Wednesday, January 26, 2011

تركيه ، رنسانس اسلامي يا دولت سايه و رابطه آن با رنسانس ملي در آزربايجان جنوبي

تركيه ، رنسانس اسلامي يا دولت سايه و رابطه آن با رنسانس ملي در آزربايجان جنوبي

پس از جنگ جهاني اول و سقوط امپراطوري هاي ترك عثماني و قاجار و تولد چندين كشور جديد ، تركيه نوين به رهبري مصطفي كمال آتا ترك  متولد شد. بارز ترين مشخصه اين دولت ملي بودن و مهم تر از آن لائيك بودن اين دولت بود. دولت سكولار آتا ترك تاكنون توانسته به حيات خود ادامه دهد و الگويي براي جهان اسلام باشد. اما موضوع به اين سادگي ها نيست . يك لايه پنهان در جامعه تركيه كه معتقد به خلافت اسلامي و بر ضد دولت سكولار بود هميشه توانسته به حيات خود ادامه دهد ، اگرچه سركوب شده  اما در خفا توانسته ضمن حفظ موجوديت خويش به يارگيري و افزايش قدرت سياسي و اقتصادي دست يازد.
 در ايران نيز كم و بيش اين منوال به روش ها و اشكال ديگري وجود داشته است . رضا شاه با تكيه بر استبداد توانست كليه نيروهاي ملي و قومي را سركوب كند . اما نتوانست تشكيلات روحانيت و سلسله مراتب مرجعيت شيعه را منكوب كند اگرچه آن را ضعيف كرد. در حقيقت تشكيلات مرجعيت و روحانيت شيعه در ايران تنها تشكيلات سياسي – مذهبي با پشتوانه مردمي بود كه با كمترين مزاحمت دولت زندگي مي كرد . اين تشكيلات در جريان ملي شدن صنعت نفت و كودتاي بيست و هشت مرداد به داد سلطنت رسيد و حكومت دكتر مصدق را ساقط كرد . سپس در سايه اين همكاري توانست كمي بعد كل نظام سلطنتي را ساقط كند و در راس امور قرار گيرد. براي اين كار نيز در يك برزخ زماني كه مي توانيم آن را به دوران تقيه نيز تشبيه كنيم با مانووري سياسي با استفاده از نيروهاي ملي و مذهبي و مجاهدين خلق همه را در مقابل سلطنت قرار داده و سپس با حركتي گاز انبري در چند مرحله كليه مخالفان خوداز جمله همكاران قبلي خود را از صحنه سياسي كشور بيرون راند.
در تركيه اين زور آزمايي ها نيز به انحاء مختلف بوده است و تا حال نيز ادامه دارد. دولت اردوغان يا دولت حزب مقتدر عدالت و توسعه ميراث دار كليه نيروهاي مذهبي ضد لائيك و مخالف با انديشه هاي نوين آتا ترك در تركيه است . با اين تفاوت كه روش سياسي و مملكت داري مصطفي كمال آتا ترك و شخصيت و سيماي سياسي و ملي او عناصر و ارگان هاي دولتي و تشكل هاي غير دولتي را چنان قوي و با شالوده مستحكم بنا كرده كه تغيير رژيم به سادگي ايران نمي تواند باشد. اما اكنون نيروهاي مخالف سكولاريسم در تركيه قدرت كافي براي عرض اندام را پيدا كرده اند. اما بحث اين مقاله ، اين قسمت از تحولات سياسي و اجتماعي كشور دوست و برادر تركيه نمي باشد ، بلكه در اينجا مي خواهم در مورد دولت سايه (Derin devlet) عميق كمي صحبت كنم.
در پشت حكومت عدالت و توسعه نيروي فكري و اقتصادي عظيمي نهفته كه با استفاده از احساسات مذهبي جامعه تركيه سال ها است كه در برزخ تقيه قرار دارد و مرتب به قدرت خود مي افزايد. اين دولت سايه از تضادهاي دروني جامعه تركيه بهترين و بيشترين استفاده را مي كند. آنچه كردها در زمان فروپاشي عثماني و در خلال كنفرانس هاي لوزان و سور نتوانستند به دست آورند ، اكنون در سايه حمايت دولت سايه و اقدامات دولت آق پارتي آن ها را اميدوار كرده است . از طرفي ترك هاي طرفدار خلافت و دشمن لائيسيته نيز از همان اولين سال هاي ايجاد تركيه نوين دست همكاري به تجزيه طلبان كرد داده اند. لرد گلادسون اوايل قرن بيستم در مجلس عوام انگليس یک جلد قرآن را بلند کرده وگفته بود : تا زمانی که این قرآن در دست مسلمانان باشد ، ما نمی توانیم بر آنها حکومت کنیم لذا ناچاریم این قرآن را از بین برده یا اینکه رابطه مسلمانان را با آن قطع کنیم .اينكه اين سخن چقدر درست بوده موضوع بحث ما نيست ولي نگارنده معتقد است اين جمله تعمداً و در جهت افزايش قدرت نيروهاي مذهبي در مقابل لائيك ها و ايجاد يك نوع تعادل قوا در كشورهاي اسلامي گفته شده است . جمله اي كه با استناد به آن چه در ايران و چه در تركيه و چه در كشورهاي عربي ، جامعه اسلامي توانسته است تبليغات عمده اي به راه انداخته و سربازگيري موثري انجام دهد. از موثرترين مقاومت ها در مقابل دولت نوين تركيه قيام شيخ سعيد پيران در خلال سال هاي 25-1924مي باشد. تئوريسين اين حركت شيخ سعيد نورسي مشهور به بديع الزمان بود. اين قيام خونين و مسلحانه كردي – مذهبي سركوب شد اما  دولت نتوانست مدرك كافي براي اعدام نورسي بيابد و به ناچار وي زنداني و سپس تبعيد شد. وي بارها زنداني شده و از تبعيد گاهي به تبعيد گاه ديگر نقل مكان مي كرد تا اينكه در دهه پنجاه ميلادي مرد، اما داستان تمام نشد و تا حال ادامه دارد . مريدان مكتب وي كه به نورچي ها شهرت دارند ضمن محكم كردن پايه هاي عقيدتي خود توانسته اند قدرت اقتصادي درخور توجهي بدست آورند و در اركان دولت نفوذ عجيب و غريبي داشته باشند. هيچ شبهه اي وجود ندارد كه احزاب سعادت ، رفاه ، عدالت و توسعه آبشخور عقيدتي خود را از نورچي ها گرفته اند . اداره امنيت و پليس كشور به مقدار زيادي در كنترل اين دسته قرار دارد. مدياي قدرتمند و پر نفوذي اين دسته را حمايت مي كند . روزنامه زمان ، تلوزيون ت گ رت ، آ ت. و، سامان يولو ، كانال 7، ان جي او هاي قدرتمندي مثل دنيز فنري كه در اروپا فعاليت مي كند ،بنگاه هاي اقتصادي قدرت مند و ده ها و صدها ارگان ديگر به اين گروه تعلق دارند. فتح الله گولن كه اكنون در آمريكا زندگي مي كند در راس اين امپراطوري قراردارد. سياست خارجي دولت اردوغان را اين گروه تعيين مي كند. بيجا نيست كه حزب عدالت و توسعه قوي ترين حزب سراسري در ايالت ها جنوبي و جنوب شرق تركيه مي باشد. دولت در سايه نورچي ها و دولت قانوني تركيه اكنون در تدارك ناك اوت كردن نيروهاي لاييك و طرف دار آتا ترك مي باشد. دادگاه و دعواي حقوقي ارگنه كون مستقيماً اين نيروها را مورد حمله قرار داده اند . مماشات و ميدان داري احزاب كردي و سياست اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي آچيليم دولت اردوغان نيز شاهد اين مدعا است . اكنون اقتدار حاكم مثل دهه بيست ميلادي آشكارا با نيروهاي تجزيه طلب كرد همكاري مي كند ودر عين حال با استفاده از نيروي مذهب ، كردها را كنترل مي كند . اكنون نيروهاي ملي و سكولار در تركيه در چالش عظيمي به سر مي برند ، پيشرفت اقتصادي تركيه و منابع مالي اين كشور كه در سايه اقدامات آتا ترك و دولت هاي لائيك تركيه ايجاد شده و احترام بين المللي بزرگي را براي كشور دست و پا كرده است ، بد جوري دهان دولت سايه را به آب انداخته و نورچي ها مترصد هستند اين لقمه عظيم را ببلعند. آمريكا ، فرانسه و آلمان نيز بدشان نمي آيد كه قدرت روز افزون تركيه را مهار كنند و چه بهتركه اسلام گرايان در نقش ترمز قابل اطميناني اين مهم را مديريت كنند.
اما نيروي ديگري در خارج از مرزهاي تركيه اين حركت را تحت تاثير خود قرار داده و در آينده مي تواند تعادل قوا را به هم زند. اين نيرو حركت ملي آزربايجان جنوبي است . حركت ملي آزربايجان جنوبي كه ماهيتي كاملاً ملي و سكولار دارد مي تواند تعادل قوا را هم در تركيه و هم در جمهوري آزربايجان شمالي به سمت نيروهاي سكولار و ملي به هم بزند. شايد به همين علت است كه دولت كنوني حاكم در تركيه سكوت معني داري در قبال رويدادهاي آزربايجان جنوبي را اعمال مي كند . نزديكي و همكاري هاي دولتين ايران و تركيه شايد يك علت پنهان اين چنيني را نيز داشته باشد . اين شايد علت كم محلي يا بي توجهي دولت ها و مدياي غربي در قبال رويداد هاي آزربايجان جنوبي نيز باشد . در اين مورد در آينده بيشتر صحبت خواهيم كرد.

اورمولو تايماز زمستان 1389

No comments:

Post a Comment