مئهران باهارلي
سينجي، سينجين، سين جين، سين جيم، سيم جيم
در زبان فارسي اصطلاحي به صورت "سين جين" كردن، "سين جيم" كردن و يا "سيم جيم" كردن و به معني پائيدن، مراقبت كردن، مجازا به معنی بازخواست كردن، مواخذه كردن و استنطاق وجود دارد. برخي از منابع فارس ادعا كرده اند كه فرمهاي سين جين و سيم جيم اشتباه و غلط بوده و فرم سين جيم درست است. لغتنامه هاي فارسي مانند دهخدا و معين نيز- كه داراي اشتباهات و اغلاط بي شمار در ريشه شناسي كلمات تركي-آلتائي وارد شده به زبان فارسي اند- در ريشه شناسي اين اصطلاح، "سين" را حرف اول كلمه عربي سوال و "جيم" را حرف اول كلمه عربي جواب دانسته اند (در اين صورت اصطلاح مذكور مي بايد به صورت "سين و جيم" كردن مي شد، نه "سين جين" كردن). اين ريشه يابي عاميانه و نادرست است.
فرم اوليه اصطلاح "سين جين" كردن در زبان فارسي به صورت "سينجي" بوده، كه آنهم بر گرفته از ريشه "سينجي" (كردن) در زبان تركي به معني به دقت از نظر گذراندن، كنترل كردن و ارزيابي نمودن است. اصطلاح "سينجي" تركي پس از وارد شدن به زبان فارسي تبديل به "سين جين" و سپس به موازات فراموش شدن ريشه اصلي تركي آن و در اثر ريشه شناسي عاميانه و ارتباط دادن آن با دو كلمه سوال و جواب، به "سين جيم" تبديل شده است.
ريشه "سينجي" (كردن) در زبان تركي
ريشه اصطلاح "سين جيم" كردن در زبان فارسي، "سينچي"كردن تركي و به معني به دقت از نظر گذراندن است. در زبان و لهجه هاي گوناگون توركي كلمه "سينجي" و فرمهاي گوناگون آن "سينچي"، "سينگه"، "سينگ" و "سين" به معني دقيق، بدقت، انسان بادقت و ترازوي دقيق است. احتمال هم ريشه بودن كلمه "سينجي" (Sinçi) با مصدر "سيناماق" تركي به معني آزمودن وجود دارد. اين مصدر از اضافه شدن پسوند فعل ساز از اسم –ا به بن "سين" حاصل شده است. از مشتقات سيناماق است "سينچي" (Sınçı) به معني آزمون كننده، امتحان كننده، تجربه گر، ...:
- در برخي مناطق تركيه "سينچ" به معني دقت، "سينجي" به معني ترازوي دقيق و "سينجييه وورماق" به معني به دقت و با جزئيات تفكر نمودن است. احتمالا مصدر "سينچهتمهك" در لهجه هاي آناتولي زبان تركي به معني به دقت و با جزئيات ازبر كردن نيز از ريشه "سينچي" است.
- در لهجه هاي تركي در آزربايجان شمالي ( قازاق، مينگه چئوير، توووز، چمبهرهك، ...) مصادر "سينجيلهمهك" (سينجي كردن)، "سينچهلهمهك" (سينچه كردن) به معني دقت كردن و توجه نمودن است.
-در زبان توركي تركمني، "سينچي" به معني ورانداز كننده، آدم شناس، كسي كه زير چشمي انسانها را كنترل مي كند، هر يك را جداگانه ارزيابي مي نمايد و با توجه به تفاوت مابين آنها به هر كدام بهاي جداگانه اي مي دهد است. ريشه "سين" نيز به معني وراندازي كردن از يك نفر و يا يك چيز، مراقبت و از نظر گذراندن است.
-در لهجه تركي اتحاديه طوائف ترك قشقائي در جنوب ايران، "سينگ" به معني دقيق و با دقت مي باشد. از همين ريشه دو فرم مصدري "سينگ سالماق" و "سينگه باخماق" به معني با دقت تمام نگاه كردن و ورانداز نمودن وجود دارد.
-رد اين كلمه را در لهجه هاي تركي در آزربايجان جنوبي نيز مي توان يافت. چنانچه در اين لهجه ها كلمه اي به شكل "سينس" (معادل "سينچ" لهجه هاي تركيه) و به معني دقت، توجه؛ و مصدر آن به شكل "سينس سالماق" (معادل "سينگ سالماق" لهجه قشقائي) است و به معني دقت نمودن و با دقت نگريستن وجود دارد.
- در زبان توركي جغتائي و ادامه آن توركي ازبكي "سينچيكلهمهك" (سينچيك كردن) به معني دقت و توجه ژرف كردن، به دقت و ژرفنگري از نظر گذراندن است. در اين زبان مشتقاتي از اين ريشه به شكل "سينچكاو" به معني دقيق، باريك بين، آنكه به جزئيات و ريزه كاريهاي هر چيز دقت و توجه مي كند؛ "سينچيكلهب" به معني به دقت و "سينچكاوليك" به معني باريك بيني، موشكافي، دقت و توجه به ريزه كاريهاي هر چيز و دقت موجود اند. كلمه "سينچيليك" به معني تشخيص دادن نوع (از جمله اسب) و ذات يا علامت فارقه چيزي نيز از همين ريشه است.
-در توركي اويغوري "سينچيلهش" به معني تحقيق و تدقيق و بازرسي است.
-كلمه "سينجي" و مشتقات آن، در زبانهاي مونقولي نيز وجود دارد. به عنوان مثال "سينجي" در زبان موغولي به معني بررسي كردن، به دقت نگاه كردن، تفتيش كردن، مراقبت كردن و از نظر گذراندن؛ "سينجيگهچي" به معني كاشف و فالچي؛ "سينجيله" به معني بررسي كردن، تحقيق و تدقيق كردن؛ "سينجيلهگچي" به معني محقق، تدقيق كننده، بررسي كننده؛ "سينجيلهل" و "سينجيلگهن" به معني تحقيق، تدقيق و بررسي است.
لغتنامه:
سين: آدم دقيق، با دقت
سينجه وورماق: به دقت و با جزئيات تفكر نمودن
سينچ: دقت
سينچهتمهك: به دقت ازبر كردن
سينچهلهمهك: دقت و توجه ژرف كردن، به دقت و ژرفنگري از نظر گذراندن
سينچي: دقيق، با دقت، ترازوي دقيق
سينچيك: دقت
سينچيكلهمهك: دقت و توجه ژرف كردن، به دقت و ژرفنگري از نظر گذراندن
سينچيلهش: تحقيق، بررسي، بازرسي
سينچيلهمهك: دقت و توجه ژرف كردن، به دقت و ژرفنگري از نظر گذراندن
سينگ سالماق: با دقت تمام نگاه كردن و ورانداز كردن، دقت نمودن و با دقت نگريستن
سينگ: آدم دقيق، با دقت
سينگه باخماق: با دقت تمام نگاه كردن و ورانداز كردن
Sozumuz, a window opening to the life/culture of the turkish nation of iran/south azerbaijan: http://sozumuz.blogspot.com/
http://sozumuz-turk-dovletler.blogspot.com/
http://sozumuz-turk-dovletler.blogspot.com/
No comments:
Post a Comment