هشتم حوت 1299 هجري مطابق 26 فوريه1921 ميلادي
چون دولت ايران از يكطرف و دولت جمهوري اتحادي اشتراكي شوروي روسيه از طرف ديگر نهايت درجه مايل بودند كه روابط محكم و حسنه همجواري و برادري در آتيه مابين ملتين ايران و روس برقرار باشد لهذا مصمم شدند كه داخل مذاكره در اين باب شده و براي اين مقصود اشخاص ذيل را وكلاي مختار خود نمودند:
از طرف دولت ايران: عليقلي خان مشاورالممالك
از طرف دولت جمهوري اتحادي اشتراكي شوروي روسيه: كه اركي واسيليويچ چيچرين و لوميخائيلويچ كاراخان
وكلاي مختار پس از ارائه اعتبارنامه هاي خود كه موافق قاعده و ترتيبات مقتضيه بوده در آنچه ذيلا ذكر مي شود توافق نظر حاصل نمودند.
فصل اول
دولت شوروي روسيه مطابق بيانيه هاي خود راجع به مباني سياست روسيه نسبت به ملت ايران مندرجه در مراسلات 14 يانوار 1918 و 26 ايون 1919 يك مرتبه ديگر رسما اعلان مي نمايد كه از سياست جابرانه كه دولت هاي مستعمراتي روسيه كه به اراده كارگران و دهاقين اين مملكت سرنگون شدند نسبت به ايران تعقيب مي نمودند قطعا صرف نظر مي نمايد.
نظر به آنچه گفته شد و با اشتياق به اين كه ملت ايران مستقل و سعادتمند شده و بتوانند آزادانه در دارايي خود تصرفات لازمه را بنمايد دولت شوروي روسيه تمام معاهدات و مقاولات و قراردادها را كه دولت تزاري روسيه با ايران منعقد نموده و حقوق ملت ايران را تضييع مي نمود ملغي و از درجه اعتبار ساقط شده اعلان مي نمايد.
فصل دوم
دولت شوروي روسيه از سياست دولت هاي روسيه تزاري كه بدون رضايت ملل آسيا و به بهانه تامين استقلال ملل مزبوره با ساير ممالك اروپا در باب مشرق معاهداتي منعقد مي نمودند كه بالانتيجه منجر به استملاك آن مي گردد اظهار تنفر مي نمايد ، اين سياست جنايت كارانه را كه نه تنها استقلال ممالك آسيا را منهدم مي نمود بلكه ملل زنده شرق را طعمه حرص غارتگران اروپايي و تعديات مرتب آنها قرار مي داد دولت شوروي روسيه بدون هيچ شرطي نفي مي نمايد.
نظر به آنچه گفته شد و مطابق اصول مذكوره در فصل اول و چهارم اين معاهده دولت شوروي روسيه استنكاف خود را از مشاركت در هر نوع اقدامي كه منجر به تضعيف و محفوظ نماندن سيادت ايران بشود اعلان نموده و كليه معاهدات و قراردادهايي را كه دولت سابق روسيه با ممالك ثالثي به ضرر ايران و راجع به آن منعقد نموده است ملغي و از درجه اعتبار ساقط مي داند.
فصل سوم
دولتين معظمتين متعاهدتين رضايت مي دهند كه سرحد مابين ايران و روسيه را مطابق تعيين كميسيون سرحدي 1881 تصديق و رعايت نمايند؛ ضمنا به واسطه عدم ميلي كه دولت شوروي روسيه از استفاده از ثمره سياست غاصبانه دولت تزاري سابق روسيه دارد از انتفاع از جزائر آشوراده و جزائر ديگري كه در سواحل ولايت استرآباد ايران واقع مي باشند ، صرف نظر كرده و همچنين قريه فيروزه را با اراضي مجاوره آن كه مطابق قرارداد 28 ماي 1893 از طرف ايران به روسيه انتقال داده شده است به ايران مسترد مي دارد.
دولت ايران از طرف خود رضايت مي دهد كه شهر سرخس معروف به سرخس روس يا سرخس كهنه با اراضي مجاور آن كه منتهي به رودخانه سرخس مي شود در تصرف روسيه باقي بماند.
طرفين معظمين متعاهدين با حقوق مساوي از رودخانه اترك و ساير رودخانه ها و آب هاي سرحدي بهره مند خواهند شد و ضمناً براي تنظيم قطعي مساله انتفاع از آب هاي سرحدي و براي حل كليه مسايل متنازع فيهاي سرحدي و اراضي يك كميسيون مركب از نمايندگان ايران و روسيه معين خواهد شد.
فصل چهارم
با تصديق اينكه هر يك از ملل حق دارد مقدرات سياسي خود را بلامانع و آزادانه حل نمايد هر يك از طرفين متعاهدتين از مداخله در امور داخلي طرف مقابل صرف نظر كرده و جدا خودداري خواهد نمود.
فصل پنجم
طرفين معظمتين متعاهدتين تقبل مي نمايند كه:
(1) از تركيب و يا توقف تشكيلات و يا دستجات (گروپ ها) به هر اسم كه ناميده شوند و يا اشخاص منفرد كه مقصود تشكيلات و اشخاص مزبوره مبارزه با ايران و روسيه و همچنين با ممالك متحده با روسيه باشد در خاك خود ممانعت نمايند و همچنين از گرفتن افراد قشوني و يا تجهيزات نفرات براي صفوف قشون و يا قواء مسلحه تشكيلات مزبوره در خاك خود ممانعت نمايند.
(2) به كليه ممالك و يا تشكيلات قطع نظر از اسم آن تشكيلات كه مقصودشان مبارزه با متعاهد معظم باشد نبايد اجازه داده شود كه به خاك هر يك از طرفين معظمتين متعاهدتين تمام آنچه را كه ممكن است بر ضد متعاهد ديگر استعمال شود وارد نموده و يا عبور دهند.
(3) با تمام وسايلي كه به آن دسترس باشد از توقف قشون و يا قواء مسلحه مملكت ثالث ديگري در صورتي كه احتمال برود توقف قواء مزبوره باعث تهديد سرحدات و يا منافع و يا امنيت متعاهد معظم ديگر مي شود بايد در خاك خود و متحدين خود ممانعت نمايد.
فصل ششم
طرفين معظمتين متعاهدتين موافقت حاصل كردند كه هر گاه ممالك ثالثي بخواهند به وسيله دخالت مسلحه سياست غاصبانه را در خاك ايران مجري دارند يا خاك ايران را مركز حملات نظامي بر ضد روسيه قرار دهند و اگر ضمنا خطري سرحدات دولت جمهوري اتحادي شوروي روسيه خودش نتواند اين خطر را رفع نمايد دولت شوروي حق خواهد داشت قشون خود را به خاك ايران وارد نمايد تا اينكه براي دفاع از خود اقدامات لازمه نظامي را به عمل آورد دولت شوروي روسيه متعهد است كه پس از رفع خطر بلادرنگ قشون خود را از حدود ايران خارج نمايد.
فصل هفتم
نظر به اينكه ملاحظات مذكوره در فصل ششم مي توانند همچنين در باب امنيت در بحر خزر مورد پيدا نمايند لهذا طرفين معظمتين متعاهدتين موافق هستند كه اگر در جزء افراد بحريه ايران اتباع ثالثي باشند كه از بودن خود در بحريه ايران براي تعقيب مقاصد خصمانه نسبت به روسيه استفاده نمايند دولت شوروي حق خواهد داشت كه انفصال عناصر مضره مزبوره را از دولت ايران بخواهد.
فصل هشتم
دولت شوروي روسيه انصراف قطعي خود را از سياست اقتصادي كه حكومت تزاري روسيه در شرق تعقيب مي نمود و به دولت ايران نه از نقطه نظر توسعه اقتصادي و ترقي ملت ايران بلكه براي اسارت سياسي ايران پول مي داد اعلان مي نمايد.
بنابراين دولت شوروي روسيه از هر نوع حقوق خود نسبت به قروضي كه دولت تزاري به ايران داده است صرف نظر كرده و اينگونه استقراض ها را نسخ شده و غيرقابل تاديه مي شمارد و همچنين دولت شوروي روسيه از تمام تقاضاهاي راجع به انتفاع از عوائد مملكتي ايران كه وثيقه استقراض هاي مذكوره بودند صرف نظر مي نمايد.
فصل نهم
دولت شوروي روسيه نظر به اعلان نفي سياست مستعمراتي سرمايه داري كه باعث بدبختي ها و خون ريزي هاي بيشمار بوده و مي باشند از انتفاع از كارهاي اقتصادي روسيه تزاري كه قصد از آنها اسارت اقتصادي ايران بوده صرف نظر مي نمايد.
بنابراين دولت شوروي روسيه تمام نقدينه و اشياء قيمتي و كليه مطالبات و بدهي بانك استقراضي ايران را و همچنين كليه دارايي منقول و غيرمنقول بانك مزبور را در خاك ايران به ملكيت كامل ايران واگذار مي نمايد.
توضيح آنكه در شهرهايي كه مقرر است قونسولگري هاي روسيه تاسيس شوند و در آنجاها خانه هاي متعلقه به بانك استقراضي ايران وجود داشته و مطابق همين فصل منتقل به دولت ايران مي شود دولت ايران رضايت مي دهد كه يكي از خانه ها را مجانا براي استفاده مطابق انتخاب دولت شوروي روسيه براي محل قونسولگري روسيه واگذار نمايد.
فصل دهم
دولت شوروي روسيه كوشش سياست مستعمراتي دنيا را كه در ساختن راه ها و كشيدن خطوط تلگرافي در ممالك غير براي تامين نفوذ نظامي خود بر توسعه تمدن ملل ترجيح مي دهد نفي كرده و مايل است كه وسايل مراودات و مخابرات كه براي استقلال و تكميل تمدن هر ملتي لزوم حياتي دارد به اختيار خود ملت ايران واگذارده شود و ضمنا هم به قدر خسارات وارده به ايران به واسطه قشون دولت تزاري جبران شود لهذا دولت شوروي روسيه موسسات روسي ذيل را بلاعوض به ملكيت قطعي ملت ايران واگذار مي نمايد.
الف - راه هاي شوسه از انزلي به طهران و از قزوين به همدان با تمام اراضي و ابنيه و اثاثيه متعلق به راه هاي مذكوره
ب- خطوط راه آهن از جلفا به تبريز و از صوفيان به درياچه اروميه با تمام ابنيه و وسايل نقليه و متعلقات ديگر
ت- اسكله ها و انبارهاي مال التجاره و كشتي هاي بخاري و كرجي ها و كليه وسايل نقليه در درياچه اروميه با تمام متعلقات آنها
ث- تمام خطوط تلگرافي و تلفوني با تمام متعلقات و ابنيه و اثاثيه كه در حدود ايران به توسط دولت سابق تزاري ساخته شده است
ج- بندرانزلي (پر) با انبارهاي مال التجاره و كارخانه چراغ برق و ساير ابنيه
فصل يازدهم
نظر به اينكه مطابق اصول بيان شده در فصل هشتم اين عهدنامه منعقده در دهم فورال 1828 مابين ايران و روسيه در تركمان چاي نيز كه فصل هشتم آن حق داشتن بحريه را در بحر خزر از ايران سلب نموده بود از درجه اعتبار ساقط است لهذا طرفين معظمتين متعاهدتين رضايت مي دهند كه از زمان امضاء اين معاهده هر دو بالسويه حق كشتي راني آزاد در زير بيرق هاي خود در بحر خزر داشته باشند.
فصل دوازدهم
دولت شوروي روسيه پس از آنكه رسما از استفاده از فوايد اقتصادي كه مبتني بر تفوق نظامي بوده صرف نظر نمود اعلان مي نمايد كه علاوه بر آنچه در فصول نه و ده ذكر شد ساير امتيازات نيز كه دولت سابق تزاري عنقا براي خود و اتباع خود از دولت ايران گرفته بود از درجه اعتبار ساقط مي باشند.
دولت شوروي روسيه از زمان امضاء اين عهدنامه تمام امتيازات مذكوره را اعم از آنكه به موقع اجرا گذارده شده باشند و تمام اراضي را كه به واسطه آن امتيازات تحصيل شده اند به دولت ايران كه نماينده ملت ايران است واگذار مي نمايد.
از اراضي و مايملكي كه در ايران متعلق به دولت تزاري سابق بوده محوطه سفارت روس در طهران و در زرگنده با تمام ابنيه و اثاثيه موجوده در آنها و همچنين محوطه ها و ابنيه و اثاثيه جنرال قونسولگري ها و قونسول گري ها و ويس قونسول گري هاي سابق روسيه در ايران در تصرف روسيه باقي بماند.
توضيح آنكه دولت شوروي روسيه از حق اداره كردن قريه زرگنده كه متعلق بده دولت سابق تزاري بود صرف نظر مي نمايد.
فصل سيزدهم
دولت ايران از طرف خود وعده مي دهد كه امتيازات و مايملكي كه را كه مطابق اين عهدنامه به ايران مسترد شده است به تصرف و اختيار و يا استفاده هيچ دولت ثالث و اتباع دولت ثالثي واگذار ننموده و تمام حقوق مذكوره را براي رفاه ملت ايران محفوظ بدارد.
فصل چهاردهم
با تصديق اهميت شيلات سواحل بحر خزر براي اعاشه روسيه دولت ايران پس از انقضاء اعتبار قانوني تقبلات فعلي خود نسبت به شيلات مزبوره حاضر است كه با اداره ارزاق جمهوريت اتحادي اشتراكي شوروي روسيه قراردادي در باب صيد ماهي با شرايط خاصي كه تا آن زمان معين خواهد شد منعقد نمايد.
همچنين دولت ايران حاضر است كه با دولت شوروي روسيه داخل مطالعه وسايلي كه حاليه نيز تا رسيدن موقع شرايط مذكوره در فوق امكان رساندن مواد شيلات مزبوره را به روسيه در نظر ادارات ارزاق جمهوري اشتراكي روسيه تامين بنمايد بشود.
فصل پانزدهم
دولت شوروي روسيه نظر به اصول اعلام شده خود در باب آزادي عقايد مذهبي مايل است به تبليغات مذهبي كه مقصود باطني از آن اعمال نفوذ سياسي در توده مردم و كمك به دسايس سبعانه تزاري بوده در ممالك اسلامي خاتمه دهد.
بنابراين دولت شوروي روسيه انحلال تمام هيات هاي روحاني را كه در ايران دولت سابق تزاري تاسيس كرده بود اعلان مي نمايد و اقدام خواهد نمود كه بعدها از روسيه به ايران اينگونه هيات ها اعزام نشوند.
دولت شوروي روسيه اراضي و انبيه و دارايي هيات ارتودكس را در اروميه و همچنين تمام دارايي ساير موسسات سنخ هيات مزبوره را بلاعوض به ملكيت دائمي ملت ايران كه دولت ايران نماينده آن است واگذار مي نمايد دولت ايران اراضي و ابنيه و دارايي مزبور را به مصرف ساختن مدارس و ساير موسسات معارفي خواهد رساند.
فصل شانزدهم
نظر به مندرجات مراسله دولت شوروي به تاريخ 25 ايون راجع به ابطال قضاوت قونسول ها اتباع روسيه ساكن ايران و همچنين اتباع ايران ساكن روسيه از تاريخ امضاء اين معاهده داراي حقوق مساوي با سكنه محلي بوده و محكوم قوانين مملكت متوقف فيها خواهند بود و به تمام كارهاي قضايي آنها در محاكم محلي رسيدگي خواهد شد.
فصل هفدهم
اتباع ايران در روسيه و همچنين اتباع روسيه در ايران از خدمت نظامي و تاديه هر نوع ماليات نظامي با عوارض نظامي معاف هستند.
فصل هيجدهم
اتباع ايران در روسيه و اتباع روسيه در ايران در آزادي مسافرت در داخله مملكت داراي حقوقي مي باشند كه به اتباع دول كامله الوداد به غير از دول متحده با روسيه واگذار مي شود.
فصل نوزدهم
طرفين معظمتين متعاهدتين در مدت قليلي پس از امضاء اين عهدنامه اقدام در تجديد روابط تجارتي خواهند نمود.
وسايل تنظيم واردات و صادرات مال التجاره و تأديه قيمت آن و همچنين طرز دريافت و ميزان حقوق گمركي كه از طرف ايران بر مال التجاره روس تعلق مي گيرد مطابق قرارداد خاص تجارتي كه به وسيله كميسيون خاص از نمايندگان طرفين تشكيل خواهد شد خواهد گرديد.
فصل بيستم
طرفين معظمتين متعاهدتين متقابلا به همديگر حق ترانزيت مي دهند كه از طريق ايران و يا طريق روسيه به ممالك ثالثي مال التجاره حمل نمايند ضمنا براي مال التجاره حمل شده عوارض بيش از آنچه از مال التجاره دول كامله الوداد غير از ممالك متحده با جمهوري اتحاد شوروي روسيه اخذ مي شود نبايد تعلق بگيرد.
فصل بيست و يكم
طرفين معظمتين متعاهدتين در اقل مدت پس از امضاء اين عهدنامه اقدام در استقرار روابط تلگرافي و پستي مابين ايران و روسيه خواهند نمود؛ شرايط روابط مذكوره در قرارداد خاص پستي و تلگرافي معين خواهد شد.
فصل بيست و دوم
براي تثبيت روابط وداوديه هم جواري و تهيه موجبات درك حسن نيت همديگر كه پس از امضاء اين عهدنامه فيمابين برقرار مي شود هر يك از طرفين معظمتين متعاهدتين در پايتخت طرف مقابل نماينده مختار خواهند داشت كه چه در ايران و چه در روسيه داراي حق مصونيت خارج از مملكت (اكستري تورياليته) و ساير امتيازات مطابق قوانين بين المللي و عادات و همچنين قواعد و مقررات جاريه در مملكتين نسبت به نمايندگان سياسي خواهند بود.
فصل بيست و سوم
طرفين معظمتين متعاهدتين به نيت توسعه روابط مملكتي متقابلا در نقاطي كه به رضايت طرفين معين خواهد شد تاسيس قونسولگري ها خواهند نمود . حقوق و صلاحيت قونسول ها در قرارداد مخصوصي كه بلاتاخير پس از امضاء اين عهدنامه منعقد خواهد شد و همچنين مطابق قواعد و مقررات در هر دو مملكت نسبت به موسسه قونسول ها معين خواهد شد.
فصل بيست و چهارم
اين عهدنامه بايد در ظرف سه ماه تصديق شود مبادله تصديق نامه ها در شهر طهران حتي الامكان در مدت قليلي به عمل خواهد آمد.
فصل بيست و پنجم
اين عهدنامه به زبان فارسي و روسي در دو نسخه اصلي نوشته شده در موقع تفسير آن هر دو نسخه معتبر مي باشد.
فصل بيست و ششم
اين عهدنامه فورا پس از امضاء داراي اعتبار خواهد شد.
براي تصديق آنچه گفته شد امضاء كنندگان ذيل اين عهدنامه را امضاء كرده و به امهار خود ممهور نمودند در شهر مسكو در 26 فورال 1921 تحرير شد.
امضاء:
كه ارگي چيچرين ل.كاراخان مشاورالممالك
No comments:
Post a Comment