Tuesday, April 12, 2011

نقش زنان ايل شاهسون مغان

در شمال غربی ایران عشایر کوچ نشینی بنام شاهسون زندگی میکنند كه برای خود دارای آداب و سنن خاصی هستند. این مردمان زحمتکش از بام تا شام در تکاپو بوده و اغلب اوقات در روی زین­های اسب جای دارند و چیزی که در حیات آنها نقش بخصوصي دارد، زنان آنهاست که در فعالیتهای اجتماعی و شخصی­ گام به گام با مردان به فعالیت مشغول هستند. این زنان نه تنها در جامعه سنتی عشایر نقش ارزنده دارند، بلکه در اغلب اوقات در حیات اجتماعی عشایری نقش آنها پررنگ تر از مردان میشود، بخصوص در دوران کوچ نشینی که مردان پیشاپیش خانواده دامها را به همراه خود به پیش میبرند تا به مقصدهای خود، یعنی چراگاههای سرسبز ببردند، این وقت مدیریت خانواده با زنان است. عشایر شاهسون در زمستان به دشت پهناور مغان که در اصطلاح ایلی به آن قشلاق و در تابستانها به دامنه های سر سبز کوههای سر به فلک کشیده ساوالان از طریق مشکین شهر و سراب کوچ میکنند و هر سال بیش از ٦٠٠ کیلومتر راه را از مغان تا سبلان با اسب و شتر طي نمود و در چادرهای نمدی معروف  به آلاچیق زندگی مي كنند. آلاچیق ها معمولا از پشم گوسفندان بافته میشود. در قدیم کارخانه­های نمدبافی در روستای قارا­درویش از روستاهای مشگین شهر و هم اکنون نيز جزء يكي از محله­های آن به شمار میاید، بود. نمدهای آن خیلی معروف است، برف و باران از آن نمی تواند نفوذ کند و ایلات شاهسون در تمام فصول سال در آن زندگی می کنند.
معمولا در خانه مدیریت خانواده­ها با زنان و در کارهای بیرونی، یعنی در  چراگاهها با مردان است. در ایلات زنان هیچ وقت خانه نشینن نيستند و در کارهای روزمره و اجتماعی دوش به دوش با مردان کار ميكنند و در اغب موارد به آنها کمک مي­نمايند. چنانکه گفته شد در دوران کوچ نشینی که در قدیم چند روز طول میکشید، نقش زنان در خانواده ها پر رنگتر میشد، مردها سرشان به گله­های گوسفندها گرم و زنان مدیریت امور را به دست میگرفتند. در این هنگام حراست از خانواده زنان پشت اسبها تفنگ به دوش میایستادند. معمولا در آن زمانها راهزنان و حیوانات وحشی راهها را ناامن میساختند و در این موقع بود که زنان در برابر هر حوادثی ایستادگی کرده و به مبارزه با آنها به پا می خاستند. هنوز که هنوز است داستانهای فراوانی از زنان ایلات در میان خانوادهها بازگو میشود که چگونه در برابر حوادث ناخواسته به مقاومت برخواسته اند. در مغان و در دامنه­های ساوالان به نامهایی برخوریم  که با نام زنان ایلی پیوند دارند، مثلا  زینب کندی و زهرا کندی در مغان و قانلی دره­سی در دامنه های ساوالان که گویای حوادثی است که با قهرماني زنان شاهسون ارتباط مستقيم دارد.
در زندگی ایلی چادر به  سر کردن زنان به جز نو عروسان که آن نیز مدت زمان كوتاهي میباشد که بعد از گرفتن هدیه وانعام از پدر شوهر پایان می پذیرد، معني و مفهومی ندارد. پوشش زنان ساده و کاملا رو باز و بسیار زیبا است، این سنت اکنون نیز در مغان تقریبا در میان بازماندگان شاهسونها رایج است. زنان سرهای خود را با رو سریهای ابریشمی که در اصطلاح شاهسونها به آنها یایلیق یا کلایغی گفته میشود، میبندند و رنگ های بسیار زیبایی دارند و اکنون هم این نوع روسریها در آن مناطق کاربرد بیشتری دارند.  نقش و نگار آنها زیبایی خاصی دارد که زنان هنگام بستن به سر زيباييشان بيشتر جلوه­گر مي نمايد. بخصوص آنها هنگاميكه سوار بر اسب شده و قامچی(شلاق) به دست ميگيرند،(قامچی وسیله ای است که هنگام اسب سواری به دست گرفته و در هی کردن اسب به کار میرود و معمولا از پوست حیوانات بافته میشود.)
ایلات مغان از 32 طایفه تشکیل شده اند و اکنون طایفه­های فرعی نیز به آن اضافه شده است. اين طايفه­ها به مرور زمان با افزایش جمعیت ازطوايف اصلی جدا میشوند و طایفه­های مستقلی بوجود آورده اند. چند خانواده ایلی که در کنار هم زندگی میکنند، به آنها اوبا میگویند. در اوباها چرانیدن گله­ها با مردان است و دوشیدن شیر گوسفندان و تبدیل آنها به پنیر، کره و دیگر فرآوردهای شیری با زنان است. زنان در اوقات فراغت به بافتن صنایع دستی مانند جاجیم کلیم ورنی( که نوعی شبيه ه کلیم مانند است.اين مخصوص عشایر مغان میباشد)،جوراب و دیگر چیزها بافته میشود. ورنی هنوز هم در مغان رونق و بازار خوبی دارد. اين نوع صنايع دستي بسیار زیباست و دارای نقش­هایی است که از طبیعت الهام گرفته است.
آين زنان شیردل و جنگجوی که هنگام کوچ تفنگ بر دوش گرفته و سوار بر اسب از کیان و خانواده خود در برابر هجومهای راهزنان و حیوانات وحشی دفاع مي كنند. اما در حریم خانه با دستهای پر توان خویش به خلق هنر و زیبایی مشغول میشود. هیچ حاکمیتی نتوانست این شاهسونهای شجاع را از دنیای خویش جدا کند. نه دیکتاتوری رضاخان و نه یورشهای صبعانه حکومت جمهوری اسلامی به آنها که زمینها و چراگاههایشان را به زور گرفت و اما باز هم جامعه عشایری و ایلاتی با حالی نزار به حیات خود ادامه میدهد. اگر آنها بدر ايام گذشته با اسبها و شترهای خود راه بین مغان و دامنه های سبلان را مي پيمودند، اکنون با ماشینهای مخصوص این کار انجام میگیرد. اما آن چیزی که ادامه دارد خلق و خوی سرکش و عصیانگر  آنهاست که در برابر بی عدالتی پايداري مي نمايد.
این مردان و زنان در تاریخ نقش مهمي در دفاع از کیان خویش داشته اند. مثلا در جنگهایی که ما بین روسهای متجاوز و ایلات روی داده، چندین بار روسها را به عقب نشینی واداشته اند و حتی چندین توپ جنگی از آنها به غنیمت گرفته اند. در جنگ ساری­قلی خان در مغان که از آن سوی آراز(ارس) در دوران انقلاب اکتبر شوروی به شاهسون­های مغان پناهنده میشود و در تعقیب او ارتش روس وارد خاک مغان می گردد، شاهسونها با آنها به زد و خورد پرداخته و از ساری قلی خان قهرمانانه به دفاع بر مي خيزند. در این جنگ که بین روسها و شاهسونها در می گیرد، یکی از طوایف شاهسونها بنام پیرایواتلی در برابر روسها ایستادگی کرده و آنها را وادار به عقب نشینی میکند. در این جنگ اغلب زنان طایفه نیز شركت داشته و جانفشانی آنها کمتر از مردان نبوده است. در حقیقت زن عشایری هم مادر و هم در کارهای روزمره خانواده یاور مردهاست. به جرعت مي توان گفت كه نقش اجتماعی زن بیش از مردهاست. در میدان رزم چون شیر ژيان و در خانواده مادری مهربان و رئوف است. و در صحنه اقتصاد خانواده پا به پای مرد کاردان و کارکن و بیش از آن خالق دهها نقش و نگار هنري که با انگشتان ظریف خویش مي آفريند. به راستی این نیرو و عظمت روحی را از کجا به ودیعه گرفته است. مگر نه اینكه میگویند زن موجودی ظریف، مگر نه اينكه میگویند زن موجودیست حساس و نمی تواند بر مسند قضا و قضاوت بنشیند. پس یک زن ایلاتی و شاهسون چگونه این همه قدرت و این همه نقش آفرینی را در جامعه کوچک خود مي تواند به دست آورد. مگر این زن همان زنی نیست که حکومت ولایت فقیه میگوید زن موجودی شهوت زاست، بنابراین در خانه باید حبس گردد. در حالیکه  مي بينيم كه یک زن شاهسون در همه کارها پا به پای مرد پیش مي رود و حتی در میدان رزم و خلاقیتهای هنری آن نیز بیش از مردان بود، همچنين رأفت مادری نیز افزون بر آن. حال چرا باید زن در خانه حبس گردد و چرا بايد زن نصف مرد به حساي آيد. کدام دین و شریعت و مذهب میخواهد این چنین زنی را نصف مرد حساب کند؟
زن تنها برای ارضاء هوسهای شهوانی آفریده نشده است و او نیز مانند دیگر انسانها دارای حقوق تساوی است. خداوند در آفرینش چه چیزی را جز برای تولید نسل، چه فرقی بین زن و مرد آفریده است؟ تنها مزیت زن برای بقای نسل زاد و ولد است و این امر نه تنها او را مورد تحقیر قرار نمیدهد، بلکه به تقدس و برتری او در میان انسانها می افزاید. موجودی که برای بقای نسل میکوشد، نمیتواند نصف یک مرد باشد. همانطور که یک زن شاهسون هم رزم و همکار مرد خانواده است و حتی نقشی بیش از وي نیز ایفا می نمايد. چه چیزی کمتر از مرد دارد تا نصف او به حساب آيد.
از دير زمان در جوامع سنتي عشاير مغان برابر حقوقي مرد و زن به صورت عرفي در جامعه وجود داشت و مي توان گفت كه به تأسي از اين و پيكار حق طلبانه زنان امروز در جوامع پيشرفته برابر حقوقي زن و مرد در همه عرصه­هاي اجتماعي كار به رسميت شناخته شده است. ما اميدواريم كه در جامعه ايران اين مسئله اجتماعي بزودي راه حل خود را بيابد.
  سويل سليماني

No comments:

Post a Comment