Sunday, January 23, 2011

پیشینه تدریس زبان ترکی در مدارس آذربایجان

طبق  اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، » تدریس ادبیات اقوام ایرانی در کنار زبان فارسی آزاد است « . لکن پس از 32 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز این اصل به مرحله اجرا در نیامده ، در حالی که » به تصدیق متخصصان امر، یکی از عوامل موثر در میزان موفقیت کودکان در یادگیری زبان دوم، یادگیری زبان مادری است . در مورد کودکانی که آموزش مدرسه‌ای خود را به زبان غیر مادری خود فرا می‌گیرند ،‌گفته می‌شود که نه تنها روند آموزشی آنان به کندی پیش می‌رود بلکه به دانش زبانی خود آنان نیز لطمه می‌خورد و فرهنگشان مورد بی‌توجهی قرار می‌"گیرد.«(1)



این بی‌توجهی در شرایطی است که صفحات تاریخ آموزش و پرورش نوین ایران، که بر اساس اصول فنوتیک یا الفبای صوتی به ابتکار زنده یاد حاج» میرزا حسن رشدیه« در تبریز بنیانگذاری شده ، نشان می‌دهد که تدریس در مدارس جدید  با زبان مادری مردم آذربایجان ، یعنی زبان ترکی آذربایجانی آغاز شده و تا دوران سلطنت منحوس پهلوی ادامه داشته است.
»رشدیه« با استفاده از دانش و آموخته‌های متخصصان بزرگ فن تعلیم و تربیت از جمله » اوشینسکی« و »چئرنیایئوسکی« و با بهره‌گیری از تجارت گرانبهای پنج ساله تعلیم و تربیت خود در شهر ایروان ، توانست با تالیف و تدریس کتاب » وطن دیلی« در مدرسه‌ای که در تبریز بنیان گذاشته بود . اصول نوین علم آموزش و پرورش را در 120 سال پیش با موفقیت به مرحله اجرا در آورد .
سال‌ها پس از اقدام اساسی وی . سازمان یونسکو بارها بر این اصل تاکید کرده است که آموزش مدرسه ای کودکان باید در تمام مراحل و یا لااقل در مراحل ابتدائی آن، به زبان مادری صورت پذیرد.(2)
میرزا حسن رشدیه (1323 ـ 1228 شمسی) که نخست می‌خواست برای تحصیل به نجف برود، پس از خواندن  مقاله‌ای در روزنامه اختر چاپ استانبول ، با همدستانی پدرش روانه استانبول ، مصر و بیروت می"‌گردد. و در این شهر بازپسین ، چگونگی آموزگاری نوین را یاد می‌"گیرد.(3)

رشدیه پس از ورود به تبریز ، نخستین مدرسه در ربیع‌الاول 1305 ه . ق درمحله ششگلان در مسجد مصباح الملک تاسیس می کند و کودکان را از اسلوب جدید تدریس الفبا ، در مدت 60 ساعت خواندن و نوشتن می‌آموزد و ولی قبل از آمدن به تبریز وی به مدت پنج سال مدرسه‌ای را در شهر ایروان دایر کرده و آن را با اصول نوین تعلیم و تربیت اداره می‌کند و در همان جاست که، هم با تشکیلات مدارس روس‌ها آشنا می‌شود و هم با نظریات مترقی متخصصان فن تعلیم و تربیت . محمدعلی حسینی در این  زمینه می‌نویسد: رشدیه که شرایط عمومی قفقاز را برای آغاز کارش مناسب می دید .‌درسال 1882 میلادی مدرسه‌ای را به سبک نوین در شهر ایروان افتتاح می‌کند ،‌در طول پنج سال ضمن تجربه فن آموزش و پرورش ،‌در این مدت با نظریات مترقی متخصصان فن تعلیم و تربیت . به ویژه با ایده‌های »اوشینسکی« درباره اصول جدید تحصیل آشنا می‌شود.
ادامه دهنده نظریات مترقی» اوشینسکی« در قفقاز، متخصص نامدار آذربایجان در فن تعلیم و تربیت آلکسی» اوسیپوینچ چئرنیایئوسکی« بود کتاب درسی معروف او به نام » وطن دیلی« که بر اساس اصول صوتی به رشته تحریر در آمده بود ، دقت رشدیه را به خود جلب می‌کند.
این کتاب که چئرنیایئوسکی در سال 1880 میلادی آنرا برای آموزش زبان ترکی آذربایجانی به دست چاپ سپرده بود ،‌نخستین وسیله آموزشی در مشرق زمین بود که با اصول صوتی نگارش یافته بود.
رشدیه این روش جدید تدریس را به خوبی آموخته، بعدها کتاب درسی خود را تحت عنوان »وطن دیلی« در سال 1312 ه . ق / 1894 میلادی درتبریز به چاپ رساند. این کتاب درسی، هم از این نظر که برای اولین بار با اصول صوتی نوشته شده بود و هم از نقطه نظر روش علمی نگاشته شدنش در تاریخ تدریس زبان مادری در آذربایجان، یک نقطه عطف به شمار می‌رود . پروفسور» آقا محمد عبدالله یف« دراثر ارزشمند خود تحت عنوان» آذربایجان دیلی‌نین تدریسی تاریخی «(4) درباره این کتاب درسی رشدیه می‌نویسد:»مولف در کتاب وطن دیلی به موضوعات زبان و اسلوب، توجه ویژه‌ای نموده است . رشدیه با در نظر گرفتن سادگی و طبیعی بودن زبان و آ?فریدن مشکلات برای کودکان و اهمیت سخن در درک زندگی ، سعی در حفظ شفافیت زبان(ترکی) آذربایجانی کرده بود.
رشدیه با توجه به تمام ظرافت‌ها و آهنگدار بودن زبان (ترکی) آذربایجانی در این کتاب به سلامت اسلوب و اختصار متن بیشتر دقت کرده است . وی در تمام عمرش تلاش کرده بود برای آسان کردن آموزش الفبای بغرنج و سنگین عربی به کودکان آذربایجان ، راهها و روش‌های جدیدی پیدا می‌کند . تطبیق کردن اصول صوتی برای آسان کردن تعلیم الفبای عربی قدم بزرگی بود که توسط او نه فقط در آذربایجان ،‌ بلکه در سراسر ایران برداشته شده است« .
بنا به نوشته فریدون کوچرلی، در تمام دنیای اسلام، آذربایجان نخستین خطه‌ای است که تدریس با اصول صوتی را آغاز نموده است.« (5)
کتاب درسی »وطن دیلی« نوشته میرزا حسن رشدیه که در مدرسه به دانش آموزان دوره ابتدائی تدریس می‌کرد در سال 1312 ه. ق در چاپخانه دارالفنون تبریز چاپ شده است . در صفحه اول آن ، شناسنامه کتاب به زبان ترکی آذربایجانی نوشته شده که ترجمه فارسی آن بدین شرح است:
» کتابخانه‌ای است که مشتمل بر الفبای جدید که خواندن و نوشتن را بر اساس الفبای صوتی، به شاگردان مبتدی قبل از شش سالگی آموزش می دهد.«
مولف و ناشرش در قطعه ایران ،‌صفحه آذربایجان حس‌بن‌مهدی مدیر رشدیه شهر تبریز است . در چاپخانه دارالفنون تبریز، مدرسه نظامیه که به نام مظفریه نامیده می شود ، چاپ و منتشر گردیده است .‌تجدید چاپ آن با اجازه مولف خواهد بود.
در نگارش کتاب» وطن دیلی« که به زبان ترکی آذربایجانی و با روش علمی نگاشته شده است .‌مولف از طرز معیشت مردم آذربایجان الهام گرفته است . مردم ترک زبان با خواندن آن در عرض 60 ساعت با سواد می‌شدند.
این کتاب دو بخش دارد ، قسمت اول را الفبا و قسمت دوم را مثال ها تشکیل می‌دهند. تدریس الفبا بر اساس ادبیات شفاهی مردم آذربایجان  تدوین گردیده و مولف برای تفهیم مبانی کلمات و واژه‌ها برای نوباوگان ، از امثال و حکم  و آتالار سؤزو« استفاده کرده و در نتیجه توانسته است با کمک کلام پندآموز بزرگان . معانی مختلف را به دانش آموزان بیاموزد.
این سخنان حکم آمیز ، دانش آموزان را نسبت به خیرخواهی و نوعدوستی تشویق کرده و آنان را از شرارت، دروغگویی و ریاکاری منع می‌کند . مثلا : اؤزگه‌یه قویو قازان اؤزو دوشرـ خائن هئچ زآمان آرتماز ـ درس اوخویان درسدن دوْیماز ـ بوگون ایشینی صاباحا قوْیما و دیگر مثال‌ها .
کتاب وطن دیلی به طرز زیبایی با زبان مادری مؤلف و با شیوه‌ای ساده و سلیس نوشته شده است . در این اثر، جمله‌ها کوتاه و روش‌ و مثال‌ها سهل و منسجم هستند(6)
مثلا درصفحه 104 کتاب در حکایتی تحت عنوان خسته مارال حادثه‌ای را با استادی این چنین ترسیم می‌کند :
مارالین بیری خسته اوْلموشدور ، دوْست و آشنالاری اونون کئف و احوالیندان خبر آلماق اوچون یاتدیغی محلّه ‌یه‌گلیردیلر . بونلار گلیب گئتدیکلردن زامان او یئرده کی اوت و علفی یئییب تلف ائتمیشدیلر . مارال خسته‌لیکدن خلاص اولدو . اما اطرافیندا یئیه‌جک هئچ بیر شئی قالمادیغی اوچون آجیندان تلف  اولموشدور.« (7)
در این شرایط بود که یادگیری زبان فارسی هم در کنار زبان مادری نوباوگان آذربایجان آسان‌تر می‌نمود و به همین علت است که طبق نظر بعضی از محققان خارجی ، وقتی که آموزش زبان دوم مبتنی بر یادگیری زبان مادری باشد، نتیجه بهتری خواهد داد و یادگیری زبان دوم برای کودک آسان‌تر خواهد بود از همین روست که در به کار بردن زبان مادری کودک لااقل در آغاز تعلیم ، تأکید شده است.(8)
چگونگی تدریس در مدرسه‌ای که مرحوم »ناصر دفتر روائی« در سال 1326 ه . ق در شهر خلخال تأسیس کرده مثال روش دیگری بر این امر بدیهی است . وی درخاطرات خود می‌نویسد:
قضاراحاج میرزا محمد تقی خوجینی که سابقا در بادکوبه مکتبخانه‌ای با اصول قدیمه داشت و اخیرا حاج زین‌العابدین تقی اوف که از متموّلین و معارف خواهان عالم اسلامی قفقاز بود یک نفر معلم از اسلامبول به بادکوبه جلب کرد و جمعی از معلمان قدیمی را تحت تعلیم و تربیت او گرد‌آورده  و دارالتعلیمی افتتاح کرد و اصول جدید تعلیم و تدریس را به آن‌ها یاد داده بود . که از جمله آن‌ها حاج میرزا محمد تقی بود که مدتی نیز دربادکوبه تدریس داشته و این اوقات برای دیدار خانواده خود به خلخال آمده بود.
با این که در خلخال افکار عمومی به کلی از این گونه تاسیسات بیگانه و اقدام بدان مستلزم انواع مخاطره و فداکاری‌ها بود نگارنده از روی یک احساسات درونی خود را برای مقابله با هر گونه مرارت و مخاطره حاضرکردم . و با استفاده از وجود حاج میرزا محمد تقی مرحوم بدین اراده افتادم که مدرسه‌ای در قصبه خلخال افتتاح و خدمات وطنی خود را از این راه تعقیب نمایم . . .  این مدرسه در جای خود از حیث ترتیبات و اتحاد شکل لباس شاگردان و انتظامات داخلی از مدارس شهرهای بزرگ پایی که نداشته و مخصوصا پیشرفت‌هایی در ظرف دو سه ماه برای شاگردان  تهیه مشهود گردید و به خوبی از عهده ترکیب کلمات و خواندن و نوشتن برآمدند . درنظر همه حیرت‌آور و رفته رفته انظار عمومی را به طرف مدرسه جلب کرد و زبان طاعنان را کوتاه ساخت و این حال در اثر مهارت تام و تمامی بود که حاج میرزا تقی مرحوم در تدریس مقدماتی و جلب توجه اطفال داشت.
فقط نقصی که داشت این بود _که این فن را به زبان ترکی و از روی اصول عثمانی تحصیل کرده بود . از قضا این حال به مذاق شاگردان ابتدائی این مدرسه که ترک زبانند مفید افتاد و بهتر و سهل‌تر می‌توانستند مطلب را درک نمایند .‌والا با اصول و اصطلاحات فارسی ممکن نیست اطفال خردسال ترک زبان ،‌خواندن و نوشتن را بدین زودی و سرعت زیاد یاد بگیرند . (9)
نگارش و تدریس کتب درسی به زبان ترکی درآذربایجان ، مختص زنده یاد حاج میرزا حسن رشدیه نبود.‌پس از وی نیز این اقدام خیرخواهانه را دیگری ادامه دادند از جمله کتب درسی پنج جلدی به زبان ترکی آذربایجانی تحت عنوان خمسه ادبیّه نیز از سوی میرزا  صادق تبریزی فرزند ملا اسدالله در سال 1893 میلادی( 1272شمسی) با اصول نوین تعلیم و تربیت در تبریز چاپ و منتشر شده است._(10)
زبان ترکی در آن دوران نه تنها در مدارسی که خود آذربایجانی‌ها تاسیس کرده بودند تدریس می‌شد ، بلکه در آموزشهائی هم که توسط میسیون‌های آمریکائی و دیگران در شهرهای آذربایجان تاسیس گردیده بود از جمله در مموریان(11) اسکول جزو برنامه‌های درسی بود دکتر »جان الدر« دراین زمینه می‌نویسد:
در این هنگام در آموزشگاه آمریکایی تبریز فقط زبان ارمنی تدریس می‌شد ومقصود اصلی میسیون. تربیت عده‌ای از جوانان برای مشاغل آموزگاری و بشارت بود . زبان ترکی‌ نیز از آن جهت که زبان متداول آذربایجان بود در این آموزشگاه شاگردان تعلیم داده می‌شد. کلاس‌های اول و دوم آموزشگاه که به ترتیب در سال‌های 1889و 1890 فارغ التحصیل شدند. هر یک از 7 نفر شاگرد تشکیل می‌ شد . بار دیگر به کمک سخاوتمندانه خانم تاو یک سالن بزرگ و دو اطاق مطالعه ، مخصوصا به منظور توسعه بخش ترکی مدرسه ساخته شد . چون دایما تقاضا می‌شد زبان انگلیسی  هم در آموزشگاه تدریس شود . آقای باسکرویل برای تدریس انگلیسی و آقای وانیر برای تعلیم زبان فرانسه ، توسط میسیون استخدام شدند به تدریح والدین مسلمان به برتری آموزشگاه آمریکا پی برده فرزندانش را به آنجا فرستادند . در سال 1909 دویست و شصت و سه کودک در آموزشگاه تحصیل می‌کرد . که از آن میان 124 نفرشان مسلمان بودند . سال بعد .‌عده شاگردان به 313 نفر رسید که قریب نیمی از آنان را کودکان مسلمان تشکیل می‌دادند . در سال‌های بعد ، برنامه مدرسه را اصلاح و تکمیل نموده . تدریس زبان‌های فارسی و روسی را هم به آن اضافه کردند(13). این میسیون در مراسم افتتاح کلیسایی در تبریز، در سخنرانی‌ها علاوه بر زبان‌های انگلیسی و ارمنی، از زبان ترکی نیز استفاده کردند . » دکتر جان الدر« می‌نویسد:
» در حدود سال 1890 یکی از دوستان آقای » اولد فادرز« نوشت چون دخترش وفات یافته میل دارد به یاد او هر طور که میسیون تبریز صلاح بداند ،‌موسسه‌ای بنا کند . میسیون تبریز پیشنهاد کرد با مبلغی که والدین دختر متوفی می‌پردازند ، کلیسائی در آن شهر ساخته شود. برای ساختن کلیسا از تهران کسب اجازه شد و دستور رسید که هیچ مانعی در امر ساختن ایجاد ننمایند .‌ساختمان کلیسا در تابستان 1891 ، بدون برخورد به مانعی ، به اتمام رسید . حتی در یکی از روزهای ماه محرم جماعتی وارد محوطه کلیسا شدند و رو به کارگران کرده و گفتند : خدواند به شما قوت دهد و کارتان را متبارک گرداند« بنای زیبائی با گنجایش 250 نفر ساخته شد . چون مخارج ساختمان از میزان بخشش‌های کاوینگتون تجاوز کرد . مبلغ 450 تومان آن را در همان تبریز جمع کردند. در روز گشایش کلیسا ، داخل عمارت از جمعیت مملو بود و تا آن روز کلیسای تبریز چنین جمعیتی را به چشم ندیده بود . مراسم گشایش و تقدیس کلیسا به سه ز بان ترکی و ارمنی و انگلیسی انجام یافت (14)
در دوران مشروطیت که تعداد مدارس در تبریز رو به افزایش گذاشته بود، تدریس به ز بان ترکی ادامه داشت و دانش آموزان که در صحنه‌های مختلف انقلاب شرکت فعال داشتند‌، تمام خطابه‌ها و اشعار خود را به زبان ترکی نوشته و قرائت می‌کردند.
در این ایام ، آگهی‌های متعددی برای پذیرش دانش‌آموز ، از سوی مداری تبریز در جراید آن روزگار از جمله روزنامه » انجمن« به چاپ رسیده است که نشانگر تدریس به زبان ترکی در این آموزشگاهها می باشد . از جمله این اعلان، از سوی مدرسه ادبیّه در شماره نهم نشریه » انجمن «که در تاریخ چهارم سوال 1324 ه، ق منتشر شده ، بدین شرح درج گردیده است:
» مدرسه ادبیّه قبول می‌کند طفل هفت ساله را که هیچ  به مکتب نرفته ، در مدت چهار ماه به نوشتن جمع الفاظ مشکله خواه فارسی و خواه ترکی و عربی و عدد نویسی می باشد دارا نماید.‌ الان اطفالی که در مدرسه تحصیل می‌کنند ،‌اولیای اطفال حق دارند آمده امتحان نمایند. محل مدرسه حاجی سید حسین کهنه‌«.‌
فعالیت‌های سیاسی دانش آموزان مدارس تبریز هم در صفحات جراید آن عهد از جمله نشریه  » انجمن« منعکس است که محصلین چسان در صحنه‌های مبارزه حاضر شده و در حمایت از آزادی چه نقش ارزنده‌ای ایفا می‌کردند . در تمام این مجاهدت‌ها ، کودکان تبریزی خطابه‌های خود را به زبان مادریشان نوشته و همراه با اشعاری به زبان ترکی قرائت می‌کردند . درشماره 44 روزنامه » انجمن « که در غره محرم 1325 ه .‌ق منتشر شده در این زمینه آمده است:
روز پنجشنبه 23 ذیحجه (1324 برحسب موعد حضرات حجج الاسلام  و اعضای محترم انجمن مبارک در تلگرافخانه حاضر شدند که با حضرات حجج الاسلام تهران و اعضای دارالشورای کبرای ملی مخابره حضوری نموده. صحّت و سقم اخبارات و مکتوبات منتشره و وارده را بدانند. اهالی نیز بازار و دکان را بسته و منتظر جواب سوالات و اجرای مطالب و عرایض بوده، در مساجد و تلگرافخانه جمع گشتند . تمامی اطفال و شاگردان کارخانجات فرشبافی که تعطیل کرده بودند ،‌به قدر هزار نفر در صحن تلگرافخانه جمع شده  به آواز حزین با شعارهای ترکی مترنم بودند و می‌گفتند » بیر قاشیق قانیمیز وار امنا و وکلای میلته نصار گتیرمیشیک « حضار را رقّت دست داده ،‌می‌"گریستند و می‌"گفتند ما سلطنت مشروطه می‌خواهیم. . .
متعلمین مدرسه سعادت و ادبیّه و نوبر دبستان تماما با معلمین خود دسته به دسته در صحن تلگرافخانه جمع شده ، اشعار ذیل را می‌خواندند:
آمالیمیز افکاریمیز اقبال وطن‌دیر
سر حدّ بیزه قلعه بیزیم خاک وطن‌دیر
دعوا گونو یکسر گؤرونن قانلی کفن‌دیر
ایرانلیلاریق جان وئروبن نام آلاریق بیر.
دعواده شهادتله هامی کام آلاریق ‌بیر
قانیله قیلیجدیر گؤرونن بیرَقیمیزده
جان قوْرخوسو یوخدور دیلمیزده جانیمیزدا
هر گوشه‌ده بیر شیر یاتیب توپراقیمیزدا
ایرانلیلاریق جان وئرن نام آلاریق‌بیز
دعواده شهادتله‌ هامی کام آلاریق بیز
ایرانلی آدی هر اوره‌گه‌ لرزه سالاندیر
اجدادیمیزین هیبتی معروف جهاندیر
و خطابه مفصلی که مضمون آن مبتنی بر سلطنت مشروطه و رفع و دفع ظالمین و مستبدّین و ترغیب و تحریص ملت براخذ حقوق خود بود ، قرائت کرده و می‌گفتند» بیر بیر قاشیق قانیمیزی الیمیزه آلیب میلته نثار ائیله‌مگه گلمیشیک . . .«
متعلمین مدرسه رشدیه و رشد قدس با ازدحام و جمعیت به تلگرافخانه آمدند . چون در صحن ،‌جا و مکان تنگ بود لهذا متعلمین دو مدرسه که قریب دویست نفر بودند بر بام اطاق‌های تلگرافخانه بالا رفته از آنجا اشعار ترکی و فارسی را با آهنگ غریب و حزین می‌خواندند و مردم را به اخذ حقوق خود تشویق می‌کردند . حقیقتاً عالم غریبی داشت. . .
بعد متعلمین مدرسه پرورش (و مدرسه اول رشدیه) با بیرق‌های سرخ که منقوش بود به (یاشاسین مشروطه) ، (یاشاسین انجمن)‌، (یاشاسین حریت) در دست شاگردان به تلگرافخانه آمده جهت ضیق مکان به پشت بام‌ها رفته با صف و نظام ایستاده ، بیرق‌ها را به پشت‌بام نصب نموده اشعار ذیل را خواندند:
چوخ یاشا ای انجمن ای افسر فوق وطن
دولت مشروطه ایله اولسون در امن
یا صاحب الزمان ظهورت شتاب کن
اسلام شد ز پای تو پا در رکاب کن
و با ترکی می‌گفتند خدایا خداوندا:
سود اَمَر اوشاقلار اویاندی
قیرمیزی علملر گؤیه اوجالدی
بوتون قان رنگینه بویاندی
صور اسرافیل چالیندی
فریادلر گؤیه اوجالدی
تمام نظم‌لر پوزولدی
میلت قوربانلارینین صفی دوزلدی
ای ژاپونلره رحم ائلیین الله
ای میکادوی ژاپونی آییلدان الله
تلگراف سیملری یورولدی
ملت‌ قانی هیجانه گلدی
ای مظلوملاری ظولمدن قورتاران الله
ملت سینه‌سین دویونمکدن
توک تلگراف باران
جوان شاهیمیزین قلبینه ائت
استبداد سئونلری پایمال ائت
ظولم قوشونونی داغیت
بیز ملت بیچاره ترحم ائت«
این دانش آموزان در مناسبت‌های مختلف با شور و شوق زایدالوصفی به انجمن ایالتی‌ آذربایجان آمده و خطابه‌های خود را که به زبان ترکی می‌نوشتند برای حضار قرائت می‌کردند.
در شماره‌‌های مختلف روزنامه‌» انجمن « از این خطابه‌ها فراوان دیده می‌شود. به عنوان مثال » خطابه‌ تلامذه مدرسه سعادت و نوبر« را که به مناسبت جشن اولین سالگرد صدور فرمان مشروطیت به رشته تحریر درآمده ،‌از شماره 116 نشریه » انجمن « که در تاریخ 25 جمادی الثانی 1325 ه . ق منتشر شده مرور می‌کنیم:
»بو روز فیروز کی حقیقتاً ثانی نوروز ، بلکه ملی بایراملارین و نوبر شاگردلری تبریکات صمیمانه‌لری یگانه حامیلریمیز انجمن مقدس ملی حضور‌لارینا و حضرت اجل آقای حکمران قوللوغونا خصوصا و افراد مجاهدین هموطنلریمیزه عموما تقدیم و حسّیات ملیّه‌میزی ذیلا عرض ائلمگه‌ جسارت ائیلیروخ.
دونیاده هر بایرامین بیر سببی واردیر کی افراد ملت او بایرام گونون احترامینی و عظمتینی او سببه رعایت ائیلرلر و بو بایراملار هر ییریسی میلتین بیر قدرت و اختیار و شرف و اعتبار قازاندیغی گوندور.
بیزیم بو بایرامیمیزین شرف و اعتبارینی تخمین ائیلیاخ بیزیمکیلر نه باشارا بیلر، آنجاق دئیه‌بیللم کی بوگون بی‌ادب ستمگر و دلبخواه حاکم‌لرین ظلموندن گئجه گوندوز آخان گؤز یاشلاری قورودی و آجی آجی نوحه‌لر واینن‌لر شیرین شیرین امیدلره و تبسملره عوض اولدی، حدی حسابی اولچوسی اولمایان قولی چوماخلوخلاره سدّ چکیلدی و اللی آتمیش ، بلکه نئچه یوز ایللیک مظلوملارین تظلم سسی بوگوندن اعتبارا ائشیدیلماغا باشلادی . دین و دوولت یولوندا باش وئرن سربازلارین شرف و اعتباری کئچن ایل بو گونکی گون واسیطه‌سیله معین اولدی . بیر ایل مقدم هر جور حقارت و بی‌‌اعتنالیخلارا تقلید و پیرو اولورلار.
نئچه مین نفر بلکه خانوار زراعتچیلریمیز کی ایندییه کیمی بیر خداناشناس ویجدانسیز مباشرین و معده بخارینا و بیر بوش سوزلرینه آیه مُنّزل کیمی اطلاعات ائیلردی و هر گونه حقوق بشریتدن محروم ائدردیلر اما ایندی طهران انجمن ملی سینده عالم و سوزی نافذ وکیللری وار بوندان اقدم بیر نفر بدخواه و دشمن معارف مدرسه‌لریله میخانه‌لری بیر گؤزده گورردیلر بیر حکم ایله مسدود ائدردیلر اولاد و مربیلرینی سورغو سؤالسیز محکوم ائلیب بیگانه مملکتلره نفی تبعید ائیلر اما الحمدا.‌. . ایندی کمال شوق و اشتها ایله معلم‌لری آختاریرلار و نوباگان وطنی تربیت و تعلیم اوچون مجلس و انجمن‌لر منعقد اولور و مدرسه‌لر تاسیس ائدیرلر. پس بیزیم بورجوموزدیرکی بو مشروطه مقدسین یولونداکی طهران شهداسی و قراجه‌داغ و ماکو مظلوملارینی خیر دعا ایله ذکر ائیلیاخ و حال حاضرده جان و مالیله چالیشان وکیللریمیزی دعا ائیلیخاخ«.
این روال ادامه داشت تا این که بر سلسله منحوس پهلوی با تعطیل کردن مدارس ترکی در آذربایجان ، ضربه سنگینی بر روند پیشرفت و توسعه فرهنگی این خطه حماسه آفرین وارد آورد .
»پروانه آبراهامیان« در این زمینه می‌نویسد:
» در این بین اقدام رضا شاه برای یکسان سازی ملی رنجش‌های بیشتری بین اقلیت‌های دینی و زبانی ایجاد کرده .‌. . اما روبه تعطیل مدارس و چاپخانه های اقلیت‌ها به ویژه به آذری‌ها سخت ضربه زد آذری‌ها شهری‌تر از کردها ، عرب‌ها ،‌بلوچ‌ها و ترکمن‌ها بودند . روشنفکران بومی داشتند .‌در نتیجه وقتی مدارس ،‌روزنامه‌ها و چاپخانه‌های فارسی در آذربایجان جایگزین مدارس ، روزنامه‌ها و چاپخانه‌های ترکی شدند . رنجش فرهنگی فزونی گرفت، نوسازی (مدرنیزاسیون) نوع جدیدی از گروه گرائی را برانگیخته بود. نوعی نه مبتنی بر روستاها ، قبایل و محلات شهری منطقه ،‌بلکه بر اقلیت‌های زبانی و فرهنگی خرده دولت(15).
این ضربه رضاخان میرپنج چنان طاقت‌فرسا بود که با گذشت هشتاد سال از آن روزهای تیر و تار، هنوز هم که هنوز است نوباوگان آذربایجان نمی‌توانند در کنار زبان فارسی ، زبان مادری خود را در مدارس بیاموزند ، هر چند که طبق اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، این حق ابتدائی به صراحت به ایرانیان غیر فارس داده شده است.
مرحوم دکتر صمد سرداری نیا

زیر نویس:
1و 2 ـ سولماز مدرس ـ» سواد آموز« یا » نوآموز« ـ اختر 1381/9/12 ـ ص 6
3 ـ برای اطلاع از شرح احوال رشدیّه مراجعه کنید به کتاب » تبریزشهر اولین‌ها « بهمین قلم
4ـ آقا محمد عبدالله یف ـ آذربایجان دیلی‌نین تدریس تاریخی ـ باکی ـ معارف ـ 1966  ـ‌ص 103 و 238
5 ـ‌ محمدعلی حسینی ـ رشدیه  و وطن‌ دیلی ـ مهد آزادی ـ تورکجه‌ ادبیات صحیفه‌سی ـ 79/10/4
6 ـ حسن مجیدزاده (ساوالان ) ـ حاج میرزا حسن رشدیه‌ـ مجله وارلیق ـ شماره 2 ـ خرداد 1358 ـ ص 47
7 ـ مهد آزادی ـ تورکجه ادبیات صحیفه‌سی ـ  1387/8/26ـ ص 4
8 ـ‌ سولماز مدرس ـ پیشین
9 ـ خاطرات و اسناد ناصر دفتر روانی ـ تهران ـ 1363 ـ به کوشش ایرج افشار ـ ص 21
10 ـ محمد لوی عباسی ـ مجله شفق ـ شماره مرداد 1325 ـ ص 41
11 و 12 ـ برای اطلاع بیشتر درباره مموریان اسکول و باسکرویل مراجعه کنید به جلد دوم مشاهیر آذربایجان به همین قلم
13 ـ تاریخ میسیون آمریکائی در ایران ـ مترجم سهیل آذری ـ انتشارات نورجهان ـ تهران 1333 ـ‌ص 59
14 ـ تاریخ میسیون آمریکائی در ایران ـ مترجم سهیل آذری ـ انتشارات نورجهان ـ تهران 1333 ـ‌ص 59 15 ـ‌ ایران بین دو انقلاب ـ ترجمه کاظم فیروزمند و . . . ـ ص148

منبع:وبسایت هفته نامه نوید آذربایجان

No comments:

Post a Comment