند نكته:
١-قورقان
اوچ تپه در ٢٠-٢٥ كيلومتري پائيتاكاران آلبان قرار دارد. شهر پائيتاكاران همان
بيلقان بعدي است كه در محل تلاقي دو رود كورا و آراز در جنوب شرقي رسپوبليكاي
آزربايجان فعلي جاي گرفته است. در قرن سوم ميلادي آلبان به همراه ماد آتروپان بخشي
از امپراتوري ساساني شد و شهر پائيتاكاران مقر حاكم نظامي ساساني گرديد. در سال
٣٣٠ حاكم پائيتاكاران، شاه ماساگتها، هونها، آلانها و آلبانها، شخصي به اسم
"ساناتروك" (تروك=ترك) بوده است. نام اين فرمانده هون-ترك در منابع
تاريخي آن عصر، به صورت "سان اسهن" (اسهن=طوفنده)، "سان اسهر
خان"، "باي تارخانلوق"، .... نيز ذكر شده است.
٢-"سيليگ" از
نامهاي رايج در دوره گؤك تركها و اويغورهاي باستان (ييگهن سيليگ بهي، سيليگ تركهن،
سيليگ تيگين، ...) و به معني دست نخورده، پاكيزه، تميز، داراي ظاهر خوش، درستكار،
باناموس و كبار مي باشد. فرم "سليگ" نيز در نامهاي اشخاص (آي سليگ، ...)
بكار رفته است.
٣- خسرو
انوشيروان٬ اين پادشاه نيمه زردپوست و از مادري هپتاليت، از نامدارترين سلاطين
ساساني محسوب شده و او را به سبب برخي اصلاحات مالي و اداري٬ لقب عادل داده اند.
ادعا شده است كه دوران سلطنت او دوران شكوه و اقتدار سياسي و نظامي و فرهنگي حكومت
ساسانيان بود. دوره خسرو انوشيروان، همچنين دوره اسكان انبوه طوائف توركيك در
قلمرو امپراتوري ساساني و صعود توركان به اركان حاكميت سياسي و نظامي ساساني است.
اساسا خاندان ساساني خود به لحاظ تباري اصلا خانداني دورگه و ايرانيك-آلتائي و از
جنبه فيزيوتيپ نيمه زردپوست (منقولوئيد) است. در سال ٥٣١ بعد از مرگ قباد اول٬ يكي
از پسرانش به نام خسرو اول كه بعدها لقب انوشيروان يافت به سلطنت (٥٣١ تا ٥٧٩)
رسيد. مادر
خسرو انوشيروان شاهزاده اي از قوم زردپوست هپتاليت-آق هون بود و نوياندخت (به
فارسي نواندخت)، به معني دختر نويان ويا امير، نظامي عاليرتبه نام داشت. (قباد بنا
به آئين زرتشتي٬ همچنين با خواهرزاده خود بنام زنبق ازدواج كرده بود. زنبق خود
حاصل ازدواج خواهر قباد با خاقان ترك بوده و نيمه ترك است). قاين٬ همسر خسرو
انوشيروان، دختر ايستمي خان، خاقان امپراتوري گؤك ترك و مادر هرمز چهارم٬ شاه ترك
ساساني و ملقب به "ترك" و يا "تركزاد- تركزاده" است. مادر قاين٬
"چانگ لو" شاهزاده اي چيني است. جانشين و پسر هرمز چهارم نيز حاصل
ازدواج وي با شاهزاده اي هپتاليت است.
٤-قاين
دختر ايستمي خان، دومين همسر خسرو انوشيروان بود. ازدواج انوشيروان با "قاين"
دختر ايستمي خان يكي از نشانه هاي نزديكي دو دولت گؤك ترك و ساساني بود. اين
ازدواج باعث اتحاد دولتين ساساني و گؤك تورك گرديد. با اين ازدواج او ملكه دولت
ساساني شد و خسرو انوشيروان نيز داماد دولت گؤك ترك گرديد. مورخ Rouxدر كتاب خود "آسياي ميانه٬ تاريخ و
تمدن" در باره نفوذ قاين، دختر ايستمي خان، خاقان گؤك ترك در اداره امپراتوري
ساساني چنين ميگويد: "ازدواج
دختر ايستمي خان با شاه ساساني خسرو انوشيروان٬ حادثه اي شگفت انگيز است كه مشابه
آن بعدها بسيار تكرار شده است. شاهزاده خانم جوان بر خلاف ديگر همسران وي٬ مقام و
بستر خود را به زيبايان ديگر تسليم ننمود. او براي خود قدرت و نفوذي ايجاد كرد٬
همراه با خسرو كشور را اداره نمود و به وي وارث او٬ هرمزد چهارم توركزاد را تقديم
كرد".
References
Bálint, Cs. (1992): Kontakte zwischen
Iran, Byzanz und der Steppe. In: Awarenforschungen. Wien, pp. 309--496.
***.
Leningrad 1969.
Gignoux, Ph. (1984): Éléments de
prosopographie: II. Les possesseurs de coupes sasanides. Studia Iranica
Vol. 13, p. 23 (inscription no. 6), p. 26 (inscription no. 11).
Gignoux, Ph. (1986): Nomspropres
sassanides en moyen-perse épigraphique. Wien.
Grignaschi, M. (1966): Quelques
spécimens de la littérature sassanide conservés dans les bibliothèques
dIstanbul. Journal Asiatique Vol. 254, pp. 1--142.
Gyselen, R. (1989): La geéographie
administrative de lEmpire sassanide. Les témoignages sigillo-graphiques. Res
Orientales. I. Paris.
Iessen, A. A. (1965): ***.
MacKenzie, D. N.: A Concise Pahlavi
Dictionary. London, 1971.
Sozumuz,
a window opening to the life/culture of the turkish nation of iran/south
azerbaijan:
http://sozumuz.blogspot.com/
http://sozumuz-turk-dovletler.blogspot.com/
http://sozumuz.blogspot.com/
http://sozumuz-turk-dovletler.blogspot.com/
No comments:
Post a Comment