اگر توهين نشود تعجب بايد كرد!
از زمان پيدايش تمدن هاي بشري بر روي زمين ، منافع آدم هاي ساكن در آن بر اين بود و هست كه ادامه حيات ملت خود را در يك آمادگي كامل براي دفاع و جنگ برنامه ريزي مي كردند. اين تئوري جنبه هاي گوناگوني را در بر مي گرفت ، يكي از آن پويايي و ايجاد هوشمندي نسبت به پيرامون بود كه اين كار جلوي ميرايي فرهنگي و تمدني را مي گرفت.
گاهي برخي پا را فراتر مي گذارند و مي گويند: " جوامعي كه دشمن نداشته باشد به زودي دچار ميرايي شده و نوآوري ، پيشرفت ، ادامه حيات و خلق تمدن را از دست مي دهد ". بنابراين جوامع بسته به نوع قدرت سياسي ، فرهنگي ، اقتصادي ، ورزشي و ... و شخصيت قوي ملي ، باعث نوعي ايجاد حقارت در پيرامون و محيط هايي مي شود كه در مجاورت آنها بصورت اجتماع همسايه و يا درون مرزي زندگي مي كنند. اين احساس حقارت در برخوردهاي جمعي خود را بالعينه نشان مي دهد.
اين برخورد جوامع در گذشته به صورت جنگ هاي مختلف قبيله اي ، لشكركشي هاي عظيم ملي و ... خود را نشان مي داده است. ولي در زمان حاضر به دليل وجود برخي منافع مشترك ملي و مادي براي ادامه حيات و محصور بودن در يك موقعيت سرزميني و در داخل مرزهاي جغرافيايي مشخص ، اين نوع بر خوردها ، از جنگ هاي قومي و قبيله اي به برخوردهاي شعاري و رسانه اي تبديل شده است. لذا جنگ چه به شكل قديمي و چه به شكل جديد آن چه بخواهيم و چه نخواهيم بين ملل مختلف در جريان است و اين جنگ گاهي خود را به صورت جوك و كاريكاتور و گاهي به صورت پلاكارد و پارچه نوشته و زماني در حالت تجمع انساني در يك محيط ورزشي بنام استاديوم خود را نشان مي دهد. پس وجود شعارهاي توهين آميز در چنين مكان هايي را ، نه تنها و نبايد ، به يك عده قليل نسبت داد كه اين ماجرا به نمايندگي بين جنگ ملل و قوميت هاي مختلف و در چارچوب نسبتا آبرومندانه و بدون تلفات انساني خود را به نمايش مي گذارد.
استاديوم هاي ورزشي به ويژه مسابقات فوتبال با تماشاگرانشان گلچيني از شخصيت هاي ملي و فرهنگي را از طبقات مختلف جوامع ، در هنگام برگزاري مسابقات در خود جاي مي دهند. اين تعداد افراد نماينده جامعه اي هستند كه در آن زندگي مي كنند و تربيت و پرورش يافته فرهنگ و تمدني مي باشند كه در آن بزرگ شده اند.
پس مي توان گفت: تماشاگران ميزبان در مواجه با تماشاگران مهمان بازتاب دهنده فضايي هستند كه به نمايندگي از آن به استاديوم آمده اند. بنابراين طبق نمونه بردارهاي آماري و پردازش داده اي آن ، مي توان نتيجه گرفت كه شعارهاي داده شده توسط ايشان نيز بازتاب دهنده تفكراتي است كه در جوامع ميزبان ، نسبت به فرهنگ و قدرت مهمان وجود دارد. اين تفكرات مي تواند انعكاس سطح روابط بين جوامع نسبت به هم نيز باشد.
دادن شعارهاي توهين آميز و نژادپرستانه از طرف ميزبان نشان از قدرت بالاي مهمان از لحاظ سياسي ، فرهنگي ، ورزشي و ... در فضاي اجتماعي ميزبان مي باشد. كه او را وادار كرده تا حس حقارت و خود كم بيني خويش را از طريق دادن شعارهاي غيراخلاقي و از تعادل رفتاري خارج كردن مهمان و از اين طريق كسب شخصيت در مقابل افكارعمومي در محيط زندگي ميزبان را ، با برد مسابقه ، جبران كند.
پس شنيدن و ديدن چنين صحنه هايي در مسابقات فوتبال باشگاهي براي تيمي چون تراختور نبايد براي ما آذربايجاني ها ناراحت كننده باشد. چرا كه من تا حال در دعواهاي كودكانه بچه ها نديدم آنكس كه قوي هست شروع به توهين و ناسزا گويي كند. قوي كتكش را مي زند و ضعيف در صورت رهايي از كتك خوردن در فاصله اي دور مي ايستد و فقط فحش و ناسزا مي گويد تا حداقل جبران حقارت كتك خوردن خود را كرده باشد. حساب دو دو تا چهارتاست.
http://rezaallahgolipour.blogfa.com/post-1280.aspx
No comments:
Post a Comment