آیا شهربانو دختر یزدگرد سوّم مادر امام سجاد(ع) بوده؟ و در سرزمین کربلا حضور داشته؟ و فرار او به سمت ایران به دستور امام حسین(ع) و مدفون شدنش در آرامگاهی که هماکنون در تهران به بی بی شهربانو شهرت دارد، صحیح است؟
به نقل از درگاه پاسخگويي به مسائل ديني
در بعضی از نوشتههای متأخّر - که به خیال خود از تاریخهای معتبر نقل قول کرده - چنین آمده است:
«در برخی از کتب معتبر تاریخی چنین آمده که: شهربانویه - که در کربلا حضور داشت و مادر فاطمه همسر قاسم بود - به سفارش امام حسین(ع) سوار بر اسب امام(ع) شده تا او را به سرزمین سرنوشت برساند و او به اذن خدا در ساعتی به ری رسید و در کوهی از آن سامان و در نزدیکی مقبره سیدعبدالعظیم حسنی مدفون شد».ملاآقا دربندی، اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات، ج 3، ص 110.
و همانجا چنین آمده است: «در میان مردم چنین شهرت دارد که در قله کوه چیزی شبیه تکّهای از روپوش زن دیده میشود که هیچ مردی نمیتواند به آن نزدیک شود. زن آبستنی که در شکم فرزند پسری داشته باشد، نیز توان نزدیک شدن به آن را ندارد».همان.
و نیز چنین شایع شده است: «او هنگامی که به ری رسید، خواست از «هو» (خداوند) یاری بخواهد، اما اشتباها به جای «هو» لفظ «کوه» را به زبان آورد و همانجا کوه او را دریافت و در شکم خود پنهان کرد».شهیدی، سیدجعفر، زندگانی علی بن الحسین(ع).
شاید در نظر برخی ساختگی بودن این افسانهها و نیز عدم حضور مادر امام سجاد(ع) در کربلا، امری واضح بوده و نیاز به بحث و تحقیق ندارد؛ اما از آنجا که درباره او مطالب فراوانی در میان مردم و حتی در میان قشر فرهیخته شایع است، به بحث درباره او میپردازیم.
برای روشنتر شدن بحث توجه شما را به مطالب زیر جلب میکنیم.
مادر امام سجاد(ع)
با رجوع به منابع مختلف شیعه و سنی درمییابیم که از میان ائمه شیعی بیشترین اختلاف درباره نام مادر امام سجاد(ع) وجود دارد تا جاییکه برخی از محققان با استفاده از منابع مختلف چهارده نامزندگانی علی بن الحسین(ع)، ص 10 و 11. و برخی دیگر تا شانزدهمقاله «حول السیدة شهربانو» نوشته شیخ محمد هادی یوسفی، مندرج در مجله رسالة الحسین(ع)، سال اوّل، شماره دوّم، ربیعالاول 1412. نام برای مادر آن حضرت(ع) ذکر کردهاند.بحارالانوار، ج 46، ص 8-13. مجموع این نامها چنین است:
1. شهربانو، 2. شهربانویه، 3. شاه زنان، 4. جهان شاه، 5. شه زنان، 6. شهرناز، 7. جهان بانویه، 8. خولة، 9. برّة، 10. سلافة، 11. غزالة، 12. سلامة، 13. حرار، 14. مریم، 15. فاطمة، 16. شهربان.
با آنکه در منابع تاریخی اهل سنّت بر روی نامهایی چون سلافة، سلامة، غزاله بیشتر مانور داده شده است،ر.ک: افتخارزاده، محمودرضا، شعوبیه ناسیونالیسم ایران، ص305 که از منابعی چون انساب الاشراف بلاذری، طبقات ابنسعد، المعارف ابنقتیبه دینوری و الکامل مبرّد اسامی فوق را نقل میکند. اما در منابع شیعی و به خصوص منابع روایی آنها، نام شهربانو بیشتر مشهور شده است. بنا به نوشته برخی از محققانشهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص 12.: اولین بار این نام در کتاب «هبائر الدرجات» محمد بن حسن صفار قمی (متوفی 290 ق) دیده شده است.نگا: بحارالانوار، ج 46، ص 9، ح 20. بعدها محدّث معروف شیعی یعنی کلینی (م 329 ق) روایت همین کتاب را در کتاب کافی آورد.اصول کافی، ج 2، ص 369. بقیه منابع یا از این دو منبع بهره گرفته و یا آنکه روایاتی ضعیف و بدون سند معتبر را در نوشتههای خود آوردهاند.برای آگاهی از سیر تاریخی شهربانو در منابع ر.ک: شعوبیه ناسیونالیسم ایرانی، ص 289-337.
در این روایت چنین آمده است:
«چون دختر یزدگرد را نزد عمر آوردند، دوشیزگان مدینه برای تماشای او سر میکشیدند و چون وارد مسجد شد، مسجد از پرتوش درخشان گشت. عمر به او نگریست، دختر رخسار خود را پوشید و گفت: اف بیروج بادا هرمز (وای، روزگار هرمز سیاه شد)! عمر گفت: این دختر مرا ناسزا میگوید و بدو متوجه شد! امیرالمؤمنین(ع) به عمر فرمود: تو این حق را نداری، به او اختیار ده که خودش مردی از مسلمانان را انتخاب کند و در سهم غنیمتش حساب کن. عمر به او اختیار داد. دختر بیامد و دست خود را روی سر حسین(ع) گذاشت. امیرالمؤمنین علی(ع) به او فرمود: نام تو چیست؟ گفت: جهان شاه. حضرت فرمود: بلکه شهربانویه باشد.
سپس به حسین(ع) فرمود: ای اباعبدالله! از این دختر بهترین شخص روی زمین برای تو متولد میشود و علی بن الحسین(ع) از او متولد گشت. آن حضرت را ابن الخیرتین (پسر دو برگزیده) میگفتند؛ زیرا برگزیده خدا از عرب «هاشم» بود و از عجم «فارسی».با استفاده از ترجمه حاج سید جواد مصطفوی (اصول کافی، ج 2، ص 369).
این روایت از دو جهت سند و متن محل بحث واقع شده است. از جهت سند در آن افرادی مانند ابراهیم بن اسحاق احمرآیت الله خویی، معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 202 و ج 13، ص 106. و عمرو بن شمر وجود دارند که متهم به غلو شده و از سوی رجالیون شیعه مورد تأیید واقع نشدهاند.همان.
اما از جهت متن اشکالات زیر بیان شده است:
1. اسارت دختری از یزدگرد، به شدّت محل تردید است.
2. اسارت چنین دختری در زمان عمر و به ازدواج امام حسین(ع) درآمدن در این زمان نیز غیرقابل قبول است.
3. در هیچیک از منابع معتبر شیعی به جز این روایت، لقبی با عنوان «ابن الخیرتین» برای امام سجاد(ع) نقل نشده است.
آیا در اینجا نمیتوان نوعی ایرانیگری افراطی را دید که به خیال خود به جهت پیوند خوردن نسل ساسانیان با نسل پیامبر(ص) در امام سجاد(ع)، خواستهاند آن حضرت(ع) را به عنوان «خیر اهل الارض» معرفی کنند؟
اینگونه نقدها بر گزارشهای حاوی نام شهربانو باعث میشود تا این گزارشها را از ساحت ائمه(ع) به دور و آن را ساخته دست حدیثپردازان بدانیم و نام شهربانو را برای مادر آن حضرت(ع) نفی کنیم.
درباره نَسَب مادر امام سجاد(ع) نیز منابع متقدم تاریخی و روایی دچار اختلاف گشتهاند. برخی مانند یعقوبی (متوفی 281 ق)تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 303.، محمد بن حسن قمیتاریخ قم، ص 195.، کلینی (متوفی 329 ق)اصول کافی، ج 2، ص 369.، محمد بن حسن صفار قمی (متوفی 290 ق)بحارالانوار، ج 46، ص 9.، شیخ صدوق (متوفی 381 ق)عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 128. و شیخ مفید (متوفی 413 ق)الارشاد، ص 492. او را دختر یزدگرد دانستهاند، هر چند در نام او اتفاق نظر ندارند.
این نَسَب تقریباً در میان منابع متأخر به عنوان یک شهرت فراگیر جای خود را باز کرده است؛ به گونهای که میدان اظهار وجود برای دیدگاههای مخالف نگذاشته است.زندگانی علی ابن الحسین(ع)، ص 12.
در مقابل این قول، برخی از منابع متقدم و متأخر دیدگاههای دیگری مانند سیستانی بودن، سِندی بودن، کابلی بودن او را متذکر شده و بسیاری از منابع بدون ذکر محل اسارت او، تنها با عنوان «امّ ولد» (کنیز صاحب فرزند) از او یاد کردهاند.شعوبیه، ص 305. برخی نامهای بزرگان ایرانی همچون سبحان، سنجان، نوشجان و شیرویه را به عنوان پدر او ذکر کردهاند.حول السیدة شهربانو، ص 28.
برای نقد و بررسی این نَسَب نمیتوانیم به بحثهای سندی این گزارشها تکیه کنیم؛ زیرا هیچیک از اقوال دارای سند مستحکمی نیست. علاوه بر آنکه بیشتر کتابهای تاریخی همانند تاریخ یعقوبی، مطالب خود را بدون ذکر اسناد نقل میکنند.
بنابراین باید فقط از راه محتوا به بررسی آنها پرداخت که در این راستا اشکالات زیر خود را نشان میدهد:
1. مهمترین اشکال اختلاف این گزارشها در ذکر نام او است که منابع مختلف پیش گفته اسامی گوناگونی همانند حرار، شهربانو، سلاخه، غزاله برای او نقل کردهاند. و این نشان میدهد که این مطالب، سازندگان مختلف با انگیزههای یکسانی داشته است که همان تعصب ایرانیگری وارتباط دادن میان ایرانیان و امامان(ع) از راه نَسَب بوده است تا به خیال خود فره ایزدی و تخمه شاهی را از ساسانیان به امامان شیعه منتقل سازند.
2. اختلاف این گزارشها در زمان اسارت او نیز یکی دیگر از اشکالات است که برخی آن را در زمان عمر، برخی دیگر در زمان عثمان و برخی مانند شیخ مفید آن را در زمان خلافت حضرت علی(ع) دانستهاند.شعوبیه، ص 324.
3. اصولاً کتبی مانند تاریخ طبری و الکامل ابن اثیر که به صورت سالشمار جنگهای مسلمانان با ایرانیان را تعقیب کرده و مسیر فرار یزدگرد را به شهرهای مختلف ایران نشان دادهاند، در هیچ موردی به ذکر اسارت فرزندان او نمیپردازند؛ با آنکه این مسأله، بسیار مهمتر از حوادث جزئی است که به آنها اشاره شده است. این نکته جعلی بودن گزارش اسارت دختران یزدگرد را تقویت میکند.
4. برخی از نویسندگان متقدم همانند مسعودی، هنگام ذکر فرزندان یزدگرد سوم، دخترانی با نامهای ادرک، شاهین و مردآوند برای او ذکر میکنند که اولاً با هیچیک از نامهایی که برای مادر امام سجاد(ع) گفته شده، هماهنگی ندارد و ثانیاً خبری از اسارت آنها در تمام نوشتههای خود به میان نمیآورد.همان، ص 304.
5. از مهمترین اسناد تاریخی که میتوان درباره مادر امام سجاد(ع) به آن استناد کرد، نامههای منصور به محمد بن عبدالله معروف به «نفس زکیه» است که رهبری مخالفان علوی و طالبی (اولاد ابوطالب) را در مدینه بر عهده داشت و همیشه میان او و منصور نزاع و درگیری بود.
در یکی از این نامهها که منصور قصد ردّ ادعاهای محمد مبنی بر افتخاریه نَسَب خود را داده چنین مینگارد: «ما وُلِدَ فیکم بعد وفاة رسول الله(ص) افضل من علی بن الحسین و هو لِاُم ولد».الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 570. یعنی، بعد از رحلت پیامبر خدا(ص)در میان شما شخصیتی برتر از علی بن حسین (امام سجاد(ع)) ظهور نکرده، در حالیکه او فرزند ام ولد (کنیز دارای فرزند) بود.
جالب آن است که هیچ اعتراضی - نه از سوی محمد و نه از سوی دیگران - به این فقره شنیده نمیشود که علی بن حسین(ع) فرزند کنیز نبود؛ بلکه فرزند شاهزادهای ایرانی بود! در حالیکه اگر این داستان واقعیت داشت، حتماً محمد بن عبدالله برای پاسخ دادن، به آن استناد میکرد.
مجموعه این قرینهها ما را به این نتیجه میرساند که دست جعل در ساختن مادری ایرانی با این اوصاف برای امام سجاد(ع) دخالت داشته و عمداً دیدگاههای دیگر درباره مادر آن حضرت(ع) - بویژه دیدگاههایی که او را از کنیزکان بلاد دیگر همانند سند میداند - نادیده گرفته است. در حالیکه تا قبل از اواخر قرن سوم بیشتر ناقلان، او را از کنیزان سِند یا کابل میدانستند.حول السیدة شهر بانو، ص 28.
عدم حضور مادر امام سجاد(ع) در کربلا
در این باره باید بگوییم که تقریباً تمام منابع متقدم شیعی - که به زندگانی مادر امام سجاد(ع) پس از اسارت پرداختهاند - چنین نگاشتهاند: او در هنگام تولد امام(ع) در همان حالت نفاس از دنیا رفت.عیون اخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 128.
و نیز چنین گفتهاند: یکی از کنیزان حضرت علی(ع) به عنوان دایه او به بزرگ کردن او پرداخت و مردم خیال میکردند که او مادر امام(ع) است و بعد از آنکه آن حضرت او را شوهر داد، فهمیدند که او دایه امام(ع) بود، نه مادر او.بحار الانوار، ج 46. ص 8.
بنابراین، قطعاً از دیدگاه منابع معتبر، حضور مادر امام(ع) در کربلا منتفی است؛ حال با هر نام و نسبی که میخواهد باشد.
مرقد بی بی شهربانو!!
از مطالب قبل و اثبات عدم حیات مادر امام(ع) بعد از تولد امام(ع) خود به خود این موضوع روشن میشود. همچنین از سوی محققان معاصر با دلایل قطعی ثابت شده است که بقعه بیبی شهربانو - که در کوهستان شرق ری معروف به کوه بیبی شهربانو پدیدار است - هیچ ربطی با مادر امام(ع) ندارد و بنایی است که در قرون بعدی ساخته شده است. چنانکه تاریخ ساخت صندوق منبت کاری آن سال 888 ق را نشان میدهد و درب منبت کاری آن کار عهد صفوی است و الحاقاتی از هنر دوره قاجاریه دارد.شعوبیه، ص 326.
عدم ذکر چنین بقعهای در آثار شیخ صدوق - که خود سالیان دراز در ری میزیسته و به آن آشنایی کامل داشته - مؤید دیگری بر عدم وجود این بقعه در قرن چهارم و در زمان شیخ صدوق (متوفی 381 ق) است.
دیگر نویسندگانی هم که به ذکر احوال عبدالعظیم حسنی و شخصیتهای بزرگ مدفون در ری پرداختهاند، نامی از چنین بقعهای نبردهاند.
این احتمال وجود دارد که در قرون بعدی زنی پارسا با نام شهربانو در این مکان دفن شده و با گذشت سالیان، مردمان آن سامان او را با مادر امام سجاد(ع) - که در آن زمان مشهور به شهر بانو بوده - اشتباه گرفتهاند و یا برخی این اشتباه را در زبان مردم انداخته و با انگیزههایی به تقویت آن پرداختهاند.برای اطلاع بیشتر از عدم امکان انتساب این بقعه به شهربانو مادر امام سجاد(ع) ر.ک:باستان (نوشته کریمیان) و دانشنامه ایران و اسلام، ذیل کلمه شهربانو.
No comments:
Post a Comment