اشاره: در این مقاله که بخش نخست آن تقدیم می گردد سعی بر آن است که تاریخ ادبیات ترکی به صورت کاملا موجز و خلاصه از عصر باستان تا به امروز با نگاهی به شاخه های متعدد زبان ترکی و به قول دکتر ایواز طاها «جزایر ادبی مجزا از هم زبان ترکی» تقدیم گردد. مقدمه نسبتا مطول این مقال هم به جهت پزهیز از اطاله کلام حذف شد. مقاله شامل:
الف: ادبیات ترکی باستان
ب: ادبیات ترکی میانه
ج: ادبیات بعد از ترکی میانه در ایران
د: ادبیات ترکی دوره صفوی
ه: ادبیات ترکی جغتائی
د: ادبیات ترکی در دوره مشروطه
ز: ادبیات ترکی معاصر
الف. ادبیات ترکی باستان
تاریخ ادبیات ترکی عهد باستان مثل تاریخ ادبیات همه اقوام جهان در هاله ای از ابهام قرار دارد. به عقیده برخی از زبانشناسان نخستین اقوام ترک که از خط استفاده کردند و الواح و کتیبه ها نگاشتند سومریان بودند[1][1]. دکتر احمد مجیب المصری ترک پژوه عرب مصری در این باره می نویسد: «موطن ترکان قلب قاره آسیاست که از تبت تا دریاری خزر گسترده است و تاریخ، هجرت آنان را در قرن پنجم قبل از میلاد خاطرنشان میکند. آنان ترکان سومر بودند که در بین النهرین رحل اقامت افکندند و تمدن درخشانی را که از نخستین تمدنهای دنیا در شمار است پی افکندند. از تصاویر و پیکره های به جا مانده از سومریان شباهت آنان به ترکان مشهود است چنانکه دویست کلمه از کلمات مادر و اصلی سومری هنوز در زبان ترکی رایج است.»[2][2] اگر سخن این ترک پژوه و برخی از زبانشناسان و ترک پژوهان دیگر جهان را قبول کنیم لاجرم باید «حماسه گیل گمیش» را نخستین اثر مکتوب زبان ترکی بشماریم که به دست ما رسیده است. افسانه «گیل گمیش» شامل اشعار 3600 سطری (12 لوحه هر لوح 300 سطر) نه تنها از نظر ادبی بسیار ارزشمند است بلکه این اثر مانند یک کتاب کامل جامعه شناسی، جامعه آنروز شهرهای سومر را در معرض دید ما قرار میدهد.[3][3] اما نخستین قطعه شعری که ترکی بودن آن مورد اتفاق زبانشناسان است و همچنین تاریخ سرایش و نام قبیله سراینده آن مشخص شده است قطعه شعری است که در منابع چینی بدان اشاره رفته و شاعری از قبیله ترکهای هون 119 سال قبل از میلاد مسیح آن را سروده است. مضمون شعر مزبور چینین است:
«کوههای «بن چی شان» را گم کردیم،
زیبائی را از رخ زیبارخانمان ربودند
فلات «سی لانشان» را گم کردیم
مرتع دامهایمان را ربودند»[4][4]
دومین اثر شایان توجه در این زمینه کتیبه های اورخون هستند. که تاریخ آنها به قرن هشتم میلادی میرسد. این کتیبه ها جزء منابع بسیار ارجمند تاریخ ادبیات ترکی است و شامل سه کتیبه: 1. گول تیکین 2. بیلگه قاغان 3. تان یوغوق است. که اولی برروی سنگهای مکعبی به ارتفاع 75/3 متر و سومی متشکل از دوسنگ که ارتفاع یکی از آنها به 5/1 متر میرسد. اما از کتیبه دوم تنها قطعه هایی به دست آمده است. [5][5]
در مورد منظوم یا منثور بودن آنها نظرات مختلفی ابراز شده است. یک مستشرق روسی اشکال شعری و اوزان این نت ها را کشف کرده و به چاپ رسانیده است.[6][6] اما مرحوم پروفسور محرم ارگین این نظریه را رد کرده و از نثر خوش آهنگ و ریتمیک کتیبه ها سخن گفته است. [7][7] دکتر جواد هیئت قطعه شعری را که بعدا نقل خواهد شد از کتیبه گول تیکین نقل کرده است که در واقع به صورت تلویحی حاکی از اعتقاد ایشان به منظوم بودن کتیبه هاست. اما به نظر نگارنده این سطور، کتیبه گول تیکین به صورت نظم و نثر نگاشته شده است. و قطعه هایی از آن ضمن تاکید بر موضوعی واحد با دارا بودن صدر و ذیل و به اصطلاح ادبا مطلع و مقطع مشخص و دارای وزن هستند. یعنی تقریبا همانند یک «نوع» ادبی که بعدها در جهان اسلام به «مقامه» شهرت یافت و نیز مثل گلستان سعدی شیرازی که دارای نثر مسجع بسیار زیبائی بوده و در عین حال هر از چند سطری اشعاری نیز بدانها اضافه میشود. کتیبه گول تیکین نیز دارای همین اوصاف است.
با این تفاوت که بیش از نیم هزاره بین این دو شاهکار شرقی فاصله افتاده است و نیز خالق کتیبه گول تیکین بر خلاف شیخ اجل سعدی که به منابع بسیار غنی عربی که بعد از اسلام به وجود آمده بود دسترسی نداشت. وجود قطعه های منظوم در کتیبه های اورخون و نیز در منظومه «آلپ ار تونقا»[8][8] نشانه وجود شعر منظوم در میان ترکان قبل از اسلام و مقارن اسلام بوده است. و مرحوم پروفسور زهتابی تاکید بسیار بدان داشت که وزن شعر ترکی وامدار وزن شعر عربی نیست. دکتر سیروس شمیسا نیز در مورد وزن رباعی مینویسد: « هیچ استبعادی ندارد که شکل شعر رباعی ماخوذ از آشنائی بعضی از افاضل با شکلهای شعری کوتاه ترکی از قبیل تانکا و هایکو و امثل آنها باشد» [9][9]
در اینجا دو قطعه از قطعه های منظوم کتیبه گول تیکین (یکی از کتیبه های سه گانه اورخون )را به ترتیب به انتخاب دکتر هیئت و خود نگارنده ذکر میکنم:
بونجا بیتیگ بیتیگمه
من کول تیکین آتیسی
بوللوق تیکین بیتیدیم
ییگیرمی گون اولوروب
بو تاشقا بو دامغا کوپ
بوللوق تیکین بیتیدیم
ترجمه:
«نگارنده این همه نگاشته ها
من «آتابیگ» گول تیکین
من بوللوق تکین نگاشتم
بیست روز تمام من
بوللوق تیکین نگاشتم»
قطعه دوم به انتخاب نگارنده:
اوزره تنگری باسماسار
آسرا ییر تئلینمه سر
تورک بودون ایلینگین
تورونگون کیم آرتاتی
ترجمه
«اگر در فراز خدای نابود نکند
اگر در فرود زمین از هم نگسلد
چه کسی میتواند مردم ترک را
نیست گرداند.»
جالب اینکه با قرار دادن این دوقطعه منظوم در کنار هم و اشاره به نوشتن کتیبه گول تیکین و زنده بودن ترکان تا زمانی که زمین از هم نگسلد شباهتی بسیار با این چند بیت فردوسی دارد
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
یادمان های ترکی باستان ص 142
«سید حیدر بیات»
[1][1] ملاخظاتی در باره افسانه گیل گمیش، حشمت حافظی، فصلنامه آذری شماره 2، ص 88
[2][2] تاریخ الادبیات الترکی،ص 11 دکتر احمد مجیب المصری، الدار الثقافه للنشر، 1420لقاهره
[3][3] ملاخظاتی در باره افسانه گیل گمیش، حشمت حافظی
[4][4] سؤز بازاری، ص 114 به نقل از تورکلرین تاریخ و فرهنگینه بیر باخیش، دکتر جواد هیئت
[5][5] یادمانهای ترکی باستان، دکتر حسین محمد زاده صدیق، ص 102
[6][6] یادمانهای ترکی باستان، ص 104
[7][7] یادمانهای ترکی باستان ص 103
[8][8] آلپ ار تونقا در زبان ترکی همان افراسیاب است و قطعه هایی از منظومه ای را که در رثای وی سروده اند در دیوان لغات الترک محمود کاشغری در قرن پنجم ذکر گردیده است.
[9][9] سیررباعی، دکتر سیروس شمیسا، ص 34
No comments:
Post a Comment