نگاهی کوتاه به تاریخ جهان اسلام همواره نشان از حضور قدرتمندانه و موثر ترکان در گسترش دین اسلام در دنیا داشته است.چه در دوران غزوات و چه پس از پذیرش اسلام توسط ترکان،نمی توان به سادگی از نقش ترکان در گسترش اسلام عبور کرد.سلاطینی چون محمود غزنوی،امیر تیمور،نادرشاه افشار،شاه اسماعیل و عباس صفوی و ... همه و همه با نیت جهاد بر علیه کفار ، به نقاط مختلف دنیا لشکر کشیده و اسلام را در دورترین کشورها به مردم عرضه نمودند.همچنین نمی توان از نقش عثمانی های ترک در این میان چشم پوشید.عثمانیها با حدود 650 سال حکومت بر چهار گوشه جهان نقش مهمی در گسترش اسلام در دنیا از جمله اروپای شرقی،آفریقا و قسمتهایی از آسیا داشتند. آنها سد محکمی در برابر توطئه پراکنی ها و بدعت گذاری کلیسای مسیحی بر علیه اسلام بودند و با تبدیل کلیسای ایاصوفیا به مسجد ، بزرگترین پایگاه مسیحیان را در منطقه بر چیدند.شاید حاصل همین تحقیرها بود که سرانجام اروپاییان متحد ، جنگهای صلیبی را آغاز و مدتها جنگ میان مسیحیان و اسلام یا اروپاییان و ترکان ادامه داشت که حاصل این جنگ سرانجام تکه تکه شدن عثمانی و ورود اسراییلی ها به فلسطین و لبنان و فجایع حال حاضر در این سرزمین ها و منطقه خاورمیانه بود.اروپاییان مسیحی با ایجاد تفرقه میان کشورهای مسلمان تحت حکومت ترکها،آغاز برادر کشی میان حکومتهای ترک منطقه - جنگهای ادامه دار صفویان و عثمانی- ، ترغیب کشورهای تحت سلطه عثمانی ها به استقلال و کمک به شورش آنها بر علیه حکومت عثمانی،دامن زدن به دعواهای مذهبی در منطقه، ایجاد بدعتهای مختلف در اسلام و ... سرانجام باعث اضمحلال حکومتهای قدرتمند اسلامی صفویه ، عثمانی و ... شده و به هدف خود که همان استقرار حکومت های ضداسلام بود ،رسیدند.
هدف این مقاله تجزیه و تحلیل علل تسلط اروپاییان مسیحی بر منطقه نیست بلکه صرفا قصد داریم نیشتری به کسانی بزنیم که در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران خواسته یا ناخواسته ، زیر علم تفرقه افکنی اروپاییان سینه می زنند و با تحریف تاریخ،اشاعه دروغ،جوک و امثالهم ، برعلیه قومیت های مختلف از جمله ترک ها ، باعث ایجاد دشمنی میان برادران مسلمان ، ضعف حکومت اسلامی و قدرتمند شدن دشمنان اسلام و مسلمین می گردند.
قصد ما این است که آنهایی که سعی در تحریف تاریخ و تخریب ترکها دارند بدانند که با این اعمال ابتدائا بزرگترین ضربه را بر خویش وارد می نمایند.چون تاریخ نشان داده است که استعمار همه را استثمار خواهد نمود.قصد ما این است آنهایی که قصد استهزاء ترکها را دارند بدانند که چه قومی را مورد هدف قرار داده اند و بالاخره آخرین تیر این ترکش بر سینه خودشان فرود خواهد آمد.
با بررسی روایات مختلف پیرامون ترکها در دوران و شرایط گوناگون،چند نمونه از روایات و احادیث ،جهت مثال در ذیل ذکر می گردد تا نکات ظریفی پیرامون اهمیت زبان ترکی و شان ترکان در اسلام ارایه گردد:
محمودکاشغري – نویسنده نخستین لغت نامه زبان ترکی در قرن 5 هجري- در سبب و انگيزه تأليف ديوان لغاتالترک گويد:
«از امام ثقهاي از مردم بخارا و نيز يکي از امامان اهل نيشابور شنيدم, و هر دو سلسله سند از رسول خدا (ص) روايت کردند که چون آن حضرت نشانههاي رستاخيز و فتنههاي آخرالزمان و خروج ترکانِ غز را بيان ميفرمود چنين گفت:
تعلموا لسان الترك فان لهم ملكا طوالا
«زبان ترکان را بياموزيد زيرا آنان را فرمانروايي دراز و طوال خواهد بود». اگر اين حديث درست باشد. بر عهدة آن دو راوي, پس آموختن زبان ترکي از واجبات خواهد بود, و اگر درست نباشد خِرد اقتضا کند که آن را فرا گيرند... . (ديوان لغات الترك ،ص75)
همچنين کاشغري ذيل کلمه «ترک» گفته است:
«به روايت شيخ امام زاهد حسين بن خلف کاشغري به او نيز ابن الغرقی گفته است که شیخ ابوبکر المفبد الجرجرایی از شخصی معروف به ابن ابی الدنیا که در کتابش که موضوع آن آخرالزمان است نقل کرد که به استناد از رسول اکرم(ص) حدیثی صحیح نوشته است، و آن حدیث چنین است:
يقول الله جل و عز لی جندا سمیتهم الترک و اسکنتهم المشرق فاذا غضبت علی قوم سلطتهم علیهم
خداي عزوجل ميفرمايد: مرا لشکري است که ايشان را ترک نام داده و مسکنشان را در مشرق زمين قرار دادهام و چون بر قومي خشم گيرم آنان را بر آن قوم مسلط و چيره ميگردانم.
سپس کاشغری می افزاید: و اين فضيلتي است ايشان را بر جملة آفريدگان که نامگذاري ايشان را خود (خداي عزوجل) مباشرت و ولايت کرده است و ايشان را در بلندترين جايگاه و پاکيزهترين هوا از کره زمين سکونت داده و آنان را از لشکريان خود ناميده است... . (ديوان لغات الترك ،ص224)
جالب است روايتي را که محمود کاشغري در مورد ترکان در اوايل سالهاي حاکميت ترکان سلجوقي آورده است محمدبن سليمان الرواندي مؤلف کتاب تاريخي «راحهالصدور و آيهالسرور» در سال ۵۹۹ هـ. ق يعني حدود ۱۵۰ سال بعد از محمود کاشغري از زبان امام ديگري بدين شکل نقل کرده است:
«. . . محمدبن علي بن احمد الراوندي رضي الله عنه و ارضاهُ و جَعَل الجنه منقلبه و مثواهُ» روايت کرد. از امام کبير اقضي القضاه ظهيرالدين استرابادي رحمهالله که او گفت به اسنادي درست از ايمة دين ثقهٌّ عَنْ ثقه سماع دارم که چون امام اعظم ابو حنيفه کوفي رضي الله عنه بحجّه الوداع بود حلقه در کعبه بگرفت و گفت خداوندا اگر اجتهاد درست است و مذهب من حق است نصرتش کن که از براي تو خدا تقرير شرع مصطفي کردم, هاتفي از خانه کعبه آواز داد و گفت حَقّا قُلْت لا زالَ مَذْهَبکَ مادام السّيفُ في يَدِ الاتراک, حق گفتي و رايت مذهب تو افراشته و صفة اعتقاد تو نگاشته خواهد بود مادام که شمشير در دست ترکان باشد.و در ادامه کتاب آمده است: و بحمدالله تعالي پشت اسلام قوي است... و در عرب و عجم و روم و روس شمشير در دست ترکان است و سهم شمشير ايشان در دلها راسخ.». (راحهالصدور و آيهالسرور, محمد سليمانالراوندي, تصحيح محمداقبال, ص ۱۷)
در مورد نقش ترکها در قیام عاشورا و حضور آنها در کربلا، میان یاران امام حسین(ع)،مقاله مفصلی سال پیش از نگارنده انتشار یافت،که از ذکر اصل مقاله در این مقال خودداری میگردد.و خوانندگان محترم جهت مطالعه می توانند به آدرس ذیل مراجعه نمایند:
http://jajin.blogfa.com/8809.aspx
در باب فتح قسطنطنیه و پایان دادن سلطه مسیحیان روم بر این منطقه،روایتی از پیامبر (ص)است که می فرمایند:
( لَتُفتحنَّ القسطنطنيهُ علي رجِلِ فلنعم الا مير اميرها ولنعم الجيش ذلك الجيش)
(رواه الإمام أحمد في مسنده).
يعني قسطنطنيه به دست مردي از تبار اسلاميان فتح مي شود فرمانده اين فتح بزرگ بهترين امير و سربازان اين عمليات بهترين لشكر عصر خود هستند.(4)
با توجه به اين حديث نبوي شريف تمامي خلفاء و سلاطين و حكام اسلامي يكي بعد از ديگري بسيار كوشيدند فاتح قسطنطنيه آنها باشند تا تعريف وتمجيد پيامبر اسلام(ص) شامل حال آنان گردد. و به همين دليل بود حضرت عثمان بن عفان در سال 32 هجري و معاويه بن ابي سفيان در سال 44 و سليمان بن عبدالملك در سال 96 و هارون الرشيد در سال 190 و الب ارسلان سلجوقي و بايزيد و مراد دوم عثماني همه و همه جهد وكوشش كردند دروازه قسطنطنيه بدست آنها فتح شود ولي حكمت الهي اين پيروزي را نصيب هيچكدام نكرد.
آیا می دانید فاتح قسطنطنیه چه کسی بود؟
آری،- علیرغم میل باطنی بسیاری از محرفین تاریخ و دشمنان قوم ترک- فاتح قسطنطنیه،مردی از تبار اسلام،بهترین امیر عصر ؛ نیز یک ترک بود: سلطان محمد فاتح
نام وي محمد فرزند مراد معروف به ابوالخيرات و مشهور به فاتح متولد سال833 هجري بعد از فوت پدرش سلطان مراد ،در سال 855 قدرت دولت تركيه عثماني را بدست گرفت وحدود 30 سال باعزّت حكومت كرد.
همچنین در بررسی روایات اخرالزمان به موارد مختلفی در مورد ترکها بر می خوریم که از آن جمله است:
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
وای بر اهل ری از ترکها، وای بر اهل عراق از اهل ری
و وای بر ایشان از کوسه...
در این حدیث، مراد از «ترکها»، نیروهایی است که از ارمنستان و آذربایجان برمی شورند و به ری حمله می کنند، و مقصود از «کوسه»، همان شعیب بن صالح سمرقندی است که پس از مبارزه با اهل ری، نیروهای ترک را تا داخل عراق تعقیب کرده و با عراقیهایی که با شیعیان دشمنی ورزیده اند، می جنگد و سپس، فرمانده نیروهای پیشتاز امام مهدی(علیه السلام) می شود. ( الإرشاد، ج 2، ص 369)
در این حدیث از ترکها به عنوان یکی از نابودکنندگان ری- که در روایات آخرالزمان از آن به عنوان دارالفاسقین یاد شده است- نام برده شده است .همچنین شعیب بن صالح ، فرمانده نیروهای پیشتاز امام مهدی(علیه السلام) در آخرالزمان از اهالی سمرقند و ترک می باشد.
همانطور که خواندید علاوه بر تاریخ در روایات و احادیث مختلفی بر اهمیت یادگیری زبان ترکی و نیز شان و منزلت ترکها در اسلام اشاره شده است. و وای بر کسانی که با تحریفات بسیار ابتدایی خود سعی در تضعیف قوم ترک دارند-ذهی خیال باطل،البته ارزو بر جوانان عیب نیست!-
و وای بر سازندگان جوک ها و استهزاء کنندگان ترکها و سایر قومیت ها از آتش عظیم دوزخ ،که روزی میان آتش تفرقه ای که خود برافروخته اند خواهند سوخت ان شاء ا... .
و وای بر کسانی که خواسته و ناخواسته چشم خویش را بر حقایق پوشانیده اند و بر صور بی عدالتی می دمند...
و منادی عدالت به زودی خواهد آمد... .
منابع:
1-الارشاد - شیخ مفید - ج 2 - اندیشه قم
2-ديوان لغاتالترک, محمودکاشغري, مترجم دکتر حسين محمدزاده صدیق, نشر اختر 1383
3-راحهالصدور و آيهالسرور, محمد سليمانالراوندي, تصحيح محمداقبال
4-إتحاف الجماعة بما جاء في الفتن والملاحم وأشراط الساعة " - جلد أول - روایت حدیث به صورت زیر است:
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي شَيْبَةَ، وَسَمِعْتُهُ أَنَا مِنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي شَيْبَةَ، قَالَ حَدّثَنَا زَيْدُ بْنُ الْحُبَابِ، قَالَ حَدَّثَنِي الْوَلِيدُ بْنُ الْمُغِيرَةِ الْمَعَافِرِيُّ، قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ بِشْرٍ الْخَثْعَمِيُّ، عَنْ أَبِيهِ، أَنَّهُ سَمِعَ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ لَتُفْتَحَنَّ الْقُسْطَنْطِينِيَّةُ فَلَنِعْمَ الْأَمِيرُ أَمِيرُهَا وَلَنِعْمَ الْجَيْشُ ذَلِكَ الْجَيْشُ
5-منابع اينترنتي
No comments:
Post a Comment