مئهران باهارلي
در سال ١٩١٨ دسته جات مسلح آسوري و ارمني با حمايت اردوها، هئيتهاي ديپلماتيك و ميسيونرهاي مسيحي روسيه، انگلستان و فرانسه در غرب آزربايجان مشغول كشت و كشتار و پاكسازي نژادي اهالي ترك بودند. هدف از اين كشت و كشتارها انقياد منطقه، پاكسازي نژادي خلق ترك و آماده نمودن فيزيكي از آن بخش از آزربايجان براي تاسيس دولتهاي مسيحي آشورستان و ارمنستان بزرگ در آنجا بود. در نتيجه اين فجايع در سال مذكور صدها مركز جمعيتي ترك مورد هجوم نيروهاي مسيحي قرار گرفته از نقشه پاك گرديد و دهها هزار تن از اهالي بي دفاع ترك از دم تيغ گذرانده شد. در ناحيه اورميه تنها دو روستاي قارامانلو و عسكراووا به مقاومت مسلحانه دست زدند و اهالي هر دو روستا تا آخرين نفر قتل عام شدند.
قريه عسكرآباد كه در سه فرسخي شهر اورميه در كنار جاده اورميه-سلماس قرار داشت، ٣٩ سال پيش از آن و يكبار ديگر توسط نيروهاي متهاجم كرد به رهبري شيخ عبيدالله دچار قتل عام شده بود. روستاي عسكرآباد داراي قلعه محكمي بود و به همين سبب عده زيادي از اهالي دهات ترك همجوار براي درامان ماندن از قتل عام شدن توسط مسيحيان به آنجا پناهنده شده بودند. قواي مسلح مسيحي روز ٢٥ ژوئن به فرماندهي پطروس و ملك خوشابه با تجهيزات تمام و به همراه توپخانه به روستاي عسكرآباد هجوم برده و آنجا را به محاصره خود درآوردند. اهالي روستاي ترك كه ابدا قصد و نيتي براي جنگ نداشتند طي مذاكراتي حاضر به تسليم شدن و تسليم كردن سلاحهاي خود به نيروهاي مسيحي شدند. اما در روز ٢٨ ژوئن حين پس دادن سلاحهاي خود، قواي مسلح مسيحي كه روستا را تحت محاصره خود داشتند از كوههاي اطراف به سوي اهالي بي دفاع ترك آتش گشودند و باعث كشته و زخمي شدن يك زن و كودك ترك گرديدند. هدف قواي مسلح مسيحي از ايجاد جنگ، تسلط بر اموال اهالي چند روستاي ترك جمع شده در عسكرآباد بود. با شعله ور شدن آتش جنگ، مردان و جوانان ترك روستا تصميم به دفاع از خود در مقابل نيروهاي مهاجم مسيحي گرفتند. آنها توانستند تا تمام شدن فشنگها و مهماتشان ٥-٦ روز تمام مقاومت كنند.
اما مسيحيان شب ژوئيه ١٩١٨ پس از كوبيدن قلعه با توپ و خراب كردن درب قلعه و ويران كردن حصار آن وارد روستا شده و به كشتار شروع كردند. با ورود قواي مسلح مهاجم مسيحي به داخل روستا، بعضي از تفنگچيان ترك مدافع روستا از راه آب فرار نمودند. در اين هنگام حداقل دويست نفر از اهالي و پناهندگان روستاهاي ترك مجاور، از مرد و زن و اطفال صغير و صغيره ناچار به مسجد بزرگ داخل قلعه پناهنده شده بودند. "مسيحيان تمام درهاي مسجد را گرفته و بعد به آن جا داخل شده، به احدي ترحم ننمودند. شيون و ناله زنان و بچگان از زمين به آسمان بلند گرديده، همه آنها را در جلو چشم يكديگر كشتند. عده كشته شدگان در مسجد قريه به قدري زياد بود كه خون از پنجره ها و كف مسجد به بيرون جاري شد." عده ديگري از اهالي ترك و بي دفاع روستا كه تلاش مي كردند خود را در باغات مخفي سازند، همگي با گلوله مسيحيان در جاده و ميدان و باغات از پاي درآمدند. از جمع ساكنين روستاي عسگرآباد تنها يك نفر مرد و يك نفر زن كه خود را با حال زخمي در زير جنازه ها پنهان كرده بودند توانستند بعد از رفتن قواي مسلح مسيحي جان به سلامت برند. پس از قتل عام و پايان كار عسكرآباد، نيروهاي مسيحي كشتارگر، يك عده از زن و كودكان ترك سني مذهب را با حالت اسيري به شهر اورميه آوردند و زنهاي ترك شيعه مذهب به اسارت گرفته شده توسط رهبر آسوريان آقا پطروس به ساير دهات فرستاده شد. پس از اين قتل عام، عسگرآباد تبديل به گورستان و خرابه زارگرديد و به مدت ماهها اجساد روي هم انباشته و اينجا و آنجا افتاده مردم، قريه طعمه سگها و پرندگان شد. فاجعه كشتار روستاي عسكرآباد توسط نيروهاي مسيحي، يازده روز پس از تسليم شهر اورميه توسط آنها بوقوع پيوست.
---------------------------------------------------------------------------------
---------------------------------------------------------------------------------
آناتومي قتل عام روستاي عسكرآباد، اورميه
تاريخ كشتار:
از ٢٥ ژوئن ١٩١٨ تا روز قتل عام بزرگ ١ ژوئيه ١٩١٨
محل:
روستاي عسكرآباد در سه فرسخي اورميه، در كنار جاده اورميه-سلماس و باغات و ميادين و جاده هاي اطراف آن
عاملين قتل عام:
نيروهاي مسلح مسيحي آسوري و ارمني (؟) با تجهيزات كامل و توپخانه به فرماندهي پطروس و ملك خوشابه (آسوري)
مدافعين:
عده اي از مردان و جوانان ترك از اهالي روستا
تلفات:
روز ٢٨ ژوئن ١٩١٨:
-يك زن ترك توسط مهاجمين مسيحي كشته و يك كودك ترك زخمي شد.
-عده اي از مهاجمين مسيحي توسط مدافعين ترك كشته شد.
روز ١ ژوئيه ١٩١٨:
- اكثر مدافعين روستا به قتل رسيدند.
-حداقل ٢٠٠ نفر شامل همه اهالي و پناهندگان دهات مجاور ترك از مرد و زن غيرمسلح و اطفال صغير و صغيره كه به مسجد روستا پناهنده شده بودند توسط نيروهاي مسيحي در داخل مسجد روستا و در مقابل چشم يكديگر قتل عام گرديدند.
-عده كثيري از اهالي بي دفاع ترك كه سعي به فرار داشتند، در جاده و ميدان و باغات توسط نيروهاي مسيحي به قتل رسيدند.
-از نيروهاي مهاجم مسيحي قريب به ٦٠ نفر شامل دو سه نفر شخص با نام از جمله برادر ميرزا داود رئيس نظميه قواي اشغالگر مسيحي توسط مدافعين ترك روستا كشته شد.
---------------------------------------------------------------------------------
--------------------------------------------------------------------------------
منابع:
١-اروميه در محاربه عالم سوز، از مقدمه نصارا تا بلواي اسمعيل آقا، ١٣٠٠-١٢٩٨ شمسي. رحمت الله خان معتمدالوزاره
٢- تاريخچه اورميه، يادداشتهائي از سالهاي جنگ اول جهاني و آشوب بعد از آن. رحمت الله توفيق
٣- آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق. دكتر توحيد ملكزاده ديلمقاني
٤-سرزمين زرتشت، اوضاع طبيعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي، تاريخي رضائيه. علي دهقان
٥-تاريخ اروميه. احمد كاويانپور
---------------------------------------------------------------------------------
---------------------------------------------------------------------------------
نقل قولها:
اين قريه نيز داراي قلعه محكمي بوده و عده زيادي از اهالي دهات همجوار آن نظر به استحكامش به آن جا انتقال نموده كه عموم قلعه داران مردان و جوانان لايق و در راه حفظ ناموس خود دست از زندگاني شسته و درصدد دفاع مي باشند. (تاريخچه اورميه)
اين قريه تقريبا در سه فرسخي شهر در كنار جاده بين ارومي و سلماس واقع و سي و نه سال پيش از اين غائله –يك-دفعه نيز در موقع انقلاب شيخ عبيدالله كرد و نظر به سابقه اي كه ما بين تيمور پاشاخان ماكوئي و مالك اين ده بوده، دچار قتل عام اكراد شيخ عبيدالله گرديده بود. (تاريخچه اورميه)
در اين موقع كه تمام دهات مسلمان نشين را غارت و ويرانه كرده بودند، در بعضي جاها مسلمانان با زن و بچه خود در يكي از دهات بزرگ جمع شده و آنرا محكم نموده به نگهداري خود مي كوشيدند. مسيحيان (كه) نتوانسته بودند به آنها دست يابند بتدريج يكي يكي آن دهات را نيز گرفته و ساكنين آنها را غارت و كشتار نمودند كه از آن جمله دهات قوشچي و عسكرآباد بود كه پس از جنگهاي خونين آنها را گرفته و كشتار كردند و اموال دهاتيان بدبخت را به غارت بردند. در ديه عسكرآباد چون ساكنين آن غيرتمند بودند و خوب دفاع مي كردند، پس از دستيابي بر آنجا كشتار عجيبي كردند كه هرگز فراموش نخواهد شد. (سرزمين زرتشت)
------------------
در اين ايام جلسات صلح بين ارامنه و آشوريها از يكطرف و تركان از سوي ديگر منعقد و صورت جلسه ها تنظيم مي شد. عصر در جلسه ١٢ شعبان ١٣٣٦ مجلس اصلاح منعقد و صورت جلسه ها تنظيم شد. خليفه مارشيمون و آشوريهاي اورميه پيشنهادهائي كرده و آنها را ترجمه همراه با قرارنامه اي در چهار نسخه تنظيم و به امضاي طرف مسلمان و مسيحي رساندند. يك نسخه را به تبريز و سه نسخه ديگر در كابينه حكومتي ضبط شد. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
علي رغم اين تلاشها، كسان پطروس و قواي مسلحه به روستاهاي ترك نشين حمله و آنها را قلع و قمع مي كردند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
-------------------
١٤ شعبان ٣٦- ٢٥ ژوئن ١٩١٨ پطروس و ملك خوشابه به طرف روستاي عسگرآباد كه يوغ اسارت ارامنه و آشوريها را نمي خواستند حمله كردند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
پس از سه چهار روز استراحت به قريه عسكرآباد هجوم آور گرديدند. (تاريخچه اورميه)
مسيحيان در موقع حمله به قريه عسكرآباد تجهيزات كافيه همراه برده، و شروع به تعرض كردند. (تاريخچه اورميه)
محاصره روستاي عسگرآباد چندين روز به طول انجاميد. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
-------------------
مسئله قريه عسكرآباد كه عبدالعلي خان با اميرخان ارمني به آنجا رفته بود، كسب اهميت نموده و روز ١٧ ماه شهرت دادند در آنجا دعوا شده است. (اروميه در محاربه عالمسوز)
١٧ شعبان ٣٦-٢٨ ژوئن ١٩١٨ اميرخان ارمني كه در معيت عبدالعلي خان به قلعه عسگرآباد رفته بود، پس از مذاكرات با ريش سفيدان قرار به تسليم دادند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
موقع تسليم، از طرف ارمنيها شليك و دو زن و يك بچه كشته شد. بقيه هم دوباره به قلعه برمي گردند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
بين طرفين درگيري عده اي ارمني هم كشته شد. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
و موافق خبري كه رسيد جمعي از مسيحيان در عسكرآباد مقتول شده و توپ هم به واسطه استحكام قلعه آنجا كار نمي كرده است. (١٧ شعبان)
اميرخان نام ارمني كه در معيت عبدالعلي خان بود، مراجعت كرده در مجلس مشاوره حكومتي اظهار نمود كه من به اتفاق عبدالعلي خان به قريه مزبوره رفته با ريش سفيدان آنجا ملاقات و خود آنها نزد اقا پطروس برده مذاكرات كرده و قرار شد اسلحه را جمع نموده بدهند. بعد مراجعت به ده نموده در حالتي كه مشغول جمع كردن تفنگها و سي و نه قبضه تفنگ هم جمع شده بود و مي خواستيم تفنگها را حمل بدهيم يك دفعه از بالاي كوه صداي تفنگ بلند شده و مسيحيان كه كوهها را گرفته بودند بناي تيراندازي گذاشتند. من با بيرق علامت كه داشتم به بالاي برج قلعه رفته هر قدر علامت نشان داده و فرياد كردم مثمر ثمر نشد و دو تير هم به قصد خود من انداختند. پائين آمده نزد آقا پطروس رفته تفصيل را گفتم. مشاراليه آم فرستاد به هر نوع بود تيرانداختن مسيحيان را موقوف كردند. دوباره من به قلعه رفته تفنگها را حمل داده و قريب دويست نفر زن و بچه هم به اتفاق من رو به بيرون دروازه گذاشتند كه نزد آقا پطروس آمده و مشاراليه آدم همراهشان كرده به شهر و يا دهات ديگر بفرستد. وقتي كه در ميان كوچه مي آمديم ناگاه از كوه صداي شليك تفنگ بلند، دو نفر زن و بچه تير خورده كه يكي سر تير جان داد و ديگري مجروح گرديد و زنها فرار كرده مراجعت نمودند. من هم نزد آقا پطروس آمده مطلب را حالي كردم. (اروميه در محاربه عالمسوز)
معلوم شد آقا پطروس و ملك خوشابه مايل هستند كار به اصلاح بگذرد ولي مسيحيان طالب صلح نبوده و مي خواهند با غلبه و زور داخل ده بشوند. موافق اظهارات اميرخان معلوم شد رعاياي آنجا ابدا خيال دعوا را نداشته اند. ولي مسيحيان كه در هر مورد مايل به قتل و مشتاق به غارت هستند، متقاعد نشده اند. خاصه كه شنيده اند اموال چند ده را به آنجا جمع كرده اند. لابد روساء تابع ميل اكثريت گرديده و بناي هجوم گذاشته و از آن طرف هم مدافعه نمودند و دعوا شدت يافت و من مراجعت كرده به شهر امدم. اين تقريرات را در مجلس حكومتي اميرخان با حضور نمايندگان مسيحي مي كرد
-------------------
شب ١٨ شعبان دو نفر را در شهر در نزديكي مسجد حاجي عبدالله به قتل رسانيدند. دو نفر از عساكر عثماني در دره قاسملو به دست قراولين اين طرف اسير افتاده بودند. آنها را در ١٨ ماه وارد شهر كردند. اين دو نفر از عقب ماندگان عساكر عثماني بوده اند.
فرداي آن روز هم جنگ به شدت ادامه داشت. براي اينكه خونريزي بيشتر نشود، از طرف حكومت مير آقاي سيف الشريعه و از طرف مسيحيان خليفه ماورليه به عنوان وساطت چي انتخاب شدند. نامه اي از حكومت اورميه خطاب به ريش سفيدان عسگرآباد نيز نوشته شد.
مسئله عسكرآباد كسب اهميت نموده بود و هنوز محاربه در آنجا شدت داشت. محض اين كه كار آنجا به نوعي تمام شده خونريزي نشود، فدوي با يكي دو نفر از روساي مسيحيان مذاكره نموده قرار شد چند نفر از اشخاص مسالمت خواه مسلم و مسيحي به آنجا رفته اين غائله را نگذارند امتداد يافته به اصلاح كار را ترتيبي بدهند. همين مسئله در مجلس مشاوره مطرح و تصويب گرديد، از طرف حكومت آقا مير آقاي سيف الشريعه معين و از طرف مسيحيان خليفه ماروليه (؟) تعيين شد. و آنچه لازم بود از حكومت هم به ريش سفيدان عسكرآباد نوشته شد.
-------------------
روز ١٩ را به عنوان گذشتن وقت تاخير در حركت كرده و روز بعد را به بعضي عذرها مستمسك شدند كه رفتن آنها ممكن نشد و حال آنكه رفتن آقايان كمال لزوم را داشت و خيلي ممكن بود كار به اصلاح و صلح و صفا بگذرد.
ولي جنگ تا دو روز بعد نيز ادامه پيدا كرد. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
-------------------
شب ٢١ ماه شهر خيلي آرام و سكونت حاصل بود از هيچ طرف صداي تفنگ بلند نشد.
همين شب خبر رسيد كه مسئله عسكرآباد تمام شده و مسيحيان با قهر و غلبه به آنجا داخل گرديده اند.
قلعه داران پنج و شش روز تمام مقاومت كرده بالاخره مسيحيان به ضرب گلوله توپ، درب بزرگ قلعه را خراب نموده و بعد با شدت هجوم آور گرديده و به داخله قلعه راه يافته و به كشتار شروع نموند. (تاريخچه اورميه)
شب ٢١ شعبان ٣٦-١ ژوئيه ١٩١٨ مسيحيان با زور وارد قلعه عسگرآباد شده و پس از كوبيدن قلعه و ويران كردن حصار وارد روستا شدند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
-------------------
بعضي از تفنگچيان آنجا از راه آب فرار نموده و حداقل دويست تن از اهالي روستا قتل عام شدند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
بعضي از تفنگچيان آنجا از راه آب فرار نموده و جمعي از آنها با عده اي از زن و بچه مقتول گشته و يك عده زن و بچه كه سني مذهب بوده اند با حالت اسيري به شهر آوردند. و زنهاي شيعه مذهب را هم از قراري كه مذكور مي نمودند آقا پطروس به ساير دهات فرستاده است.
از جمع ساكنين عسگرآباد تنها دو سه نفر كه خود را زير اجساد مردگان پنهان كرده بودند و بعد از رفتن قواي مسلحه جان به سلامت برده بودند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
عده مقتولين در عسكرآباد به درستي معلوم نشد ولي مسلم است كه زياد خواهد بود. چنانچه مي گفتند وقتي كه اينها داخل شده اند قريب دويست نفر مرد و زن و اطفال صغير و صغيره در مسجد جمع و يا پناهنده بوده اند كه همه آنها را در آنجا به قتل رسانيده بودند.
چنين مي گويند كه عده كشته شدگان در مسجد قريه به قدري زياد بود كه خون از كف مسجد به بيرون جريان مي كرد و عده اي هم كه فرياد مي كردند تا خود را در باغات مخفي سازند، همگي با گلوله در جاده و ميدان و باغات از پاي درآمدند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
اهالي اين قريه نيز مثل اهالي قريه قهرمانلو كه فشنگهايشان به كلي تمام شده بود، ناچار به مسجد بزرگ داخل قلعه پناهنده گرديده، مسيحيان تمام درهاي مسجد را گرفته و بعد به آن جا داخل شده، شيون و ناله زنان و بچگان از زمين به آسمان بلند گرديده، در نتيجه همه آنها را در جلو چشم يكديگر كشته، خون از پنجره هاي مسجد به بيرون جاري شده و به احدي ترحم ننمودند. (تاريخچه اورميه)
فقط يك نفر مرد و يك نفر زن در زير جنازه هاي انسان با حال زخمي زنده مانده و بعدا از آنجا خارج شده بودند. (تاريخچه اورميه)
از ارامنه و آشوريها هم ٦٠ نفر و يكي هم برادر ميرزا داوود رئيس پليس اورميه كشته شد. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
از مسيحيان هم تا شصت نفر مقتول مي گفتند كه دو سه نفر هم از اشخاص با نام كشته گرديد كه يكي برادر ميرزا داود كه حاليه متصدي امر رياست نظميه بود.
---------------
پس از آنكه عسگرآباد تبديل به گورستان شد، ماهها اجساد روي هم انباشته و اينجا و آنجا افتاده، مردم قريه طعمه سگها و پرندگان شدند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
قريه عسگرآباد نيز با اين وضع قربانيهاي خود را داده و مبدل به خرابه زاري گرديد. (تاريخچه اورميه)
اين قضيه پس از يازده روز از تسليم شهر بود.،.... (تاريخچه اورميه)
در سال ١٩١٨ دسته جات مسلح آسوري و ارمني با حمايت اردوها، هئيتهاي ديپلماتيك و ميسيونرهاي مسيحي روسيه، انگلستان و فرانسه در غرب آزربايجان مشغول كشت و كشتار و پاكسازي نژادي اهالي ترك بودند. هدف از اين كشت و كشتارها انقياد منطقه، پاكسازي نژادي خلق ترك و آماده نمودن فيزيكي از آن بخش از آزربايجان براي تاسيس دولتهاي مسيحي آشورستان و ارمنستان بزرگ در آنجا بود. در نتيجه اين فجايع در سال مذكور صدها مركز جمعيتي ترك مورد هجوم نيروهاي مسيحي قرار گرفته از نقشه پاك گرديد و دهها هزار تن از اهالي بي دفاع ترك از دم تيغ گذرانده شد. در ناحيه اورميه تنها دو روستاي قارامانلو و عسكراووا به مقاومت مسلحانه دست زدند و اهالي هر دو روستا تا آخرين نفر قتل عام شدند.
قريه عسكرآباد كه در سه فرسخي شهر اورميه در كنار جاده اورميه-سلماس قرار داشت، ٣٩ سال پيش از آن و يكبار ديگر توسط نيروهاي متهاجم كرد به رهبري شيخ عبيدالله دچار قتل عام شده بود. روستاي عسكرآباد داراي قلعه محكمي بود و به همين سبب عده زيادي از اهالي دهات ترك همجوار براي درامان ماندن از قتل عام شدن توسط مسيحيان به آنجا پناهنده شده بودند. قواي مسلح مسيحي روز ٢٥ ژوئن به فرماندهي پطروس و ملك خوشابه با تجهيزات تمام و به همراه توپخانه به روستاي عسكرآباد هجوم برده و آنجا را به محاصره خود درآوردند. اهالي روستاي ترك كه ابدا قصد و نيتي براي جنگ نداشتند طي مذاكراتي حاضر به تسليم شدن و تسليم كردن سلاحهاي خود به نيروهاي مسيحي شدند. اما در روز ٢٨ ژوئن حين پس دادن سلاحهاي خود، قواي مسلح مسيحي كه روستا را تحت محاصره خود داشتند از كوههاي اطراف به سوي اهالي بي دفاع ترك آتش گشودند و باعث كشته و زخمي شدن يك زن و كودك ترك گرديدند. هدف قواي مسلح مسيحي از ايجاد جنگ، تسلط بر اموال اهالي چند روستاي ترك جمع شده در عسكرآباد بود. با شعله ور شدن آتش جنگ، مردان و جوانان ترك روستا تصميم به دفاع از خود در مقابل نيروهاي مهاجم مسيحي گرفتند. آنها توانستند تا تمام شدن فشنگها و مهماتشان ٥-٦ روز تمام مقاومت كنند.
اما مسيحيان شب ژوئيه ١٩١٨ پس از كوبيدن قلعه با توپ و خراب كردن درب قلعه و ويران كردن حصار آن وارد روستا شده و به كشتار شروع كردند. با ورود قواي مسلح مهاجم مسيحي به داخل روستا، بعضي از تفنگچيان ترك مدافع روستا از راه آب فرار نمودند. در اين هنگام حداقل دويست نفر از اهالي و پناهندگان روستاهاي ترك مجاور، از مرد و زن و اطفال صغير و صغيره ناچار به مسجد بزرگ داخل قلعه پناهنده شده بودند. "مسيحيان تمام درهاي مسجد را گرفته و بعد به آن جا داخل شده، به احدي ترحم ننمودند. شيون و ناله زنان و بچگان از زمين به آسمان بلند گرديده، همه آنها را در جلو چشم يكديگر كشتند. عده كشته شدگان در مسجد قريه به قدري زياد بود كه خون از پنجره ها و كف مسجد به بيرون جاري شد." عده ديگري از اهالي ترك و بي دفاع روستا كه تلاش مي كردند خود را در باغات مخفي سازند، همگي با گلوله مسيحيان در جاده و ميدان و باغات از پاي درآمدند. از جمع ساكنين روستاي عسگرآباد تنها يك نفر مرد و يك نفر زن كه خود را با حال زخمي در زير جنازه ها پنهان كرده بودند توانستند بعد از رفتن قواي مسلح مسيحي جان به سلامت برند. پس از قتل عام و پايان كار عسكرآباد، نيروهاي مسيحي كشتارگر، يك عده از زن و كودكان ترك سني مذهب را با حالت اسيري به شهر اورميه آوردند و زنهاي ترك شيعه مذهب به اسارت گرفته شده توسط رهبر آسوريان آقا پطروس به ساير دهات فرستاده شد. پس از اين قتل عام، عسگرآباد تبديل به گورستان و خرابه زارگرديد و به مدت ماهها اجساد روي هم انباشته و اينجا و آنجا افتاده مردم، قريه طعمه سگها و پرندگان شد. فاجعه كشتار روستاي عسكرآباد توسط نيروهاي مسيحي، يازده روز پس از تسليم شهر اورميه توسط آنها بوقوع پيوست.
---------------------------------------------------------------------------------
---------------------------------------------------------------------------------
آناتومي قتل عام روستاي عسكرآباد، اورميه
تاريخ كشتار:
از ٢٥ ژوئن ١٩١٨ تا روز قتل عام بزرگ ١ ژوئيه ١٩١٨
محل:
روستاي عسكرآباد در سه فرسخي اورميه، در كنار جاده اورميه-سلماس و باغات و ميادين و جاده هاي اطراف آن
عاملين قتل عام:
نيروهاي مسلح مسيحي آسوري و ارمني (؟) با تجهيزات كامل و توپخانه به فرماندهي پطروس و ملك خوشابه (آسوري)
مدافعين:
عده اي از مردان و جوانان ترك از اهالي روستا
تلفات:
روز ٢٨ ژوئن ١٩١٨:
-يك زن ترك توسط مهاجمين مسيحي كشته و يك كودك ترك زخمي شد.
-عده اي از مهاجمين مسيحي توسط مدافعين ترك كشته شد.
روز ١ ژوئيه ١٩١٨:
- اكثر مدافعين روستا به قتل رسيدند.
-حداقل ٢٠٠ نفر شامل همه اهالي و پناهندگان دهات مجاور ترك از مرد و زن غيرمسلح و اطفال صغير و صغيره كه به مسجد روستا پناهنده شده بودند توسط نيروهاي مسيحي در داخل مسجد روستا و در مقابل چشم يكديگر قتل عام گرديدند.
-عده كثيري از اهالي بي دفاع ترك كه سعي به فرار داشتند، در جاده و ميدان و باغات توسط نيروهاي مسيحي به قتل رسيدند.
-از نيروهاي مهاجم مسيحي قريب به ٦٠ نفر شامل دو سه نفر شخص با نام از جمله برادر ميرزا داود رئيس نظميه قواي اشغالگر مسيحي توسط مدافعين ترك روستا كشته شد.
---------------------------------------------------------------------------------
--------------------------------------------------------------------------------
منابع:
١-اروميه در محاربه عالم سوز، از مقدمه نصارا تا بلواي اسمعيل آقا، ١٣٠٠-١٢٩٨ شمسي. رحمت الله خان معتمدالوزاره
٢- تاريخچه اورميه، يادداشتهائي از سالهاي جنگ اول جهاني و آشوب بعد از آن. رحمت الله توفيق
٣- آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق. دكتر توحيد ملكزاده ديلمقاني
٤-سرزمين زرتشت، اوضاع طبيعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي، تاريخي رضائيه. علي دهقان
٥-تاريخ اروميه. احمد كاويانپور
---------------------------------------------------------------------------------
---------------------------------------------------------------------------------
نقل قولها:
اين قريه نيز داراي قلعه محكمي بوده و عده زيادي از اهالي دهات همجوار آن نظر به استحكامش به آن جا انتقال نموده كه عموم قلعه داران مردان و جوانان لايق و در راه حفظ ناموس خود دست از زندگاني شسته و درصدد دفاع مي باشند. (تاريخچه اورميه)
اين قريه تقريبا در سه فرسخي شهر در كنار جاده بين ارومي و سلماس واقع و سي و نه سال پيش از اين غائله –يك-دفعه نيز در موقع انقلاب شيخ عبيدالله كرد و نظر به سابقه اي كه ما بين تيمور پاشاخان ماكوئي و مالك اين ده بوده، دچار قتل عام اكراد شيخ عبيدالله گرديده بود. (تاريخچه اورميه)
در اين موقع كه تمام دهات مسلمان نشين را غارت و ويرانه كرده بودند، در بعضي جاها مسلمانان با زن و بچه خود در يكي از دهات بزرگ جمع شده و آنرا محكم نموده به نگهداري خود مي كوشيدند. مسيحيان (كه) نتوانسته بودند به آنها دست يابند بتدريج يكي يكي آن دهات را نيز گرفته و ساكنين آنها را غارت و كشتار نمودند كه از آن جمله دهات قوشچي و عسكرآباد بود كه پس از جنگهاي خونين آنها را گرفته و كشتار كردند و اموال دهاتيان بدبخت را به غارت بردند. در ديه عسكرآباد چون ساكنين آن غيرتمند بودند و خوب دفاع مي كردند، پس از دستيابي بر آنجا كشتار عجيبي كردند كه هرگز فراموش نخواهد شد. (سرزمين زرتشت)
------------------
در اين ايام جلسات صلح بين ارامنه و آشوريها از يكطرف و تركان از سوي ديگر منعقد و صورت جلسه ها تنظيم مي شد. عصر در جلسه ١٢ شعبان ١٣٣٦ مجلس اصلاح منعقد و صورت جلسه ها تنظيم شد. خليفه مارشيمون و آشوريهاي اورميه پيشنهادهائي كرده و آنها را ترجمه همراه با قرارنامه اي در چهار نسخه تنظيم و به امضاي طرف مسلمان و مسيحي رساندند. يك نسخه را به تبريز و سه نسخه ديگر در كابينه حكومتي ضبط شد. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
علي رغم اين تلاشها، كسان پطروس و قواي مسلحه به روستاهاي ترك نشين حمله و آنها را قلع و قمع مي كردند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
-------------------
١٤ شعبان ٣٦- ٢٥ ژوئن ١٩١٨ پطروس و ملك خوشابه به طرف روستاي عسگرآباد كه يوغ اسارت ارامنه و آشوريها را نمي خواستند حمله كردند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
پس از سه چهار روز استراحت به قريه عسكرآباد هجوم آور گرديدند. (تاريخچه اورميه)
مسيحيان در موقع حمله به قريه عسكرآباد تجهيزات كافيه همراه برده، و شروع به تعرض كردند. (تاريخچه اورميه)
محاصره روستاي عسگرآباد چندين روز به طول انجاميد. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
-------------------
مسئله قريه عسكرآباد كه عبدالعلي خان با اميرخان ارمني به آنجا رفته بود، كسب اهميت نموده و روز ١٧ ماه شهرت دادند در آنجا دعوا شده است. (اروميه در محاربه عالمسوز)
١٧ شعبان ٣٦-٢٨ ژوئن ١٩١٨ اميرخان ارمني كه در معيت عبدالعلي خان به قلعه عسگرآباد رفته بود، پس از مذاكرات با ريش سفيدان قرار به تسليم دادند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
موقع تسليم، از طرف ارمنيها شليك و دو زن و يك بچه كشته شد. بقيه هم دوباره به قلعه برمي گردند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
بين طرفين درگيري عده اي ارمني هم كشته شد. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
و موافق خبري كه رسيد جمعي از مسيحيان در عسكرآباد مقتول شده و توپ هم به واسطه استحكام قلعه آنجا كار نمي كرده است. (١٧ شعبان)
اميرخان نام ارمني كه در معيت عبدالعلي خان بود، مراجعت كرده در مجلس مشاوره حكومتي اظهار نمود كه من به اتفاق عبدالعلي خان به قريه مزبوره رفته با ريش سفيدان آنجا ملاقات و خود آنها نزد اقا پطروس برده مذاكرات كرده و قرار شد اسلحه را جمع نموده بدهند. بعد مراجعت به ده نموده در حالتي كه مشغول جمع كردن تفنگها و سي و نه قبضه تفنگ هم جمع شده بود و مي خواستيم تفنگها را حمل بدهيم يك دفعه از بالاي كوه صداي تفنگ بلند شده و مسيحيان كه كوهها را گرفته بودند بناي تيراندازي گذاشتند. من با بيرق علامت كه داشتم به بالاي برج قلعه رفته هر قدر علامت نشان داده و فرياد كردم مثمر ثمر نشد و دو تير هم به قصد خود من انداختند. پائين آمده نزد آقا پطروس رفته تفصيل را گفتم. مشاراليه آم فرستاد به هر نوع بود تيرانداختن مسيحيان را موقوف كردند. دوباره من به قلعه رفته تفنگها را حمل داده و قريب دويست نفر زن و بچه هم به اتفاق من رو به بيرون دروازه گذاشتند كه نزد آقا پطروس آمده و مشاراليه آدم همراهشان كرده به شهر و يا دهات ديگر بفرستد. وقتي كه در ميان كوچه مي آمديم ناگاه از كوه صداي شليك تفنگ بلند، دو نفر زن و بچه تير خورده كه يكي سر تير جان داد و ديگري مجروح گرديد و زنها فرار كرده مراجعت نمودند. من هم نزد آقا پطروس آمده مطلب را حالي كردم. (اروميه در محاربه عالمسوز)
معلوم شد آقا پطروس و ملك خوشابه مايل هستند كار به اصلاح بگذرد ولي مسيحيان طالب صلح نبوده و مي خواهند با غلبه و زور داخل ده بشوند. موافق اظهارات اميرخان معلوم شد رعاياي آنجا ابدا خيال دعوا را نداشته اند. ولي مسيحيان كه در هر مورد مايل به قتل و مشتاق به غارت هستند، متقاعد نشده اند. خاصه كه شنيده اند اموال چند ده را به آنجا جمع كرده اند. لابد روساء تابع ميل اكثريت گرديده و بناي هجوم گذاشته و از آن طرف هم مدافعه نمودند و دعوا شدت يافت و من مراجعت كرده به شهر امدم. اين تقريرات را در مجلس حكومتي اميرخان با حضور نمايندگان مسيحي مي كرد
-------------------
شب ١٨ شعبان دو نفر را در شهر در نزديكي مسجد حاجي عبدالله به قتل رسانيدند. دو نفر از عساكر عثماني در دره قاسملو به دست قراولين اين طرف اسير افتاده بودند. آنها را در ١٨ ماه وارد شهر كردند. اين دو نفر از عقب ماندگان عساكر عثماني بوده اند.
فرداي آن روز هم جنگ به شدت ادامه داشت. براي اينكه خونريزي بيشتر نشود، از طرف حكومت مير آقاي سيف الشريعه و از طرف مسيحيان خليفه ماورليه به عنوان وساطت چي انتخاب شدند. نامه اي از حكومت اورميه خطاب به ريش سفيدان عسگرآباد نيز نوشته شد.
مسئله عسكرآباد كسب اهميت نموده بود و هنوز محاربه در آنجا شدت داشت. محض اين كه كار آنجا به نوعي تمام شده خونريزي نشود، فدوي با يكي دو نفر از روساي مسيحيان مذاكره نموده قرار شد چند نفر از اشخاص مسالمت خواه مسلم و مسيحي به آنجا رفته اين غائله را نگذارند امتداد يافته به اصلاح كار را ترتيبي بدهند. همين مسئله در مجلس مشاوره مطرح و تصويب گرديد، از طرف حكومت آقا مير آقاي سيف الشريعه معين و از طرف مسيحيان خليفه ماروليه (؟) تعيين شد. و آنچه لازم بود از حكومت هم به ريش سفيدان عسكرآباد نوشته شد.
-------------------
روز ١٩ را به عنوان گذشتن وقت تاخير در حركت كرده و روز بعد را به بعضي عذرها مستمسك شدند كه رفتن آنها ممكن نشد و حال آنكه رفتن آقايان كمال لزوم را داشت و خيلي ممكن بود كار به اصلاح و صلح و صفا بگذرد.
ولي جنگ تا دو روز بعد نيز ادامه پيدا كرد. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
-------------------
شب ٢١ ماه شهر خيلي آرام و سكونت حاصل بود از هيچ طرف صداي تفنگ بلند نشد.
همين شب خبر رسيد كه مسئله عسكرآباد تمام شده و مسيحيان با قهر و غلبه به آنجا داخل گرديده اند.
قلعه داران پنج و شش روز تمام مقاومت كرده بالاخره مسيحيان به ضرب گلوله توپ، درب بزرگ قلعه را خراب نموده و بعد با شدت هجوم آور گرديده و به داخله قلعه راه يافته و به كشتار شروع نموند. (تاريخچه اورميه)
شب ٢١ شعبان ٣٦-١ ژوئيه ١٩١٨ مسيحيان با زور وارد قلعه عسگرآباد شده و پس از كوبيدن قلعه و ويران كردن حصار وارد روستا شدند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
-------------------
بعضي از تفنگچيان آنجا از راه آب فرار نموده و حداقل دويست تن از اهالي روستا قتل عام شدند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
بعضي از تفنگچيان آنجا از راه آب فرار نموده و جمعي از آنها با عده اي از زن و بچه مقتول گشته و يك عده زن و بچه كه سني مذهب بوده اند با حالت اسيري به شهر آوردند. و زنهاي شيعه مذهب را هم از قراري كه مذكور مي نمودند آقا پطروس به ساير دهات فرستاده است.
از جمع ساكنين عسگرآباد تنها دو سه نفر كه خود را زير اجساد مردگان پنهان كرده بودند و بعد از رفتن قواي مسلحه جان به سلامت برده بودند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
عده مقتولين در عسكرآباد به درستي معلوم نشد ولي مسلم است كه زياد خواهد بود. چنانچه مي گفتند وقتي كه اينها داخل شده اند قريب دويست نفر مرد و زن و اطفال صغير و صغيره در مسجد جمع و يا پناهنده بوده اند كه همه آنها را در آنجا به قتل رسانيده بودند.
چنين مي گويند كه عده كشته شدگان در مسجد قريه به قدري زياد بود كه خون از كف مسجد به بيرون جريان مي كرد و عده اي هم كه فرياد مي كردند تا خود را در باغات مخفي سازند، همگي با گلوله در جاده و ميدان و باغات از پاي درآمدند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
اهالي اين قريه نيز مثل اهالي قريه قهرمانلو كه فشنگهايشان به كلي تمام شده بود، ناچار به مسجد بزرگ داخل قلعه پناهنده گرديده، مسيحيان تمام درهاي مسجد را گرفته و بعد به آن جا داخل شده، شيون و ناله زنان و بچگان از زمين به آسمان بلند گرديده، در نتيجه همه آنها را در جلو چشم يكديگر كشته، خون از پنجره هاي مسجد به بيرون جاري شده و به احدي ترحم ننمودند. (تاريخچه اورميه)
فقط يك نفر مرد و يك نفر زن در زير جنازه هاي انسان با حال زخمي زنده مانده و بعدا از آنجا خارج شده بودند. (تاريخچه اورميه)
از ارامنه و آشوريها هم ٦٠ نفر و يكي هم برادر ميرزا داوود رئيس پليس اورميه كشته شد. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
از مسيحيان هم تا شصت نفر مقتول مي گفتند كه دو سه نفر هم از اشخاص با نام كشته گرديد كه يكي برادر ميرزا داود كه حاليه متصدي امر رياست نظميه بود.
---------------
پس از آنكه عسگرآباد تبديل به گورستان شد، ماهها اجساد روي هم انباشته و اينجا و آنجا افتاده، مردم قريه طعمه سگها و پرندگان شدند. (آزربايجان در جنگ جهاني اول يا فجايع جيلولوق)
قريه عسگرآباد نيز با اين وضع قربانيهاي خود را داده و مبدل به خرابه زاري گرديد. (تاريخچه اورميه)
اين قضيه پس از يازده روز از تسليم شهر بود.،.... (تاريخچه اورميه)
No comments:
Post a Comment