در سال 1374 شمسی در تپه ای در نزديکی شهر "اهر" لوحه ای زرين با نوشته ای ترکی با خط اورخون پيدا شد، و عکس اين نوشته در ص 310 کتاب " تاريخ ديرين ترکان ايران، جلد 1" وجود دارد. در آنجا نيز رژيم پان فارس ايران از تحقيق بر روی اين لوحه جلوگيری کرد. هر انسان آزاده و صديقی بايد از خود بپرسد که، چرا حکومت نژادپرست و شوينيستی فارس ايران از شناخته شدن محتوای اين نوشتجات واهمه دارد و اگر اين نوشتجات به زبانی غير از زبان ترکی بود، مطمئنأ آنها را مخفی نميکردند، و يا اگر به زبان به اصطلاح آريايی بود که خبر کشف آنرا در بوق و کرنا می دميدند."ويل دورانت" تاريخدان مشهور آمريکايی در کتاب "تاريخ تمدن، مشرق زمين گهواره تمدن، ص 141" ادعای تمدن آفرينی آريايها را قويأ رد کرده و مينويسد "آريائيها ( هند و اروپائی ها )، در هيچ جايی از دنيا از خودشان تمدنی را بوجود نياورده اند بلکه آنرا از ملت های ديگر، خصوصا سومرها، بابل و مصر ياد گرفته اند".
"هرودت نيز در ص 321 جلد 2 تواريخ" درباره سطح تمدن پارسها مينويسد که: پارس ها بر عکس مادها، هنوز به مرحله شهرنشينی نرسيده بودند، و از 10 قبيله پارسی، 6 قبيله کوچ نشين و 4 قبيله ده نشين بودند و شاهان هخامنشی به خاطر خصوصيات ايلاتی و بدوی خود، دائمأ در بين پايتخت کشورهای فتح شده شان، يعنی بابل، همدان، شوش و بعضأ سارد، ييلاق و قشلاق ميکردند.
ماد مرکزی از لحاظ اقتصادی، سياسی، اجتماعی، در مقايسه با ماننا، عقب مانده بود، لذا با اتحاد آن دو سرزمين، ماننا به مرکز اقتصادی، صنعتی و اجتماعی امپراطوری مبدل شد.
No comments:
Post a Comment