آراز نیوز : یکی دیگر از مسائلی که افراط گرایان فارس
و پان ایرانیستها می خواهند با مطرح کردن آن آرامش منطقه را بهم بزنند ادعای الحاق
باصطلاح ۱۷ شهر
قفقاز به ایران است
گرچه آنها در این ادعا صحبت از ۱۷ شهر قفقاز می کنند ولی دیده می شود نظر آنها نه ادعای الحاق ۱۷ شهر قفقاز که شامل شهرهای جمهوری آذربایجان ، ارمنستان ، گرجستان و داغستان روسیه می شود که در زمان فتحعلی شاه در سالهای ۱۸۱۳ و ۱۸۲۸ میلادی و در جنگ بین دولت قاجار و روسیه و بر اساس مفاد عهدنامه های گلستان و ترکمنچای به روسیه واگذار گردید ، بلکه آنها ادعای الحاق سرزمین جمهوری آذربایجان به ایران را پیش می کشند و نسبت به خاک جمهوری گرجستان ، ارمنستان و داغستان که در داخل قراردادهای گلستان و ترکمنچای بوده چشمداشتی ندارند .
بر همین اساس پان ایرانیستها که در اصل اهداف پان فارسیستی را دنبال می کنند در پاییز سال ۱۳۸۹ و در یک پروژه عوامفریبانه و از طریق ارسال نامه های الکترونیکی ، از مردم ایران خواستند که از دولت جمهوری اسلامی بخواهند جمهوری آذربایجان به ایران ملحق شود !
متن نامه الکترونیکی این اوهام پرستان پریشان احوال که به آدرس الکترونیکی بسیاری از ایرانیها فرستاده شده بود بدین شرح بود :
" اعتبار صد ساله عهدنامه ترکمنچای که بین ایران و روسیه بسته شده و قسمتی از آذربایجان به روسیه واگذتر شد امسال به پایان می رسد و قانونا باید ایران شمالی ، یعنی جمهوری آذربایجان به ایران ملحق شود مگر اینکه دولت کنونی آنرا تمدید کند "
تهیه کنندگان متن این نامه ، مغز مغشوش خودرا حتی برای چند دقیقه هم شده بکار نینداخته بودند که حساب کنند از زمان عهدنامه ترکمنچای که در سال ۱۸۲۸ میلادی بین دولت قاجار و روسیه بسته شده 182 سال میگذرد نه صد سال ، تا حداقل زمان بسته شدن عهدنامه ترکمنچای با ادعای بچه گانه اشان هماهنگی داشته باشد .
این ساده لوحان خیال پرداز ندانستند در دنیای امروز با استفاده از امکانات اینترنت ، با فشار دادن تنها چند دگمه می توان متن تمام عهدنامه های ایران و دنیا را در جلو چشمان قرار داد و آنرا مطالعه کرد ، که نه در عهدنامه گلستان و نه در عهدنامه ترکمنچای هرگز صحبت از قرارداد ۹۹ ساله (۱) و یا صد ساله نشده که زمان این قرارداد به پایان رسیده باشد و قانونا ، نه تنها باصطلاح ایران شمالی ،یعنی جمهوری آذربایجان بلکه ارمنستان ، گرجستان و داغستان که جمهوری خودمختار در داخل روسیه فدراتیو است نیز به ایران ملحق شوند !
اینها آنچنان ساده لوح هستند و طرفدارانشان را هم ساده لوح می پندارند که تصور می کنند صرفا با یک ادعای کودکانه ، سرزمینی به سرزمین دیگر ملحق می شود .
این افراط گرایان که اهداف پان فارسیستی را با ادبیات راسیستی دنبال میکنند از ساده ترین قوانین و قواعد بین المللی هم بی خبرند ، بر فرض ، اگر قرارداد ترکمنچای 100 ساله هم بود و زمان انقضای این قرارداد در سال ۱۳۸۹ هم به پایان می رسید باز چنین ادعایی محلی از اعراب نداشت چرا که هر سه جمهوری آذربایجان ، گرجستان و ارمنستان به وسیله جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشورهای مستقل به رسمیت شناخته شده اند و هر کدام از این کشورها به عنوان کشور مستقل عضو سازمان ملل متحد هستند و جمهوری خودمختار داغستان هم بخشی از کشور جمهوری فدراتیو روسیه می باشد و روسیه هم یکی از کشورهای بزرگ و پر قدرت منطقه و جهان به حساب می آید .
اینها نمی دانند اگر الحاق کشوری به کشور دیگر بر اساس اتفاقات تاریخی گذشته صورت گیرد چه تغییراتی که در دنیا پدید نمی آید ؛ مثلا امپراتوری عثمانی باید تجدید حیات گردد و کشورهای اروپای شرقی مثل یونان ، یوگسلاوی سابق ( کشورهای مستقل صربستان ، کرواسی ، اسلوونی ،بوسنی هرزگوین ، مقدونیه و مونته نگرو امروزی ) ، بلغارستان ، آلبانی و کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا مثل : عراق ، سوریه ، لبنان ، اردن ، عربستان سعودی ، فلسطین اشغالی ، مصر و ….. به ترکیه ملحق شوند !
از این گذشته ، حتی ادعای اینچنینی هم که تاریخ مصرفش گذشته و در دنیای امروز تنها کسانیکه در تفکر جهان قهقرایی بسر می برند از چنین افکاری طرفداری می کنند ، باز برای خود چارچوب و مقرراتی دارد که با استناد بر آن ، به چنین ادعایی دست می زنند ؛ اصولا صاحبان چنین افکار افراطی بر اساس حاکمیت یکی – دو قرن اخیر اجداد خود بر مناطق و کشورهایی که مدعی الحاق خاک آن کشور هستند ادعاهای خودرا مطرح می کنند .
مثلا ممکن است در کشور ترکیه افرادی با افکار افراطی و غیر عادی پیدا شوند و بگویند چون اجداد ما یعنی امپراتوران عثمانی در چند قرن اخیر حاکمیت کشورهای اروپای شرقی ،خاورمیانه و شمال آفریقا را در اختیار داشتند حالا باید این کشورها به ترکیه امروزی ملحق شوند !
در بیان این ادعای غیر منطقی تنها یک منطق وجود دارد و آنهم منسوبیت خاندان عثمانی به کشور ترکیه امروزی و مردم آن است ؛ زیرا هیچ کشوری هر چند بزرگتر که در گذشته در محدوده امپراتوری عثمانی بوده است نمی تواند ادعای منسوبیت خاندان عثمانی به خود را داشته و خودرا وارث امپراتوران عثمانی بداند و از این طریق ادعای الحاق غیر عقلانی کشورهای مستقل امروزی را که روزی جزئی از امپراتوری عثمانی بوده به کشور خود داشته باشد ؛ چرا که یکی از خصوصیات اساسی امپراتوران عثمانی ، منسوبیت آنها به ترکان اوغوز ، زبان و فرهنگ ترکی و دین اسلام آنها بوده که نماد و نمود آن هم در ترکیه امروزی مستتر است.
آیا کسانی با افکار افراطی از کشور مصر با داشتن خاک وسیع تر و جمعیت بیشتر از ترکیه امروزی ، می توانند خودرا وارث امپراتوری عثمانی دانسته و مثلا ادعای الحاق یکی از کشورهای مستقل امروزی مثل عربستان سعودی و یا خود ترکیه را بر کشور مصر امروزی بکنند که زمانی جزئی از امپراتوری عثمانی بوده است ؟
با این اوصاف ، مدعیان الحاق باصطلاح ایران شمالی به ایران ، بر اساس منسوبیت کدام ویژگیهای نژادی ، زبانی ، فرهنگی ، تباری خاندان قاجار به خود ، خودرا میراث دار این خاندان و یا حتی میراث دار خاندان امپراتوریهای ترک ۱۰۰۰ ساله بعد از اسلام غزنوی ، سلجوقی ، خوارزمشاهی ، تیموری ، آغ قویونلو ، قره قویونلو ، صفوی و افشار دانسته و ادعای الحاق جمهوری آذربایجان به ایران کنونی را می کنند ؟
در حالی که آنها خودرا از نژاد باصطلاح پاک آریایی با خون آریایی ( که معلوم نیست این خون آریایی دارای چه نوع گلبولهای سرخ و سفید است که از بقیه خونها متفاوت است ! ) و هوش آریایی دانسته و حاکمیت ۱۰۰۰ ساله امپراتوران بعد از اسلام ترکان را از چین گرفته تا شرق اروپا را تحقیر کرده و بر آنها می تازند چه نسبتی با خاندان ترک قاجار و یا دیگر سلاطین ۱۰۰۰ ساله گذشته ترک ایران داشته و دارند و کدام مشخصات نژادی ، تباری ، زبانی و فرهنگی خاندان سلاطین ترک را یدک می کشند که خودرا میراث دار این سلاطین دانسته و ادعای الحاق سرزمینهایی را می کنند که در زمان حاکمیت دولت قاجار قسمتی از مناطق تحت حاکمیت این دولت ترک تبار بوده و در معاهده گلستان و ترکمنچای به روسیه واگذار گردید ؟
جالب آنکه این مدعیان عقب مانده از زمان ،گرچه در ادعاهای کودکانه خود خواستار الحاق سزمینهایی هستند که در عهدنامه های گلستان و ترکمنچای به روسیه واگذار شده و در این دو عهدنامه علاوه بر خاک جمهوری آذربایجان کنونی خاک جمهوریهای گرجستان ، ارمنستان و منطقه خودمختار داغستان کنونی نیز به روسیه واگذار گردید ، ولی آنها عملاً و تنها چشم بر خاک جمهوری آذربایجان مسلمان و شیعه دارند و صحبتی از الحاق خاک جمهوریهای ارمنستان و گرجستان و منطقه خودمختار داغستان نمی کنند !
سرزمین مورد ادعای این اوهام پرستان ، اکنون از قید و بند امپراتوری روسیه و شوروی کمونیست سابق رها شده و به عنوان کشور مستقل با هویت آذربایجانی ، زبان ترکی و دین اسلام و مذهب شیعه ، صدای اذان از مناره های مساجد آن به گوش می رسد و چندین برابر جمعیت آنها برادران و خواهران هم دین ، هم مذهب ، هم زبان و هم تبار و هم فرهنگ آنها که حافظه تاریخی مشترکی با آنها دارند در چارچوب جمهوری اسلامی ایران زندگی می کنند که قرنها در محدوده سرزمین آذربایجان تاریخی و زیر اداره امپراتوری سلاطین ترک با سرنوشت سیاسی مشترک زندگی کرده اند .
امروز باید ما خوشحال باشیم بجای همسایه بودن با ابر قدرتی به نام روسیه و یا شوروی کمونیست که اجازه نمی داد حتی آیین اسلامی در خانه های شخصی مسلمانان آذربایجان بجا آورده شود و دغدغه زیادی از طرف حاکمان شوروی آن زمان نسبت به استقلال ایران بود، اکنون با کشوری مستقل و مسلمان با اکثریت شیعه همسایه هستیم که طلبه های زیادی را از آنها برای تحصیل امور دینی در دانشگاههای جمهوری اسلامی تربیت می کنیم تا بعد از برگشت به کشورشان آئین اسلام را در وطن خود تبلیغ کنند .
شاید دولتی که در راس حاکمیت جمهوری آذربایجان قرار دارد دولت مطلوبی نباشد که در بسیاری از کشورها دیگر هم شاهد چنین حکومتهایی هستیم ؛ لاکن دولتها فقط اداره کنندگان موقت کشورها هستند ، آنچه که با تغییر دولتها عوض نمی شوند مردم آن کشور هستند که وارث و صاحب و نگهبان همیشگی کشور خود هستند .
با اینهمه و با تصور بر اینکه دولتمردان جمهوری آذربایجان حاکمان مطلوبی برای این کشور نیستند ولی اطلاعاتی که از مطبوعات و سایتهای اینترنتی ایران دستگیرمان می شود نشان میدهد که در آمد متوسط سرانه در جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۹۵ میلادی ۳۱۹ دلار بوده که در سال ۲۰۰۸ میلادی به ۵۳۲۱ دلار یعنی ۱۷ برابر رسیده (۲) و در سال ۲۰۱۱ از ۶۰۰۰ دلار هم فراتر رفته است و رشد اقتصادی سالانه این کشور همسایه جمهوری اسلامی ایران و همکیش و همزبان در چند سال گذشته دو رقمی بوده و بیشترین رشد اقتصادی دنیا را داشته است که بر اثر همین رشد اقتصادی سرمایه گذاریهای کلانی از چهار گوشه جهان به سوی این کشور در حال سرازیر شدن است و بنا به گزارشات خبرگزاریهای معتبر جهان قرار است در پایان سال ۲۰۱۳ میلادی بلندترین برج جهان در قالب مجتمع های بزرک مسکونی ، تجاری و هتلداری در شهر باکو و در قالب جزیره های مصنوعی در دریای خزر احداث شود (۳) که با سرمایه گذاریهای دهها میلیارد دلاری در این مجتمع علاوه بر رونق اقتصاد جمهوری آذربایجان می تواند تاثیر مثبت اقتصادی هم بر ایران اسلامی در مبادلات کالا داشته باشد ، چرا که همسایه ثروتمند با اقتصاد پویا به مراتب بهتر از همسایه گرسنه و دردسر ساز برای هر کشوری است .
ما نمونههای این دردسر را در همسایه های شرقی و فقیرخود می بینیم که همسایه بودن با اینگونه کشورها برای ما میلیونها انسان معتاد سربار جامعه ، میلیاردها دلار هزینه برای جلوگیری از واردات قاچاق مواد مخدر و صدها افسر و سرباز شهید برای مبارزه با قاچاقچیان ، روی دست ما گذاشته است .
مردم ما که بر تظلمات و نا ملایماتی که از طرف اسرائیل غاصب بر مسلمانان فلسطین اعمال می شود بخاطر مشترکات اسلامی و حس انساندوستانه ، هرگز بر سرنوشت مردم فلسطینی که حتی مرز سیاسی و جغرافیایی و مشترکات زبانی و فرهنگی و تاریخی هم با آنها ندارد بی تفاوت نبوده و در غم و شادی آنها خودرا شریک می داند هرچند که رهبر فقید آن یاسر عرفات و رهبر کنونی آن ابو مازن مورد تایید سیاستمداران ما هم نبوده و نیست ، طبعا همین مردم که با مردم مسلمان و شیعه ، همزبان و هم تبار و هم فرهنگ جمهوری آذربایجان که در درازنای تاریخ در سرزمین مشترک با تاریخ و فرهنگ و احساس مشترک زندگی کرده و اعتقادات ، آداب و رسوم ، موسیقی ، فولکلور ، افسانه و دیگر مشترکات معنوی مردم این سوی ارس با آن سوی ارس یکی است و حافظه تاریخی مشترکی دارند و حتی اقوام نزدیک آنها در هر دو سوی ارس زندگی می کنند و بجز مرز سیاسی هیچگونه تفاوت و فاصله ای باهم ندارند نمی تواند بر تظلماتی که از سوی غاصب دیگری بنام ارمنستان که قتل عام مسلمانان شهر خوجالی آذربایجان را در زمستان سال ۱۳۷۰ مرتکب شده ، با اهانت به مقدسات مسلمانان مسجد شهر اشغال شده آغدام آذربایجان را به طویله خوکها و گاوها تبدیل کرده و ۲۰% از خاک کشور مسلمان آذربایجان را اشغال کرده بی تفاوت بوده و نظاره گر این تظلمات و اشغالگریها باشد !
طبیعی است کسانی که با تکیه بر توهمات پان فارسیستی میراث پهلوی بر طبل نژادپرستی کوبیده و بر اینهمه مشترکات برادرانه کشور جمهوری آذربایجان بی تفاوت بوده و ادعاهای کودکانه الحاق را مطرح و قصد بهم زدن آرامش منطقه را دارند و بجای مردم مسلمان و شیعه و هم تبار جمهوری آذربایجان ، ارمنستان اشغالگر و قتل عام کننده مسلمانان قره باغ را برادر خود خطاب می کنند راهی خطا می پیمایند که نتیجه آن جز نفرت قاطبه مردم از آنها که در چارچوب جمهوری اسلامی زندگی می کنند و شعار آنها حمایت از انسانهای مظلوم و برادران و خواهران مسلمان در اقصی نقاط جهان است نخواهد بود .
…………………………………………………………………….
۱ – معلوم نیست بر اساس کدام تصور ، بعضی از کم سوادان و بیسوادان پا به سن گذاشته نیز داستانی را نقل می کنند مبنی بر اینکه قرارداد ترکمنچای قراردادی ۹۹ ساله بین ایران و روسیه بوده که در زمان محمدرضا شاه مدت زمان این قرارداد پایان می یافت و دولت ایران با پرداخت مبلغ ناچیزی می توانست آنرا به ایران ملحق کند ولی روزی محمدرضا شاه با خبر می شود که یک روز از روی پایان مدت زمان قرارداد ۹۹ ساله این قرارداد سپری شده و وی آن مبلغ ناچیز را نپرداخته و دولت شوروی هم گفته است دیگر یک روز از روی انقضا قرارداد گذشته و شما اقدامی نکردید لذا دیگر نمی توانید ادعای الحاق بکنید ! محمدرضا هم بسیار پریشان احوال می شود که چرا یک روز زودتر ، تاریخ انقضا قرارداد بیادش نیامده و در این باره اقدامی را نکرده است ! و این در حالی است که حتی در زمان شروع سلطنت محمد رضا هم (1320 هجری شمس ، ۱۹۴۱ میلادی ) 128 سال از قرارداد گلستان و 113 سال از روی قرارداد ترکمنچای می گذشت نه ۹۹ سال .
۲ – مقاله دکتر بهرام امیر احمدیان استاد دانشگاههای تهران
۳ -سایت تابناک (www.tabnak.ir) 5 بهمن ماه ۱۳۹۰ کد خبر : ۲۲۱۹۸۳ به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس
گرچه آنها در این ادعا صحبت از ۱۷ شهر قفقاز می کنند ولی دیده می شود نظر آنها نه ادعای الحاق ۱۷ شهر قفقاز که شامل شهرهای جمهوری آذربایجان ، ارمنستان ، گرجستان و داغستان روسیه می شود که در زمان فتحعلی شاه در سالهای ۱۸۱۳ و ۱۸۲۸ میلادی و در جنگ بین دولت قاجار و روسیه و بر اساس مفاد عهدنامه های گلستان و ترکمنچای به روسیه واگذار گردید ، بلکه آنها ادعای الحاق سرزمین جمهوری آذربایجان به ایران را پیش می کشند و نسبت به خاک جمهوری گرجستان ، ارمنستان و داغستان که در داخل قراردادهای گلستان و ترکمنچای بوده چشمداشتی ندارند .
بر همین اساس پان ایرانیستها که در اصل اهداف پان فارسیستی را دنبال می کنند در پاییز سال ۱۳۸۹ و در یک پروژه عوامفریبانه و از طریق ارسال نامه های الکترونیکی ، از مردم ایران خواستند که از دولت جمهوری اسلامی بخواهند جمهوری آذربایجان به ایران ملحق شود !
متن نامه الکترونیکی این اوهام پرستان پریشان احوال که به آدرس الکترونیکی بسیاری از ایرانیها فرستاده شده بود بدین شرح بود :
" اعتبار صد ساله عهدنامه ترکمنچای که بین ایران و روسیه بسته شده و قسمتی از آذربایجان به روسیه واگذتر شد امسال به پایان می رسد و قانونا باید ایران شمالی ، یعنی جمهوری آذربایجان به ایران ملحق شود مگر اینکه دولت کنونی آنرا تمدید کند "
تهیه کنندگان متن این نامه ، مغز مغشوش خودرا حتی برای چند دقیقه هم شده بکار نینداخته بودند که حساب کنند از زمان عهدنامه ترکمنچای که در سال ۱۸۲۸ میلادی بین دولت قاجار و روسیه بسته شده 182 سال میگذرد نه صد سال ، تا حداقل زمان بسته شدن عهدنامه ترکمنچای با ادعای بچه گانه اشان هماهنگی داشته باشد .
این ساده لوحان خیال پرداز ندانستند در دنیای امروز با استفاده از امکانات اینترنت ، با فشار دادن تنها چند دگمه می توان متن تمام عهدنامه های ایران و دنیا را در جلو چشمان قرار داد و آنرا مطالعه کرد ، که نه در عهدنامه گلستان و نه در عهدنامه ترکمنچای هرگز صحبت از قرارداد ۹۹ ساله (۱) و یا صد ساله نشده که زمان این قرارداد به پایان رسیده باشد و قانونا ، نه تنها باصطلاح ایران شمالی ،یعنی جمهوری آذربایجان بلکه ارمنستان ، گرجستان و داغستان که جمهوری خودمختار در داخل روسیه فدراتیو است نیز به ایران ملحق شوند !
اینها آنچنان ساده لوح هستند و طرفدارانشان را هم ساده لوح می پندارند که تصور می کنند صرفا با یک ادعای کودکانه ، سرزمینی به سرزمین دیگر ملحق می شود .
این افراط گرایان که اهداف پان فارسیستی را با ادبیات راسیستی دنبال میکنند از ساده ترین قوانین و قواعد بین المللی هم بی خبرند ، بر فرض ، اگر قرارداد ترکمنچای 100 ساله هم بود و زمان انقضای این قرارداد در سال ۱۳۸۹ هم به پایان می رسید باز چنین ادعایی محلی از اعراب نداشت چرا که هر سه جمهوری آذربایجان ، گرجستان و ارمنستان به وسیله جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشورهای مستقل به رسمیت شناخته شده اند و هر کدام از این کشورها به عنوان کشور مستقل عضو سازمان ملل متحد هستند و جمهوری خودمختار داغستان هم بخشی از کشور جمهوری فدراتیو روسیه می باشد و روسیه هم یکی از کشورهای بزرگ و پر قدرت منطقه و جهان به حساب می آید .
اینها نمی دانند اگر الحاق کشوری به کشور دیگر بر اساس اتفاقات تاریخی گذشته صورت گیرد چه تغییراتی که در دنیا پدید نمی آید ؛ مثلا امپراتوری عثمانی باید تجدید حیات گردد و کشورهای اروپای شرقی مثل یونان ، یوگسلاوی سابق ( کشورهای مستقل صربستان ، کرواسی ، اسلوونی ،بوسنی هرزگوین ، مقدونیه و مونته نگرو امروزی ) ، بلغارستان ، آلبانی و کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا مثل : عراق ، سوریه ، لبنان ، اردن ، عربستان سعودی ، فلسطین اشغالی ، مصر و ….. به ترکیه ملحق شوند !
از این گذشته ، حتی ادعای اینچنینی هم که تاریخ مصرفش گذشته و در دنیای امروز تنها کسانیکه در تفکر جهان قهقرایی بسر می برند از چنین افکاری طرفداری می کنند ، باز برای خود چارچوب و مقرراتی دارد که با استناد بر آن ، به چنین ادعایی دست می زنند ؛ اصولا صاحبان چنین افکار افراطی بر اساس حاکمیت یکی – دو قرن اخیر اجداد خود بر مناطق و کشورهایی که مدعی الحاق خاک آن کشور هستند ادعاهای خودرا مطرح می کنند .
مثلا ممکن است در کشور ترکیه افرادی با افکار افراطی و غیر عادی پیدا شوند و بگویند چون اجداد ما یعنی امپراتوران عثمانی در چند قرن اخیر حاکمیت کشورهای اروپای شرقی ،خاورمیانه و شمال آفریقا را در اختیار داشتند حالا باید این کشورها به ترکیه امروزی ملحق شوند !
در بیان این ادعای غیر منطقی تنها یک منطق وجود دارد و آنهم منسوبیت خاندان عثمانی به کشور ترکیه امروزی و مردم آن است ؛ زیرا هیچ کشوری هر چند بزرگتر که در گذشته در محدوده امپراتوری عثمانی بوده است نمی تواند ادعای منسوبیت خاندان عثمانی به خود را داشته و خودرا وارث امپراتوران عثمانی بداند و از این طریق ادعای الحاق غیر عقلانی کشورهای مستقل امروزی را که روزی جزئی از امپراتوری عثمانی بوده به کشور خود داشته باشد ؛ چرا که یکی از خصوصیات اساسی امپراتوران عثمانی ، منسوبیت آنها به ترکان اوغوز ، زبان و فرهنگ ترکی و دین اسلام آنها بوده که نماد و نمود آن هم در ترکیه امروزی مستتر است.
آیا کسانی با افکار افراطی از کشور مصر با داشتن خاک وسیع تر و جمعیت بیشتر از ترکیه امروزی ، می توانند خودرا وارث امپراتوری عثمانی دانسته و مثلا ادعای الحاق یکی از کشورهای مستقل امروزی مثل عربستان سعودی و یا خود ترکیه را بر کشور مصر امروزی بکنند که زمانی جزئی از امپراتوری عثمانی بوده است ؟
با این اوصاف ، مدعیان الحاق باصطلاح ایران شمالی به ایران ، بر اساس منسوبیت کدام ویژگیهای نژادی ، زبانی ، فرهنگی ، تباری خاندان قاجار به خود ، خودرا میراث دار این خاندان و یا حتی میراث دار خاندان امپراتوریهای ترک ۱۰۰۰ ساله بعد از اسلام غزنوی ، سلجوقی ، خوارزمشاهی ، تیموری ، آغ قویونلو ، قره قویونلو ، صفوی و افشار دانسته و ادعای الحاق جمهوری آذربایجان به ایران کنونی را می کنند ؟
در حالی که آنها خودرا از نژاد باصطلاح پاک آریایی با خون آریایی ( که معلوم نیست این خون آریایی دارای چه نوع گلبولهای سرخ و سفید است که از بقیه خونها متفاوت است ! ) و هوش آریایی دانسته و حاکمیت ۱۰۰۰ ساله امپراتوران بعد از اسلام ترکان را از چین گرفته تا شرق اروپا را تحقیر کرده و بر آنها می تازند چه نسبتی با خاندان ترک قاجار و یا دیگر سلاطین ۱۰۰۰ ساله گذشته ترک ایران داشته و دارند و کدام مشخصات نژادی ، تباری ، زبانی و فرهنگی خاندان سلاطین ترک را یدک می کشند که خودرا میراث دار این سلاطین دانسته و ادعای الحاق سرزمینهایی را می کنند که در زمان حاکمیت دولت قاجار قسمتی از مناطق تحت حاکمیت این دولت ترک تبار بوده و در معاهده گلستان و ترکمنچای به روسیه واگذار گردید ؟
جالب آنکه این مدعیان عقب مانده از زمان ،گرچه در ادعاهای کودکانه خود خواستار الحاق سزمینهایی هستند که در عهدنامه های گلستان و ترکمنچای به روسیه واگذار شده و در این دو عهدنامه علاوه بر خاک جمهوری آذربایجان کنونی خاک جمهوریهای گرجستان ، ارمنستان و منطقه خودمختار داغستان کنونی نیز به روسیه واگذار گردید ، ولی آنها عملاً و تنها چشم بر خاک جمهوری آذربایجان مسلمان و شیعه دارند و صحبتی از الحاق خاک جمهوریهای ارمنستان و گرجستان و منطقه خودمختار داغستان نمی کنند !
سرزمین مورد ادعای این اوهام پرستان ، اکنون از قید و بند امپراتوری روسیه و شوروی کمونیست سابق رها شده و به عنوان کشور مستقل با هویت آذربایجانی ، زبان ترکی و دین اسلام و مذهب شیعه ، صدای اذان از مناره های مساجد آن به گوش می رسد و چندین برابر جمعیت آنها برادران و خواهران هم دین ، هم مذهب ، هم زبان و هم تبار و هم فرهنگ آنها که حافظه تاریخی مشترکی با آنها دارند در چارچوب جمهوری اسلامی ایران زندگی می کنند که قرنها در محدوده سرزمین آذربایجان تاریخی و زیر اداره امپراتوری سلاطین ترک با سرنوشت سیاسی مشترک زندگی کرده اند .
امروز باید ما خوشحال باشیم بجای همسایه بودن با ابر قدرتی به نام روسیه و یا شوروی کمونیست که اجازه نمی داد حتی آیین اسلامی در خانه های شخصی مسلمانان آذربایجان بجا آورده شود و دغدغه زیادی از طرف حاکمان شوروی آن زمان نسبت به استقلال ایران بود، اکنون با کشوری مستقل و مسلمان با اکثریت شیعه همسایه هستیم که طلبه های زیادی را از آنها برای تحصیل امور دینی در دانشگاههای جمهوری اسلامی تربیت می کنیم تا بعد از برگشت به کشورشان آئین اسلام را در وطن خود تبلیغ کنند .
شاید دولتی که در راس حاکمیت جمهوری آذربایجان قرار دارد دولت مطلوبی نباشد که در بسیاری از کشورها دیگر هم شاهد چنین حکومتهایی هستیم ؛ لاکن دولتها فقط اداره کنندگان موقت کشورها هستند ، آنچه که با تغییر دولتها عوض نمی شوند مردم آن کشور هستند که وارث و صاحب و نگهبان همیشگی کشور خود هستند .
با اینهمه و با تصور بر اینکه دولتمردان جمهوری آذربایجان حاکمان مطلوبی برای این کشور نیستند ولی اطلاعاتی که از مطبوعات و سایتهای اینترنتی ایران دستگیرمان می شود نشان میدهد که در آمد متوسط سرانه در جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۹۵ میلادی ۳۱۹ دلار بوده که در سال ۲۰۰۸ میلادی به ۵۳۲۱ دلار یعنی ۱۷ برابر رسیده (۲) و در سال ۲۰۱۱ از ۶۰۰۰ دلار هم فراتر رفته است و رشد اقتصادی سالانه این کشور همسایه جمهوری اسلامی ایران و همکیش و همزبان در چند سال گذشته دو رقمی بوده و بیشترین رشد اقتصادی دنیا را داشته است که بر اثر همین رشد اقتصادی سرمایه گذاریهای کلانی از چهار گوشه جهان به سوی این کشور در حال سرازیر شدن است و بنا به گزارشات خبرگزاریهای معتبر جهان قرار است در پایان سال ۲۰۱۳ میلادی بلندترین برج جهان در قالب مجتمع های بزرک مسکونی ، تجاری و هتلداری در شهر باکو و در قالب جزیره های مصنوعی در دریای خزر احداث شود (۳) که با سرمایه گذاریهای دهها میلیارد دلاری در این مجتمع علاوه بر رونق اقتصاد جمهوری آذربایجان می تواند تاثیر مثبت اقتصادی هم بر ایران اسلامی در مبادلات کالا داشته باشد ، چرا که همسایه ثروتمند با اقتصاد پویا به مراتب بهتر از همسایه گرسنه و دردسر ساز برای هر کشوری است .
ما نمونههای این دردسر را در همسایه های شرقی و فقیرخود می بینیم که همسایه بودن با اینگونه کشورها برای ما میلیونها انسان معتاد سربار جامعه ، میلیاردها دلار هزینه برای جلوگیری از واردات قاچاق مواد مخدر و صدها افسر و سرباز شهید برای مبارزه با قاچاقچیان ، روی دست ما گذاشته است .
مردم ما که بر تظلمات و نا ملایماتی که از طرف اسرائیل غاصب بر مسلمانان فلسطین اعمال می شود بخاطر مشترکات اسلامی و حس انساندوستانه ، هرگز بر سرنوشت مردم فلسطینی که حتی مرز سیاسی و جغرافیایی و مشترکات زبانی و فرهنگی و تاریخی هم با آنها ندارد بی تفاوت نبوده و در غم و شادی آنها خودرا شریک می داند هرچند که رهبر فقید آن یاسر عرفات و رهبر کنونی آن ابو مازن مورد تایید سیاستمداران ما هم نبوده و نیست ، طبعا همین مردم که با مردم مسلمان و شیعه ، همزبان و هم تبار و هم فرهنگ جمهوری آذربایجان که در درازنای تاریخ در سرزمین مشترک با تاریخ و فرهنگ و احساس مشترک زندگی کرده و اعتقادات ، آداب و رسوم ، موسیقی ، فولکلور ، افسانه و دیگر مشترکات معنوی مردم این سوی ارس با آن سوی ارس یکی است و حافظه تاریخی مشترکی دارند و حتی اقوام نزدیک آنها در هر دو سوی ارس زندگی می کنند و بجز مرز سیاسی هیچگونه تفاوت و فاصله ای باهم ندارند نمی تواند بر تظلماتی که از سوی غاصب دیگری بنام ارمنستان که قتل عام مسلمانان شهر خوجالی آذربایجان را در زمستان سال ۱۳۷۰ مرتکب شده ، با اهانت به مقدسات مسلمانان مسجد شهر اشغال شده آغدام آذربایجان را به طویله خوکها و گاوها تبدیل کرده و ۲۰% از خاک کشور مسلمان آذربایجان را اشغال کرده بی تفاوت بوده و نظاره گر این تظلمات و اشغالگریها باشد !
طبیعی است کسانی که با تکیه بر توهمات پان فارسیستی میراث پهلوی بر طبل نژادپرستی کوبیده و بر اینهمه مشترکات برادرانه کشور جمهوری آذربایجان بی تفاوت بوده و ادعاهای کودکانه الحاق را مطرح و قصد بهم زدن آرامش منطقه را دارند و بجای مردم مسلمان و شیعه و هم تبار جمهوری آذربایجان ، ارمنستان اشغالگر و قتل عام کننده مسلمانان قره باغ را برادر خود خطاب می کنند راهی خطا می پیمایند که نتیجه آن جز نفرت قاطبه مردم از آنها که در چارچوب جمهوری اسلامی زندگی می کنند و شعار آنها حمایت از انسانهای مظلوم و برادران و خواهران مسلمان در اقصی نقاط جهان است نخواهد بود .
…………………………………………………………………….
۱ – معلوم نیست بر اساس کدام تصور ، بعضی از کم سوادان و بیسوادان پا به سن گذاشته نیز داستانی را نقل می کنند مبنی بر اینکه قرارداد ترکمنچای قراردادی ۹۹ ساله بین ایران و روسیه بوده که در زمان محمدرضا شاه مدت زمان این قرارداد پایان می یافت و دولت ایران با پرداخت مبلغ ناچیزی می توانست آنرا به ایران ملحق کند ولی روزی محمدرضا شاه با خبر می شود که یک روز از روی پایان مدت زمان قرارداد ۹۹ ساله این قرارداد سپری شده و وی آن مبلغ ناچیز را نپرداخته و دولت شوروی هم گفته است دیگر یک روز از روی انقضا قرارداد گذشته و شما اقدامی نکردید لذا دیگر نمی توانید ادعای الحاق بکنید ! محمدرضا هم بسیار پریشان احوال می شود که چرا یک روز زودتر ، تاریخ انقضا قرارداد بیادش نیامده و در این باره اقدامی را نکرده است ! و این در حالی است که حتی در زمان شروع سلطنت محمد رضا هم (1320 هجری شمس ، ۱۹۴۱ میلادی ) 128 سال از قرارداد گلستان و 113 سال از روی قرارداد ترکمنچای می گذشت نه ۹۹ سال .
۲ – مقاله دکتر بهرام امیر احمدیان استاد دانشگاههای تهران
۳ -سایت تابناک (www.tabnak.ir) 5 بهمن ماه ۱۳۹۰ کد خبر : ۲۲۱۹۸۳ به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس
No comments:
Post a Comment